یک مدرس و پژوهشگر دانشگاه:فرقه احمدالحسن مشکلات روانی بی بازگشتی را برای جوانان در پی دارد
به گزارش چشم نیوز، ظهور منجی یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است، کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آن ها وجود دارد وچه کتاب هایی که نقل هایی در آن وجود دارد، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و فساد نمی ماند، بلکه جماعت صالحان به امامت"رهبر موعود" عدل و داد را در گیتی حاکم خواهد کرد.
ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوء استفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند.
اتفاقا بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند، چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیر پا و گسترده ای برای خویش دست و پا کنند.
همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات، تلاش دارند که با اعتقاد به ظهورمنجی را در دل آدمیان سست کنند، و از سوی دیگر با تحقیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند.
قبل از آنکه گفت و گوی اصلی با سمیه طالبی مدرس و پژوهشگر دانشگاه در رابطه با موضوع اصلی داشته باشیم بهتر است در ابتدا در مورد یمانی و شخص احمدالحسن اطلاعاتی کسب نماییم سپس به بحث مورد نظر پرداخته شود.
سؤال: ابتدا در مورد یمانی مختصری توضیح دهید:
در باب نشانه ها ما پنج نشانه حتمی و محتوم و دو علائم حتمی و غیر حتمی داریم. یکی از آنها خروج یمانی و سفیانی است و در روایت تاکید شده است که خروج یمانی و سفیانی در یک ماه، یک روز و یک ساعت اتفاق می افتد. خسف بیداء یعنی فرو رفتن سپاه سفیانی در منطقه ای بین مکه و مدینه، ندای آسمانی و قتل نفس زکیه از نشانه های دیگر قبل از قیام امام زمان (عج) می باشند.
در ادبیات عامیانه ظهور و قیام حضرت یکی است اما حقیقت امر این است که بین ظهور و قیام تفاوت وجود دارد. در روایت عموما هرجا صحبت از ظهور می شود، می گوید این امر ناگهانی است، "مثله مثل الساعـه" جز ناگهان بر شما روی نمی دهد، مانند قیامت است. و در روایت دیگر آمده است که احدی جز حق از آن یعنی ظهور حضرت آگاه نیست.
از طرف دیگر در روایاتی برای ظهور حضرت علامت می آورد، که این نشانه دادن ظهور و آن ناگهانی بودن در نگاه اول تناقض دارد. برای پیشگیری از این تناقض باید مابین ظهور و قیامت حضرت تفاوت قائل شویم ، قیامی که در روایات با نام خروج از آن یاد شده است.
اعتقاد مسلم شیعه بر این است که باب نیابت خاص حضرت مسدود است. ما در روایت داریم نفس زکیه سفیر امام است. سفیر یعنی از طرف امام مأموریت خاصی را باید انجام دهد و عبارت دیگر سفیر، نایب است. در اینجا انسداد نایب خاص حضرت شیعه خدشه دار شده و راه را باز می نماید تا افرادی مثل احمد الحسن بگویند که من همان یمانی هستم، اما این یمانی باید قبل از قیام بیاید نه قبل از ظهور. و اینجا دو حادثه اتفاق می افتد و این علائم مربوط به خروج و قیام حضرت است. در حالی که هنوز حضرت، ظهور نکرده است احمدالحسن چگونه ادعا می کند که یکی از نشانه های قیام حضرت است؟!
سؤال: در مورد احمد الحسن و شخصیت او توضیح دهید.
احمد اسماعیل متولد 1973 میلادی در بصره در شهر زبیر که خود را سید معرفی کرده و به 5 واسطه به امام زمان(عج) می رسد. در زمان صدام حسین، این شخص مقدمات حرکت خود را قبل از ادعای یمانی بودن پی ریزی کرد. مثلا به فقرا کمک می کرد و سعی میکرد بین مردم وجهه مثبتی پیدا کند و خود را انسان با تقوایی نشان می داد. این شخص در دانشگاه بصره فوق لیسانس عمران می گیرد و بعد از آن دو سال در حوزه شهید صدر در نجف درس می خواند و معمم می شود. یکی از دلایلی که پشت این جریان احمدالحسن دست های پنهان وجود دارد این است که اینها مدعی هستند که حتی یک برگ فتوکپی شناسنامه، عکس، مدرک دانشگاهی و... از وی دردانشگاه نیست و این را یک نشانه می دانند و ادعا می کنند این امر خدا بر آن شد که این مدارک از بین بروند و باقی نمانند. در حالی که علم ائمه (علیهم السلام) اکتسابی نیست بلکه الهی است. احمد الحسن ادعای عصمت می کند و بر فرض عصمت، باید علم الهی داشته باشد ولی درس خوانده است و این نشانه دیگری بر باطل بودن این مدعی دروغین است.
احمدالحسن پس از نابودی حکومت صدام با همکاری شخصی بنام حیدر ادعای خود را مبنی بر اینکه امام زمان (عج) را در خواب دیده، ارائه کرد
احمد الحسن از رؤیت امام در خواب به رؤیت امام در بیداری و از آن به بابیت امام که نوعی دیگر از یمانی بودن است. و به تازگی مبلغان این جریان چهره ای از احمد الحسن معرفی می کنند که کاملا مطابق با امام زمان(عج) است. بعید نیست که احمد الحسن ادعای پیامبری و خدایی نیز بکند. البته از چهره این افراد کاملا مشخص است که این کاره نیستند و رهبری و هدایت این جریانات از طرف دست های پشت پرده ای است که قصد ضربه زدن به اسلام را دارند بنابر این نباید از این مباحث چشم پوشی کرد و باید همیشه مراقب بود.
