بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت شهادت حضرت فاطمه صلوات الله علیها به روایت 45 روز این مطلب را نوشتم در مورد نفرین کردن حضرت زهرا به ابوبکرو عمر و خشم غضب حضرت به این دو خلیفه . کپی و انتشار این مطلب حتی بدون ذکرمنبع باعث کسب ثواب الهی و رضایت حضرت زهرا و به تبع آن رضایت خداوند متعال میشود!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآَخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مهینا(سوره احزاب آیه 57)
بى گمان کسانى که خدا و پیامبر او را اذیت و آزار مى رسانند خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابى خفت آور آماده ساخته است.
اهل سنت و شیعه نقل کرده اند که: پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد دخترشان فرمود:
فاطمه بضعه منی یوذینی ما اذاها.(فاطمه پاره تن من است مرا اذیت میکند آنچه او را اذیت کرده)
پیامبر فرمودند یوءذینی (فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد) در حالیکه آذاها (فعل ماضی است) یعنی انچه فاطمه را آزار داد در گذشته همچنان در حال آزار دادن من است. یعنی همین الان هم پیامبر درحال اذیت شدن است از آن ظلمی که به حضرت زهرا شد!!!.
اهل سنت و شیعه نقل کرده اند که: پیامبر صلی الله علیه و آله به دخترشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند:
یا فاطمه إنّ الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک
ای فاطمه خداوند برای غضب تو غضب میکند و برای رضایت و خشنودی تو راضی وخشنود میشود. انسانهای کامل و بزرگان اهل تقوا پس از عمری تلاش و مراقبه سعی میکنند به جایی برسند که فقط برای خدا دوست بدارند و دشمن بدارند فقط برای خدا غضب کنند یا شاد شوند. یعنی در درجات بالا غضب و خشنودی اونها رنگ و بوی خدا میگیره.اما این حدیث یکی از بالاترین مقامات وعظمت بی نظیر حضرت فاطمه زهرا را نشان میدهد که در عصمت به جایی میرسد که خدا در خشم و رضایت خود، رنگ و بوی فاطمی میگیرد!!! و خدا تبعیت میکند از این مخلوق والا مقامش ، به هرکه و هرچه او غضب کند خدا غضب میکند و از هرچه و هرکه او خوشنود شود خدا خشنود میشود .
امام صادق صلوات الله علیه فرمود : انما سمیت فاطمه لان الخلق فطموا عن معرفتها
بدرستیکه فاطمه نامیده شد چون خلق از شناخت (مقام و فضایل او) عاجزند!!! یعنی پیامبران و اوصیا و ملائک مقرب هم نمیتوانند مقام حضرت را درک کنند!!!
با توجه به احادیث فوق همچنین احادیث و کتب تاریخی اهل سنت که ماجرای غصب فدک و تهدید حضرت زهرا سلام الله علیها که عمر گفت خانه را با اهلش آتش میزنم گفتند به او فاطمه در خانه است گفت اگر اوهم باشد باز آتش میزنم و سه روایت مهم از اهل سنت که به وضوح حضرت زهرا میگویند شما دو نفرمرا به خشم اوردید و من از شما به پدرم شکایت میکنم و به ابوبکر فرمود هرگز با تو سخن نمیگویم و بعداز هر نماز تو را نفرین میکنم را نقل کرده اند. (در صحیح بخاری و مسلم فقط گفته شده که وقتی ابوبکر سند فدک رابه حضرت زهرا نداد حضرت زهرا بر او غضب کرد و با او قهر کرد). در بعضی منابع آمده وقتی عمر سند فدک را پاره کرد حضرت زهرا او را نفرین کردندو فرمودندخدا شکم تو را پاره کند و بعدها بدست ابولوءلوء این نفرین حضرت اجرا شده و شکم عمر پاره شد!!! اثبات میشود که ابوبکر و عمر بن الخطاب هر دو به علت غصب فدک، کتک زدن و به قتل رساندن حضرت زهرا سلام الله علیها مشمول لعن خداوند متعال در دو دنیا شده و عذابی خوار کنند را خدا برای آنها آماده کرده(یه وقت انسانها کسی را لعن میکنند یه وقت ملائکه اما شدیدترین لعنت مال خداوند قهاراست که نصیب ابوبکر و عمر میشود) . جهت مطالعه بیشتر و دقیق تر احادیث اهل سنت در مورد غضب حضرت زهرا سلام الله علیها بر ابوبکر و عمر و نفرین حضرت لینک زیر را مطالعه کنید:
آیا سند روایت نفرین حضرت زهرا سلام الله علیها بر شیخین صحیح است؟
مسلمانان چرا شب دفن شد صدیقه کبری چرا گم شد نشان قبر آن انسیه حوراء
هنوز از رحلت ختم رسل نگذشته ایامی نگین خاتم پیغمبران بشکست واویلا
ای خدا صبربده درغم بی مادری ام
سخت لبریز شده عاطفه ی دختری ام
