مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

بحر طویل ولادت امام حسین (ع)


بحر طویل ولادت امام حسین (ع)
شب تاریک که ریزد به زمین نور مه از دامن صحرا ،به فلک نور دگر سر زند از طلعت زهرا(س) ،  که از آن نور سماوات شود محشر کبری همه گویند که این نور حسین است، عیان از رخ ام الحسنین است، که بر ختم رسل  نور دو عین است، حسین است حسین است، که شب تا به سحر همسفر دخت رسول است، بگو مونس زهرای بتول است، که ای مادر فرخنده منم نور دو عینت ، گل نورسته حسینت، به خدا نور عیانم، به نبی روح روانم، به علی تاب و توانم، به جنان سید و مولای جوانان جنانم، به جهان رهبر آزاده مردان جهانم، به سما مهر فروزان، به زمین کشته‌ی شمشیر و سنانم، انا عطشان، انا مظلوم، انا عریان، انا مجروح، منم مونس دلهای شکسته، منم آن کشتی در خون دل خویش نشسته، که خدا خوانده ز آغاز جهان فلک نجاتم، به حیاتم به مماتم، به خداوند مجیدم، به جوانان رشیدم، به عزیزان شهیدم، به همه خلق امیدم همه خوانند به خون گلویم هر شب و روز خدا را.


همه دم فخر کن ای مادر پاکیزه سرشتم، که حسین تو منم سید و مولای جوانان بهشتم، ز ازل بر ورق دفتر ایجاد نوشتم: که من از هستی خود در ره معبود گذشتم، من مظلوم گل دامن زهرا و رسول دو سرایم، پسر خون خدایم، همه را دادرس و یاور مصباح هدایم، به ره دوست فدایم، همه شب لیله‌ی عاشور من است و همه جا کرب و بلایم، سپر تیر بلایم، به خدا سوم شعبان اگر از پرتو حسنم همه جا نور بود لیله‌ی میلاد من از مغرب عاشور بود، من همه را هادی راهم، همه خلقند سپاهم، همه را پشت و پناهم، انا ثارالله و باب الله و وجه الله و سرالله و نورالله، یکتا زهمه خلق سلامم، به همه خلق امامم، همه مرهون قیامم، شرف و عزت و ایثار و جهاد است پیامم، همه سرمست ز جامم، ببرم تا ابدالدهر دل اهل ولا را.

شب عشق و شب شور و شب پیدایش نور و همه جا وادی طور است و رسد نور به اوج فلک از حجره زهرا شده لبریز ز انوار خدا دامن صحرا، بگو از شور حسینی شده  سرتاسر خلقت همه جا محشر کبری، به زمین فخر کنان  از سوی حق کرده نزول آسیه و هاجر و لعیا، زده گل بوسه رخ فاطمه را مریم عزرا، شده این چار زن از عزّ و شرف، قابله‌ی عصمت کبری، که نهد پای به عالم شرف دوده‌ی عالم، ولی الله معظم، گهر بحر کرامت، قمر برج امامت، در یاسین، گل طاها، ثمر ام ابیها، شجر طور دل  اهل تولا، کند از دامن ناموس خداوند تجلا، ملک و حور و پری، آدمیان ای همه عالمیان، خوش بشتابید  و بیایید، ببینید چه نوزاد عزیزی به جهان پای نهاده است، حسین است حسین است حسین است، ببینید همه در بغل فاطمه ماه رخ مصباح هدی را.

صلوات از طرف خالق سرمد، به جمال گل نورسته‌ی احمد، که شکفته است به رویش گل لبخند محمد، بگرفته است به بر سید ابرار چو جانش، زده گلبوسه به زیر گلو و لعل لب و چشم و دهانش، رخ تابنده نموده، لب جان بخش گشوده، به نگاهی دل پیغمبر اسلام ربوده، چه جمالی، چه کمالی، چه جلالی، به نبی و علی‌ابن ابی طالب و زهرا و حسن باد مبارک همه گویند که عید ولادت به خدا و همه خلق خدا باد مبارک، چه بگویم به ثنایش، همه مرهون عطایش، همه عالم به فدایش، دو جهان روی نمایش، همه دیدند به ماه رخش آیینه‌ی معبود نما را.

