منبع:با کمی تغییر نقل شد ازکتاب در کوی بی نشانها ( زندگی وخاطرات وکرامات ایت الله محمد جواد انصاری همدانی)
کتاب بسیار جذاب و شیرینی هست بارها میخونیدش!!!
بخشی دیگر از این کتاب :
مکاشفات و کرامات
1- در احوالات آقای انصاری آورده اند که درویشی می خواست به ایشان طی الارض یاد بدهد، فرمودند« ما بالاتر از این را داریم، ما علم توحید داریم » می شود راجع به این مطلب توضیحی بفرمایید، و این که ایشان چه افقی را به شاگردانشان معرفی می کردند که این گونه مسائلی که برای خیلی ها جذاب است، در نظر اینها جلوه ای نداشت؟
آیت الله سید علی محمد دستغیب:
درست است، من این را اضافه کنم که واقعاً در نزد آیت الله قاضی، آیت الله انصاری، آیت الله نجابت، اصلاً مکاشفات و کرامات و اینها مسأله ای نبود.
توی شاگردانشان هم همین جور بود و مثلاً اگر یک کسی خواب می دید، دیگه شاید رویش نمی شد که به آقا بگوید، هر چند که خواب درستی بود. به عنوان بشارت می گفتند بگویید، یا اگر مکاشفه ای به عنوان بشارت برای آینده بود، مطرح می کردند ولی نظرشون واقعاً کرامات نبود.
این بزرگان آدم را متوجه کرامات خدا می کردند، اینها همه اش از کریمی خداست؛ یعنی شخص صاحب کرامت را به خدای تعالی متوجه کند. کشف یعنی چه؟ یعنی حجاب برداشتن؛ بهش بگو: بابا این کشف و کرامتی که از تو سر زده در حقیقت مال خداست نه تو. آقای نجابت در یکی از سفرهایشان به همدان 2-3 ماه در خدمت آقای انصاری ماندند.
در این مدت یکی دو تا از شاگردانشان در شیراز، که سن کمی هم داشتند اما از برکت آقای نجابت قدرتی پیدا کرده بودند که ازفکر وخیال افراد اطلاع می دادند، مدتی مشغول به
ادامه مطلب ...
مرحوم آیت الله سید علی مجتهد سیستانی- پدربزرگ آیت الله العظمی حاج سید
علی سیستانی دامت برکاته- در مشهد مقدس برای آنکه به حضور امام زمان (عج)
شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا را چهل جمعه، هر هفته در مسجدی از مساجد شهر
آغاز می کند.
ایشان می فرمود: در یکی از جمعه های آخر، ناگهان شعاع نوری را مشاهده کردم
که از خانه ای نزدیک به آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم،
می تابید.
حال عجیبی به من دست داد و از جای برخواستم و به دنبال آن نور به در آن
خانه رفتم. خانه کوچک و فقیرانه ای بود که از درون آن نور عجیبی می تابید.
در زدم، وقتی در را باز کردند مشاهده کردم که حضرت ولی عصر امام زمان (عج)
در یکی از اتاقهای آن خانه تشریف دارند و در آن اتاق جنازه ای را مشاهده
کردم که پارچه ای سفید روی آن کشیده بودند.
وقتی که من وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم، حضرت به من فرمودند: چرا این
گونه به دنبال من می گردی و این رنجها را متحمل می شوی؟ مثل این باشید (
اشاره به آن جنازه کردند) تا من به دنبال شما بیایم! بعد فرمود:
این بانویی است که در دوره بی حجابی ، هفت سال از خانه بیرون نیامد؛ تا مبادا نامحرم او را ببیند!!
منبع : http://hijab.hayatebartar.ir
توضیح اینکه: منظور امام از این که فرمودند مثل این باشید یعنی در راه انجام واجبات و ترک گناهان باید سعی و کوشش کنید هزینه کنید هوای نفس را و آنچه که دوست دارید را برای خداوندمهربان قربانی کنید اگر بخاطر ترک گناه یا انجام واجبات مجبورید سختی بکشید حتما تحمل کنید ولو زمانی طولانی باشه.اگر این سختی ها رابکشید اون موقع امام خودشون به ملاقات شما میان
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت شهادت حضرت فاطمه صلوات الله علیها به روایت 45 روز این مطلب را نوشتم در مورد نفرین کردن حضرت زهرا به ابوبکرو عمر و خشم غضب حضرت به این دو خلیفه . کپی و انتشار این مطلب حتی بدون ذکرمنبع باعث کسب ثواب الهی و رضایت حضرت زهرا و به تبع آن رضایت خداوند متعال میشود!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآَخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مهینا(سوره احزاب آیه 57)
بى گمان کسانى که خدا و پیامبر او را اذیت و آزار مى رسانند خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابى خفت آور آماده ساخته است.