مادرم کو که کِشد دست نوازش به سرم
یا مرا هم ببرد یا کند از غم بری ام
خانه داری شده کار من طفل معصوم
نیست ای مادر من تجربه ی مادری ام
زیر بار غم سنگین تو من می میرم
گر تسلی ندهی یا نکنی دلبری ام
فضه فکر من و فکر حسنین است ولی
من غم خانه نشین دارم و ازخود بری ام
تربت مخفی تو هست همه دلخوشی ام
همه آرامشم این است که من کوثری ام
گل بستر نظرم را به خودش جلب کند
تا زیادم نرود زخم تو ای بستری ام
با نگاه در و دیوار شود پایم سست
پشت در زائر قبر پسر آخری ام
کاشکی رنگ در خانه عوض می گردید
من خودم سوخته از این درخاکستری ام
ای خدا شکر که بابا و برادر دارم
وای ازآن دم که سر نیزه کند سروری ام
زیر خورشید سرت محمل بی سایه رود
تابشی کن که نبینند به بی معجری ام
++++++
گرفته باز دلم در هوای تو مادر
به غیر اشک چه ریزم به پای تو مادر
چرا چو شمع نسوزم چرا که از نظرم
نمیرود به خدا ماجرای تو مادر
مدینه بود و سیاهی ، مدینهبود و عزا
مدینه بود و غم و غصههای تو مادر
ز کوچههای مدینه هنوز میشنوم
در آن غروب دوشنبه صدای تو مادر
مرا میانه آن در هزار مرتبه کشت
صدای نالهی مهدی بیای تو مادر
درآن کشاکش خونین کوچهها ای کاش
مرا عدوی تو میزد به جای تو مادر
کنار قبر تو هر شب دعا کنم روزی
بنا شود حرم با صفای تو مادر
به کار بستهام آخر گره گشایی نیست
مگر که کارگر افتد دعای تو مادر
بیا به خانه که عشقت گناه شد مادر
بیا که شانهی من تکیهگاه شد مادر
قباله فدکت بود و شاد میگفتم
پدر بیا و ببین روبراه شد مادر
ولی چه شد چه بگویم جواب بابا را
که راه آمدنت نیمه راه شد مادر
برای آنکه نگریی کنار نامحرم
تو را زدند و جوابت دو آه شد مادر
فقط از او نه ز دیوار هم کتک خوردی
چهل تن آمده و قتلگاه شد مادر
تمام موی حسن شد سپید آنجا و
تمام کاسه چشمت سیاه شد
گمان کنم اثرپشت دست نامرداست
که راه خانهی مااشتباه شد مادر
شکستهاند غرور مرا در این کوچه
بیا که شانهی من تکیهگاه شد مادر
دوباره روضه کرب و بلا بخوان وبگو
که شعله ور همه خیمهگاه شد مادر
برای غارت ناموس دین قسم خوردند
از آن زمان که حرم بی سپاه شد مادر
رباب بود و به سر نیزه علی میگفت
تمام دل خوشیام یک نگاه شد مادر
منبع: http://kanonemaddahan110.blogfa.com
عکس زیر را برای پروفایل خود درشبکه های اجتماعی قرار بدید
اخرین لحظات عمر حضرت زهرا و اخرین وصیت حضرت:
سلمی همسر ابو رافع غلام و یار حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و همچنین أسماء بنت عمیس و عبداللّه بن عبّاس و دیگر بزرگان حکایت کرده اند:
در آن هنگام که حضرت فاطمه زهراء علیها السلام لحظات آخر عمر پر برکت خویش
را سپری می نمود، به اطرافیان خطاب کرد و فرمود: مقداری آب برایم بیاورید.
و چون آب آماده گشت، حضرت بدن خود را شستشو و غسل داد و سپس فرمود: بهترین و تمیزترین لباس های مرا بیاورید.
و وقتی لباس های مورد نظر آن مخدّره مظلومه در کنارش گذارده شد، آن ها را پوشید.
پس از آن دستور داد که رختخواب مرا در وسط اتاق بیندازید؛ و حضرت بعد از
آن با حالت مخصوصی، آرام، آرام وارد اتاق شد و در رختخواب خود، رو به قبله
خوابید و دست خود را زیر سر گذاشت و اظهار نمود:
من در همین لحظات از میان شما خواهم رفت و به سوی پروردگار خویش رحلت می
کنم و از این دنیای فانی راحت می شوم و به میهمانی و ملاقات خداوند رحمان و
همچنین دیدار پدرم رسول خدا می روم.
از شما می خواهم که پس از وفاتم، بدنم را برهنه و عریان نکنید چون که من
خود را شستشو داده و تمیز کرده ام؛ و سپس پارچه ای روی خود کشید. [1] .
و شاید مقصود این بوده باشد که حضرت زهراء علیها السلام، این اوّلین
مظلومه جهان بشریّت، نخواسته است که همسرش، امام علیّ صلوات اللّه علیه از
صدمات و شکنجه های وارده بر بدن نازنینش توسطّ دشمنان دوست و مسلمان نما
آگاه شود و قلب حضرتش غمگین و دلخراش گردد.
-------------------------
پاورقی:
[1] بحارالا نوار: ج 43، ص 172، ح 12، أعیان الشّیعة: ج 1، ص 321.
منبع: قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری
یزید گفت:«هیجانی از هیجانهای ابامحمد(کنیه عبدالله بن عمر) است،به زودی به اشتباه خود پی خواهد برد! سپس به