فوج فوج ملک از اوج فلک روی نمودند به گلزار مدینه به در خانه‌ی سلطان نجف، دسته گل سرخ به کف، دور محمد زده صف، یکسره با شور و شعف، نغمه تکبیر به لب خنده زنان، بر گل رخسار نبی، فخر عرب، با شعف و وجد و طرب، پیشتر از خیل ملک، آمده جبریل امین از طرف خالق دادار، که یا احمد مختار، منم حامل تبریک خدای احد قادر غفار، برای تو و زهرای تو و حیدر کرّار،که داده ‌است خداوند تبارک و تعالی، به تو آیینه‌ی خود را، ثمرت باد مبارک، قمرت باد مبارک، گهرت باد مبارک، شب میلاد گرامی پسرت باد مبارک، بپذیر از طرف ذات خدا تهنیت و تسلیت ای خواجه‌ی لولاک ، که این دسته گل پاک، فتد با تن صد چاک، به صحرای بلا چون گل پرپر شده بر خاک بگیرند سر از پیکر او امّت سفاک ، بخوان بر ورق مصحف گلگون رخش خاطره‌ی کرب و بلا را.

این حسین است حسین است همان مظهر ذات احد داور غفّار، که تا پای نهاده‌است در این دار، به امّید شفاعت به درش آمده از ره ملکی زار، که با بال و پر سوخته و گشته گرفتار، به گهواره‌ی او دست توسل زده با حالت افکار، حسین از دل گهواره به او چشم گشوده، دل از او سخت ربوده، به رخش خنده نموده، که ببخشد پر و بالش، زهی از قدر و جلالش، پر نو کرده ز هم باز و در امواج فضا گشته به پرواز، نموده سخن آغاز، ثنا خوان و سر افراز، الا خیل ملک من شدم آزاد، حسین ابن علی از کرمش بال و پرم داد، همانا به جلالش، به مقامش قسم آنکس که فرستد ز ره دور سلامش، برسانم به امامش، به خدای پسر فاطمه دل داده و ممنون حسینم، بزنم بال و کنم فخر کنان سیر فضا را.

پسر فاطمه ای دست گل سرخ محمد، همه‌ی هستی احمد ولی خالق سر مد، به تو پیوسته سلامم، به تو هر لحظه درودم، که تویی دار و ندارم، که تویی بود نبودم، رخ تو آیینه‌ی غیب و شهودم ، تو قیامم تو رکوعم، تو سجودم، به فدای تو سراپای وجودم، تو همه هستی مایی، تو امام شهدایی و تو مصباح هدایی، تو رکوعی، تو صلاتی و تو کشتیّ نجاتی، تو تمام حسناتی، تو دعا تو صلواتی، تو یم جود و سخایی، تو دوایی، تو شفایی، تو همان خون خدایی، به خداند دو عالم که توهم قبله و هم  قبله نمایی، تو شه کرب و بلایی، چه بگویم تو حسینی، تو حسینی که نبی گفت: منم از تو و تو از منی ای بوسه گه ختم رسل انداخته گل، او که به هر عضو تو دیده ز ازل زخم بسی نیزه و شمشیر جفا را.

منم و کعبه‌ی کویت، منم و قبله‌ی رویت، منم و جام سبویت، چه بخواهی چه نخواهی نروم از سر کویت، همه شب ریخته از دیده‌ی من خون گلویت، بپسندی نپسندی، به کسی کار ندارم، تو گواهی که به غیر از تو دگر یار ندارم، که تو را دارم و بیم از شرر و نار ندارم، چه کنم عاشق و مجنون توهستم، به خدا دل به تو بستم، سر راه تو نشستم، تو به من چهره گشودی، که خدا را بپرستم، به خدا پیشتر از آمدنم سلسله‌ی عشق تو میبود به دستم، نه تو آنی که مرا لحظه ای از خویش برانی نه من آنم که شوم دور ز درگاه تو آنی، ز همان لحظه که من چشم گشودم، به تو سوگند، ندانسته گرفتار تو بودم، چه ولادت چه به طفلی، چه جوانی چه به پیری، چه دم مرگ تو را داشتم و دارم و غیر از تو ندارم، نکند روز قیامت ز نظر دور کنی «میثم» افتاده ز پا را.           شاعر  : حاج غلامرضا سازگار