آیا تا کنون با افرادی مواجه شده اید که از سوی خانواده به شما معرفی شده و از این مساله که فرزندشان به فرقه ای با عنوان انصار احمدالحسن پیوسته اند گلایه و شکایت کنند؟
بله تا کنون مراجعات متعددی از سوی خانواده ها داشته ایم که به خاطر عضویت فرزندشان به این جریان انحرافی و مشکلات به وجود آمده در کانون خانواده گلایه و شکایت داشتند. البته بین تمامی آنها اشتراکاتی بود که به نظر بسیار جالب می آمدند.
در عصر ارتباطات یکی از معضلات مهم در فرآیند تربیت فرزندان خطر ارتباط گیری و به دام افتادن در مکاتب و فرقه های انحرافی است. این خطر موقعی بروز قویتری مینماید که بخواهیم ارتباطات فرزندان را در محیط وب ساماندهی کنیم. امروزه فضای مجازی مبدل گشته به تریبونی برای فرقه های انحرافی، علی الخصوص مدعیان دروغین مهدویت.
بهترین بستر برای به دام انداختن عوام خصوصا نوجوانان و جوانان به این مهلکه است.
گروها وکانالهای مدعی یمانی همانند بهائیت و وهابیت، به صورت وسیع کار میکنند و افراد عوام را منحرف میکنند. لذا اگر والدین توانایی لازم جهت مدیریت فرزندشان در محیط وب را نداشته باشند قطعآ با این هجمه تبلیغات سوء گروههای مختلف انحرافی عزیزانشان در بند خواهند شد. افراد زیادی متوجه انحراف عقیدتی نوجوان یا جوانشان می شوند و دست به دامان مشاورین که در مواجهه با این چالش چه کنند.
متاسفانه اغلب این افرادی که مورد مشاوره قرار گرفتند، دچار بیماریهای روحی و روانی هستند، از جمله اضطراب شدید، پرخاشگری، شک، عدم اعتماد به نفس یا بالعکس اعتماد به نفس کاذب، روان پریشی،کابوس های شبانه و… بوده و حتی در مواردی خودکشی یا میل به دیگر کشی(قتل) نیز مشاهده گردید.
سوال: آیا علاوه بر این مشکلات، از بیکاری یا گوشه گیری و قطع ارتباط با اقوام نیز گلایه ای دارند؟
بله، چون عقاید خودشان را همسو با والدین، دوستان و همسالان خود نمی بینند اغلب دچار انزوا، افسردگی و خمودگی هستند و گاه اقدام به ترک محیط زندگی خویش میکنند. طبق گزارشهای رسیده متاسفانه در اهواز و برخی شهرستانهای ایران تعدادی از نوجوانان ساده مجذوب فرقه احمدالحسن شدند و قابل ذکر است این نوجوانان مغزشویی کامل به نفع وعقیده این فرقه درآمدند، به نحوی که به علت ممانعت والدین از پیروی این فرد کذاب، احترام به والدین آنها در حد صفرشده است.
سوال: راه نجات افرادی که به این فرقه گرویدند چیست؟
بهترین راه همان طور که اشاره ای گذارا کردم پیشگیریست. اشتباه ما اینست که در مواجهه با چنین جریاناتی به جای واکسینه کردن همیشه دنبال درمانیم.. اما آیا وقتی متوجه سرطان بشیم آنهم از نوع بدخیمش باز هم راه درمان مناسبی هست؟!…
خانواده به عنوان مهمترین عنصر تربیت انسان بیشترین اثر رو در ایفای نقش پیشگیری در ابتلا به چنین مسایلی داره..
بعد از خانواده سازمانهای فرهنگی نقش تکمیلی در اینباره دارند و اگر نگوییم وجودشان به اندازه نهاد خانواده حائز اهمیته، باید بگوییم کمتر هم نیست.
سوال: آیا مشابه این نوع از مشکلات را در بین پیروان سایر فرقه ها دیده اید؟
سؤال بسیار خوبیست، این مشکلات در فریب خوردگانی که به عرفان حلقه گرفتار شدند، همچنین مسیحیت تبشیری و برخی عرفان های کاذب نیز مشاهده شده است.
شگردهای جذب در اکثر فرقه ها مشابه هست، همین طور آسیبها و خطراتی که متوجه بعد روحی افراد است.
خیلی از سردمداران فرقه های ضاله طعمه های خود را در فضای مجازی شناسایی میکنند و پس از اعتماد سازی، ارتباط میگیرند و شروع به تبلیغ میکنند.
یکی از روش های اغواى افراد در جریان احمدالحسن این هست که با سوء استفاده از احساسات پاک عوام خاصه نوجوانان مفاهیمی که مد نظرشان است به مخاطب القاء میکنند.
پس بهترین راه همان طور که اشاره ای گذارا کردم پیشگیریست قبل از آنکه اتفاقی بیفتد که قابل درست شدن نباشد.
مطالب مشابه:
فرقهء ضاله،بیماریهای روحی و روانی،افسردگی ،احمدالحسن،عرفان های کاذب،عرفان حلقه ، دجال مسیحیت تبشیری