اهل سنت و شیعه نقل کرده اند که: پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد دخترشان فرمود:
فاطمه بضعه منی یوذینی ما اذاها.(فاطمه پاره تن من است مرا اذیت میکند آنچه او را اذیت کرده)
پیامبر فرمودند یوءذینی (فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد) در حالیکه آذاها (فعل ماضی است) یعنی انچه فاطمه را آزار داد در گذشته همچنان در حال آزار دادن من است. یعنی همین الان هم پیامبر درحال اذیت شدن است از آن ظلمی که به حضرت زهرا شد!!!.
اهل سنت و شیعه نقل کرده اند که: پیامبر صلی الله علیه و آله به دخترشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند:
یا فاطمه إنّ الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک
ای فاطمه خداوند برای غضب تو غضب میکند و برای رضایت و خشنودی تو راضی وخشنود میشود. انسانهای کامل و بزرگان اهل تقوا پس از عمری تلاش و مراقبه سعی میکنند به جایی برسند که فقط برای خدا دوست بدارند و دشمن بدارند فقط برای خدا غضب کنند یا شاد شوند. یعنی در درجات بالا غضب و خشنودی اونها رنگ و بوی خدا میگیره.اما این حدیث یکی از بالاترین مقامات وعظمت بی نظیر حضرت فاطمه زهرا را نشان میدهد که در عصمت به جایی میرسد که خدا در خشم و رضایت خود، رنگ و بوی فاطمی میگیرد!!! و خدا تبعیت میکند از این مخلوق والا مقامش ، به هرکه و هرچه او غضب کند خدا غضب میکند و از هرچه و هرکه او خوشنود شود خدا خشنود میشود .
امام صادق صلوات الله علیه فرمود : انما سمیت فاطمه لان الخلق فطموا عن معرفتها
بدرستیکه فاطمه نامیده شد چون خلق از شناخت (مقام و فضایل او) عاجزند!!! یعنی پیامبران و اوصیا و ملائک مقرب هم نمیتوانند مقام حضرت را درک کنند!!!
با توجه به احادیث فوق همچنین احادیث و کتب تاریخی اهل سنت که ماجرای غصب فدک و تهدید حضرت زهرا سلام الله علیها که عمر گفت خانه را با اهلش آتش میزنم گفتند به او فاطمه در خانه است گفت اگر اوهم باشد باز آتش میزنم و سه روایت مهم از اهل سنت که به وضوح حضرت زهرا میگویند شما دو نفرمرا به خشم اوردید و من از شما به پدرم شکایت میکنم و به ابوبکر فرمود هرگز با تو سخن نمیگویم و بعداز هر نماز تو را نفرین میکنم را نقل کرده اند. (در صحیح بخاری و مسلم فقط گفته شده که وقتی ابوبکر سند فدک رابه حضرت زهرا نداد حضرت زهرا بر او غضب کرد و با او قهر کرد). در بعضی منابع آمده وقتی عمر سند فدک را پاره کرد حضرت زهرا او را نفرین کردندو فرمودندخدا شکم تو را پاره کند و بعدها بدست ابولوءلوء این نفرین حضرت اجرا شده و شکم عمر پاره شد!!! اثبات میشود که ابوبکر و عمر بن الخطاب هر دو به علت غصب فدک، کتک زدن و به قتل رساندن حضرت زهرا سلام الله علیها مشمول لعن خداوند متعال در دو دنیا شده و عذابی خوار کنند را خدا برای آنها آماده کرده(یه وقت انسانها کسی را لعن میکنند یه وقت ملائکه اما شدیدترین لعنت مال خداوند قهاراست که نصیب ابوبکر و عمر میشود) . جهت مطالعه بیشتر و دقیق تر احادیث اهل سنت در مورد غضب حضرت زهرا سلام الله علیها بر ابوبکر و عمر و نفرین حضرت لینک زیر را مطالعه کنید:
آیا سند روایت نفرین حضرت زهرا سلام الله علیها بر شیخین صحیح است؟
مسلمانان چرا شب دفن شد صدیقه کبری چرا گم شد نشان قبر آن انسیه حوراء
هنوز از رحلت ختم رسل نگذشته ایامی نگین خاتم پیغمبران بشکست واویلا
اقا صاحب الزمان صلوات الله علیه سید هرندی را از دست بهائیان نجات داد و نگذاشت کشته بشه قابل توجه طلاب و بهائیت
آقای سید هرندی که از طلاب و بزرگزادگان اصفهانی هستند و ابوی معظم ایشان جناب فقید، سید مغفورله آقای حاج آقا رضا هرندی، که به تازگی وفات نمودند، از علمای بزرگ و خطبای جلیل اصفهان بودند.