درباره مراسم خرافی سیزده بدر و چهارشنبه سوری


یادداشتی دربارهٔ خرافات ”سیزده به‌در“ و ”چهارشنبه‌سوری“:

واقعیّتی که با آن روبرو هستیم، آن است که اکثریت بشر، جاهلند و غالباً به‌دنبال سؤال و تحقیق نمی‏‌روند. بنابراین وقتی‌که چیزی میان مردم، رسمیّت پیدا کرد، آن را حقیقت می‌دانند.
در تاریخ می‌خوانیم که پس از حضرت موسیٰ (علیٰ نبیّنا و آله و علیه السلام)، سحر و جادوگری به‌جای تعالیم تورات در میان بنی‌اسرائیل رایج گردید. در دین مبین اسلام نیز به جای فرمانهای اصیل قرآن و گفتار اهل بیت (علیهم‌السلام)، خرافاتِ بسیاری در لباس دین، متجلّی شد و حتیٰ رسومات بیجا، جای حقایق را گرفت.
همچنان‌که یهودی به جادو پناه می‌‏بَرد، مسلمان ایرانی نیز عقیده دارد که جهیدن از روی آتش در آخرین شب چهارشنبهٔ سال، برای دفع نحوست، مؤثر است! و گره زدنِ سبزه در روز ”سیزده به‌در“ و بیرون رفتن در آن روز، موجب خوشحالی در تمام ایّام سال می‌شود!
قرآن حق دارد یهود را سرزنش کند؛ ولی آیا ما، با آنکه بیشتر از یهود، از اسلام دور افتاده‌‏ایم، سزاوار نکوهش نیستیم؟!

قابل توجه است که بدانیم: رسم پریدن از روی آتش در چهارشنبه‌سوری، از بقایای رسوم آتش‌‏پرستی است که یا آتش، مستقلّاً پرستش شده و یا برای بت‌ها افروخته شده است. پس عقیده به جهیدن از روی آتش، نظیر عقیده به قدرت بت می‌باشد.

