اهانت احمد بصری به امام حسین علیه السّلام
پاسخ به شبهه خلیفة اللهی امام زمان در کتب اهل سنت
این هم 2 کلیپ درمورد تاریخ اسلام قابل توجه وهابیت و اهل سنت :
السلام علیک یا فاطمة الزهرا
این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است
هر چه داریم و نداریم از عطای فاطمه است
چادر خاکی او بر قلب ما هم نور داد
باز هم در جان ما حال و هوای فاطمه است
باز هم این سفره های هئیتی رونق گرفت
رونق این روضه ها از اعتنای فاطمه است
باز هم مهدی ما شال عزا انداخته
باز دلخون از غم و سوزِ عزای فاطمه است
بوی زهرا را گرفته باز شهر مصطفی
کوچه های شهر مست ربنای فاطمه است
آبرومان رفته اما بازهم ما را خرید
آنچه آورده است ما را هم، وفای فاطمه است
حاجت یک ساله می خواهیم این شب ها از او
دستِ رحمت، بازوی مشکل گشای فاطمه است
مریم و آسیه و حوا و آدم جای خود
خوب می دانیم ما، عالم گدای فاطمه است
من نمی دانم چه سری هست در خلقت ولی
خلق مجنون علی، او مبتلای فاطمه است
از همان اول خدا در شأن زهرا گفته بود
او برای حیدر و حیدر برای فاطمه است
کی فروشیم عزتِ خود از برای آب و نان
بشنوید، این مملکت تحت لوای فاطمه است
مادری کرده برای بی پلاکان شهید
قبر این گمنام ها پائین پای فاطمه است
گرچه پنهان ماند، قبر مادر آلاله ها
سینه ی سینه زنان تا هست، جای فاطمه است
علت این گریه های ماست، اشک فاطمه
گریه های ما همه از گریه های فاطمه است
گوش کن، از کوچه ها دارد صدایی می رسد
یا صدای مجتبی، یا نه... صدای فاطمه است
علت چشمان تارش بعد ها معلوم شد
جای دست گرگ روی پلک های فاطمه است
وحید محمدی
منبع :http://beithayesookhte.blogfa.com
بر دشمن مرتضی علی تا ابد لعنت.بر قاتل فاطمه تا ابد لعنت
سلام ما به رحمت و به وجود تو
سلام ما به چهره کبود تو
سلام ما به قلب داغدیده ات
سلام ما به قامت خمیده ات
سلام ما به طفل ناامید تو
سلام ما به محسن شهید تو
سلام ما به چهره خجسته ات
سلام ما به پهلوى شکسته ات
سلام ما به گریه هاى دخترت
سلام ما به ناله هاى شوهرت
سلام ما به نغمه حجاز تو
سلام ما به آخرین نماز تو
سلام ما به صحنه مدینه ات
سلام ما به خون زخم سینه ات
سلام ما به قلب پر ز داغ تو
سلام ما به قبر بى چراغ تو
http://mahmel.ir/pages/zahra-sher9.htm
شعر روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
هجوم به بیت وحی
خیر با اولاد شر درگیر شد
آه با سیل شرر درگیر شد
کم کم آوردند هیزم پشت در
خانه با موج خطر درگیر شد
ساقه ی گل زیر پا افتاد، آه
یاس حیدر با تبر درگیر شد
آتش بیداد بالا رفت و بعد
شعله ها با موی سر درگیر شد
بازویش با ضربه ی های پشتِ هم
سینه اش با میخ در درگیر شد
ناگهان مادر زمین افتاد و بعد
ناله هایش با جگر درگیر شد
راه بند آمد، نمی دانم چه شد
صد نفر با یک نفر درگیر شد
کوچه من را تا دل گودال برد
لشکری با یک نفر درگیر شد
شمر آمد در میان قتلگاه
دست او با موی سر درگیر شد
خنجری با حنجری درگیر شد
خواهری بالای مقتل پیر شد
منبع: http://beithayesookhte.blogfa.com
شعر روضه حضرت زهرا, اشعار روضه حضرت زهرا, شعر روضه فاطمیه, اشعار روضه فاطمیه