امّا دربارهٔ تاریخچهٔ سیزده‌به‌در:
در کتاب ”عیون اخبار الرضا“، حدیثی طولانی دربارهٔ ”اصحاب رس“، از امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) روایت شده، که ایشان نیز از امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه‌السلام) نقل فرموده‌اند. خلاصهٔ آن حدیث، چنین است:
آنها قومی بودند که درخت صنوبری را می‏‌پرستیدند و به آن ”شاه درخت“ می‏‌گفتند؛ [و آن درختی بود که ”یافث“ فرزند ”حضرت نوح (علیٰ نبیّنا و آله و علیه السلام)“ بعد از طوفان، در کناره‌‏ای به‌نام ”روشن‌آب“ غرس کرده بود.]
آنها دوازده شهرِ آباد داشتند که بر کنار نهری به نام ”رس“ (یا: ”ارس“) بود، این شهرها ”آبان“، ”آذر“، ”دی“، ”بهمن“، ”اسفندار“، ”فروردین“، ”اردیبهشت“، ”خرداد“، ”تیر“، ”مرداد“، ”شهریور“ و ”مهر“ نام داشتند که ایرانیان، نام‌های ماه‌های سالِ خود را از آنها گرفته‌‏اند.
این قوم، به‌خاطر احترامی که به آن درخت صنوبر می‏‌گذاشتند، بذر آن را در مناطق دیگر کاشتند و نهری برای آبیاری آن اختصاص دادند؛ به گونه‏‌ای که نوشیدن آب آن نهر را بر خود و چهارپایان‌شان ممنوع کرده بودند. حتیٰ اگر کسی از آن می‏‌خورد، او را به قتل می‏‌رساندند؛ و می‏‌گفتند: «این مایهٔ حیات خدایان ما است و شایسته نیست کسی از آن، چیزی کم کند!»
آنها در هر ماه از سال، روزی را در یکی از این شهرهای آباد، عید می‌‏گرفتند و به کنار درخت صنوبری که در خارج شهر بود می‏‌رفتند، برای آن قربانی‌ها می‌‏کردند، حیواناتی سر می‏‌بریدند و سپس آنها را به آتش می‏‌افکندند. هنگامی که دود از آنها به آسمان برمی‏‌خاست، در برابر درخت به سجده می‌‏افتادند و گریه و زاری سر می‏‌دادند! عادت و سنّت آنها در همهٔ این شهرها چنین بود، تا اینکه نوبت به شهر بزرگی که پایتخت پادشاه‌شان بود و نام ”اسفندار“ داشت می‌‏رسید. تمامیِ اهل آبادی‌ها، همه در آن شهر جمع می‌‏شدند و دوازده روز پشت سرِ هم عید می‏‌گرفتند و آنچه در توان داشتند، قربانی می‌‏کردند و در برابر درخت، سجده می‏‌نمودند. روز سیزدهم، جشن پایان یافته و آنان به شهرها و خانه‏‌های خود باز می‌گشتند.
هنگامی که این‌چنین در کفر و بت‌پرستی فرو رفتند، خداوند پیامبری از بنی‌اسرائیل به‌سوی آنها فرستاد تا آنها را به عبادت خداوند یگانه و ترک شرک دعوت کند؛ اما آنها ایمان نیاوردند.
آن پیامبر برای از بین بردن ریشهٔ فساد، به درگاه خدا دعا کرد و آن درخت بزرگ، خشکید. آنها هنگامی که چنین دیدند، سخت ناراحت شدند و گفتند: «این مرد، خدایان ما را سِحر کرده!» بعضی دیگر گفتند: «خدایان به خاطر این مرد که ما را دعوت به کفر می‏‌کند، بر ما غضب کردند!» و به‌دنبال این بحثها، همگی تصمیم بر کشتن آن پیامبر گرفتند. چاهی عمیق کندند و او را در آن افکندند و سرِ آن را بستند و بر بالای آن نشستند و پیوسته نالهٔ او را شنیدند تا جان سپرد و به شهادت رسید.
سرانجام، خداوند به‌خاطر این اعمال زشت و این ظلم و ستمها، آنها را به عذاب شدیدی گرفتار کرد و نابود ساخت.
قرآن کریم، دو بار، به اصحاب رس و عذاب آنها اشاره فرموده است:
آیهٔ ۳۸ سورهٔ فرقان، و آیهٔ ۱۲ سورهٔ ق.

(منابع: تفسیر أحسن الحدیث، حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر،

چند حدیث از امام کاظم ضلوات الله علیه در مورد ثواب براورده کردن حاجت مومن و رفع نیاز وخدمت به مومنین

به نام خداو باسلام . شهادت حضرت موسی بن جعفرصلوات الله علیه  را به امام زمان صلوات الله علیه  وشما و همه مومنین تسلیت میگم به این مناسبت چندحدیث زیبا از حضرت براتون آوردم

الإمامُ الکاظمُ علیه السلام
إنّ خَواتِیمَ أعْمالِکُم قَضاءُ حَوائجِ إخْوانِکُم و الإحْسانُ إلَیهِم ما قَدَرْتُم ، و إلاّ لَم یُقْبَلْ مِنکُم عَمَلٌ .;

امام کاظم علیه السلام
همانا مُهرهاى [تأیید ]اعمال شما برآوردن نیازهاى برادرانتان و نیکى کردن به آنان در حدّ توانتان است، اگر چنین نباشد، هیچ عملى از شما پذیرفته نشود .;
بحار الأنوار : 75/379/40 .

عنه علیه السلام
قیلَ لِلُقمانَ ; ما یَجْمَعُ مِن حِکْمتِکَ؟ قالَ ; لا أسْألُ عَمّا کُفِیتُهُ ، و لا أتَکَلّفُ ما لا یَعْنینی .;
امام کاظم علیه السلام
به لقمان گفته شد ; چکیده حکمت تو چیست ؟ گفت ; از آنچه مى دانم نمى پرسم و براى آنچه به من مربوط نمى شود خود را به زحمت نمى اندازم
بحار الأنوار : 13/417/10 .

الإمامُ الکاظمُ علیه السلام
إنَّ للّه ِ حَسَنةً ادّخَرَها لثلاثةٍ ; لإمامٍ عادلٍ ، و مؤمنٍ حَکّمَ أخاهُ فی مالِهِ، و مَن سَعى لأخیهِ المؤمنِ فی حاجَتِهِ .;

امام کاظم علیه السلام
همانا خداوند حسنه اى دارد، که براى سه کس اندوخته است; براى پیشواى دادگر، و مؤمنى که دست برادرش را در مال خود باز بگذارد، و کسى که براى برآوردن نیاز برادر مؤمنش بکوشد.;
بحار الأنوار: 74/314/70.

عنه علیه السلام
مَن قَصَد إلیهِ رَجُلٌ من إخْوانِهِ مُستَجِیرا بهِ فی بعضِ أحوالهِ فلَم یُجِرْهُ، بعدَ أنْ یَقْدِرَ علَیهِ ، فقد قَطَعَ وَلایةَ اللّه ِ تَبارَکَ و تَعالى .;
امام کاظم علیه السلام
کسى که برادرش براى رفع گرفتارى یا حاجتى به او پناه ببرد و او بتواند پناهش دهد اما ندهد، بى گمان پیوند ولایت خداوند تبارک و تعالى را بریده است.;
الکافی : 2/368/4.

عنه علیه السلام
مَن قَصَد إلیهِ رَجُلٌ من إخْوانِهِ مُستَجِیرا بهِ فی بعضِ أحوالهِ فلَم یُجِرْهُ، بعدَ أنْ یَقْدِرَ علَیهِ ، فقد قَطَعَ وَلایةَ اللّه ِ تَبارَکَ و تَعالى .;

امام کاظم علیه السلام
کسى که برادرش براى رفع گرفتارى یا حاجتى به او پناه ببرد و او بتواند پناهش دهد اما ندهد، بى گمان پیوند ولایت خداوند تبارک و تعالى را بریده است.;
الکافی : 2/368/4.

الإمامُ الکاظمُ علیه السلام ـ مِن مَواعِظِهِ لِهشامِ بنِ الحَکَمِ ـ
یا هِشامُ، قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ ; و عِزّتی و جَلالی ··· لا یُؤثِرُ عَبدٌ هَوایَ على هَواهُ إلاّ جَعَلتُ الغِنى فی نَفسِهِ ، و هَمَّهُ فی آخِرَتِهِ ، و کَفَفتُ (علَیهِ) ضَیعَتَهُ ، و ضَمَّنتُ السَّماواتِ و الأرضَ رِزقَهُ ، و کُنتُ لَهُ مِن وَراءِ تِجارَةِ کُلِّ تاجِرٍ .;

امام کاظم علیه السلام ـ در پندهاى خویش به هشام بن حکم ـ فرمود
اى هشام! خداوند عزّ و جلّ مى فرماید; سوگند به عزّت و جلالم··· که هیچ بنده اى خواست مرا بر خواست خود برنگزیند، مگر اینکه به او غناى نفْس بخشم و همّ و غمش را متوجّه آخرت گردانم و کار و زندگى او را رو به راه کنم و آسمان ها و زمین را ضامن روزیش قرار دهم و از پس تجارت هر تاجرى هواى او را داشته باشم.;
بحار الأنوار : 78/310/1.

قالَ اَبُوالْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام
مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ اَنْ یَصِلَنا فَلْیَصِلْ فُقَراءَ شیعَتِنا. ;
امام کاظم علیه السلام فرمود
کسى که قدرت ندارد به ما صله نماید به شیعیان نیازمند ما رسیدگى نماید.;
بحارالأنوار، ج 74، ص 316 .


قالَ الْکاظِمُ علیه السلام
مَنْ اَتاهُ اَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِى حاجَةٍ فَاِنَّما هِىَ رَحْمَةٌ مِنَ اللّهِ ساقَهَا اللّهُ فَاِنْ فَعَلَ ذلِکَ فَقَدْ وَصَلَهُ بِوِلایَتِنا وَهِىَ مَوْصُولَةٌ بِوِلایَةِ اللّهِ عَزَّوَجَلِّ. ;
وقتى برادر مؤمنى نیاز خود را به مؤمنى عرضه مى کند این عرضه نعمتى است از خداوند که بسوى او فرستاده شده است پس اگر مؤمن نیاز او را بر طرف نماید این کار او را به ولایت ما مى رساند و او به ولایت خدا متّصل است.;
بحارالأنوار، جلد 74، ص 313 .


قالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیه السلام
اِنَّ خَواتِیمَ اَعْمالِکُمْ قَضآءُ حَوائِجِ اِخْوانِکُمْ وَالاِْحْسانُ اِلَیْهِمْ ما قَدَرْتُمْ وَاِلاّلَمْ یُقْبَلْ مِنْکُمْ عَمَلٌ حَنُّوا عَلى اِخْوانِکُمْ وَارْحَمُوهُمْ تَلْحَقُوابِنا. ;
امام کاظم علیه السلام فرمود
مُهر اعتبار اعمال شما برآوردن نیازهاى برادرانتان و نیکوئى با آنهاست تا جائیکه قدرت دارید و اگر چنین نکنید عملى از شما پذیرفته نخواهد شد. نسبت به برادران مهربانى کنید و با آنها مدارا نمائید تا به ما بپیوندید.;
بحارالأنوار، ج 75، ص 379 .

عَنِ الْکاظِمِ علیه السلام قالَ
اَصْبَحْتُ أَسْألُکَ الْعَفْوَ وَ الْعافیَةَ فى دینى وَ دُنْیاى وَ آخِرَتى وَ اَهْلى وَ مالى وَ وُلْدى. ;
امام کاظم علیه السلام(در دعایش) فرمود
(خدایا) صبح کردم در حالى که از تو مى خواهم از من در گذرى و به من عافیت در دین و دنیا و آخرت و خانواده و مال و فرزندم عطا کنى.;
بحارالأنوار، ج 90، ص 188 .

قالَ الامامُ مُوسَى بْنَ جَعفَرٍ علیه السلام
طُوبى لِشیعَتِنا المُتَمَسّکینَ بِحُبِّنا فى غَیْبَةِ قائِمِنا الثّابِتینَ عَلى مُوالاتِنا وَ الْبَراءَةِ مِن أَعْدائِنا أُولئِکَ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَد رَضُوا بِنا أَئِمَّةً وَ رَضینا بِهِمْ شیعَةً وَ طُوبى لَهُمْ، هُمْ واللّه ِ مَعَنا فى دَرَجَتِنا یَوْمَ القِیامَةِ. ;

امام کاظم علیه السلام فرمود
آفرین به شیعیان ما که در زمان غیبت قائم ما، به دوستى ما، چنگ زنندگانند و در ولایت و دوستى ما و در برائت از دشمنان ما، ثابت قدمانند. آنان، از ما هستند و ما، از آنانیم. آنان، به پیشوایى و امامت ما خاندان، راضى و خشنود شدند و ما، به شیعه بودن آنان، راضى شدیم. خوشا به حال آنان، سوگند به خدا! که آنان، در قیامت، در مرتبه ى ما با ما هستند.;
بحارالانوار 51: 151 ح 6.


عَنْ اَبِى الْحَسَنِ علیه السلام قالَ
وِلایَةُ عَلِىٍّ علیه السلام مَکْتُوبَةٌ فى صُحُفِ جَمیعِ الاَْنْبیاءِ وَلَنْ یَبْعَثَ اللّه ُ رَسُولاً اِلاّ بِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ وَوَصِیَّةِ عَلىٍّ علیه السلام. ;
ولایت على علیه السلام در کتابهاى همه پیامبران ثبت شده است وهیچ پیامبرى مبعوث نشد، مگر با میثاق نبوت محمد صلی الله علیه و آلهو امامت على علیه السلام.;
سفینة البحار 2: 691.

قالَ الامامُ مُوسَى بْنَ جَعفَرٍ علیه السلام
طُوبى لِشیعَتِنا المُتَمَسّکینَ بِحُبِّنا فى غَیْبَةِ قائِمِنا الثّابِتینَ عَلى مُوالاتِنا وَ الْبَراءَةِ مِن أَعْدائِنا أُولئِکَ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَد رَضُوا بِنا أَئِمَّةً وَ رَضینا بِهِمْ شیعَةً وَ طُوبى لَهُمْ، هُمْ واللّه ِ مَعَنا فى دَرَجَتِنا یَوْمَ القِیامَةِ. ;

امام کاظم علیه السلام فرمود
آفرین به شیعیان ما که در زمان غیبت قائم ما، به دوستى ما، چنگ زنندگانند و در ولایت و دوستى ما و در برائت از دشمنان ما، ثابت قدمانند. آنان، از ما هستند و ما، از آنانیم. آنان، به پیشوایى و امامت ما خاندان، راضى و خشنود شدند و ما، به شیعه بودن آنان، راضى شدیم. خوشا به حال آنان، سوگند به خدا! که آنان، در قیامت، در مرتبه ى ما با ما هستند.;
بحارالانوار 51: 151 ح 6.

نظرات ابطال هرگونه سحر: کشف و درمان سحر و جنزدگی با سرکتاب و عکس صورت فرد + عکس عورتین و پستانها!!!

نظرات ابطال هرگونه سحر: کشف  و درمان سحر و مس جن  با سرکتاب  و عکس صورت فرد + عکس عورتین  و پستانها!!!


پگاه:

سلام سوالی داشتم ممنون میشم جواب بدین فرمودید برای فهمیدن علت مشکل میشه سرکتاب گرفت من کسی که اینکارو انجام بده نمیشناسم ولی شخصی که نویسنده کتابهای مذهبی هستن ودرباره یکی از کتابهاشون در شبکه قران هم برنامه ای دیدم تلگرامی مشاوره میکنند هزینه تشخیص را50هزارتومان گفتند ونام مادروعکس هم خواستند به نظر شما میشود به ایشان اعتماد کنم؟درمورد هزینه درمان وروش درمان سحر هم سوال کردم گفتند اعمال 21روزه شامل نماز ودعاست باهزینه210هزار تومان.من فقط میخوام دلیل مشکلم را بدونم وازشما برای درمان کمک بگیرم کشف مطلب انجام میدم به هیچوجه خواب یادم نمونه.اگر عکس بدم ممکنه مشکلساز بشه البته ایشون به نظر موجه می ایند ودر سایتشون هم همه مطالب قرانی است.اصلا عکس رابرای چه میخواهند؟اگر جواب بدهید ازین سردرگمی نجات پیدا میکنم.


با سلام . بعضی از این افراد که کتاب مذهبی هم نوشتن خلافهایی عجیبی میکنند. دختر خانمی ازمراجعین وبلاگم ازشون درخواست کردن اونها هم اعمال 21 روزه بهشون دادن که تاثیر خوبی داشت و بعد گفتن برای ادامه درمان باید350 تومن همراه با عکسی از عورتین و پستانها به ما بدید تا تشخیص و راهکار درمانی بدیم!!!! این کار حرام است از مراجع هم استفتاء شده شیطان و نفس اماره آدمهای خیلی مذهبی را هم فریب میده مواظب باشید تو دام اینا نیفتید.  با کتاب مذهبی نوشتن آدم معصوم نمیشه .معصومین صلوات الله علیهم 14 نفر هستند!!!. میدونم کی رامیگید!!! قبول ندارید حرف بنده را برید از مرجع تقلیدتون بپرسید. نشانه های سحر مدفون را تو وبلاگ نگاه کنید اگر نداشتید سوره بقره را بخونید هر سحر و جنی را نابودمیکنه و روزهای اول جن اذیت میشه تو خواب معمولا سعی میکنه شما را بترسونه اینطوری میفهمید سحر یا جن دارید این صفحه را ببینید https://b2n.ir/Rahehal  بعضی علائم سحر و جن زدگی را اولش نوشتم  علاوه بر اینها هر سحری علامت مخصوص خودش را هم داره . همه لینک ها اون صفحه  را بخونید. خدا همه ما و این استاد منحرف را عاقبت به خیر کنه  و توفیق ترک معصیت بهمون بده بحق محمد و ال محمدصلوات الله علیهم

3

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.