حجت الاسلام محمد امین امامی گفت: تنها راه نجات از این مهلکه، امامشناسی و شناخت حجت خداست که جز با مجاهدت علمی و عملی ممکن نیست.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، برخی سوالات و موضوعات مربوط به دوران غیبت، ظهور، انتظار و به طور کل مباحث مهدویت گویی ملکه ذهنها شده، اما شنیدن پاسخهای متفاوت درباره این موضوعات برای یک منتظر حائز اهمیت است، زیرا میخواهد نکات تازه و جدیدی را در این راستا به اندوخته خود اضافه کند؛ به همین خاطر در آستانه نیمه شعبان و میلاد ولی عصر امام زمان (عج) و در راستای آگاهی بخشی نسبت به این مسائل، مصاحبه کوتاهی را با کارشناس مسائل دینی حجت الاسلام محمد امین امامی ترتیب دادهایم.
منتظر واقعی چه کسی است؟
امام راحل انقلاب میفرمایند که «منتظران مصلح خود باید «صالح» باشند». یعنی از «اعتقاد» و «عمل درست» برخوردار باشند. یکی از آیات مرتبط با این مطلب، آیه کریمه ۵۴ از سوره مائده است. وقتی به پیغمبر خبر داده شد که امت تو بعد از تو دچار یک اختلاف و تفرقه شدیدی میشوند تا جایی که از امیرالمومنین (ع) گرفته تا امام عسکری علیهم السلام، همه جانشینان بعد از تو را تنها خواهند گذاشت، این آیه بشارتی شد بر قلب مبارک پیغمبر که میفرماید: «یحبهم و یحبونه اذله علی المومنین اعزه علی الکافرین یجهدون فی سبیل الله و لایخافون لومه لائم؛ از امت تو هر کس مرتد شود و از دینش برگردد، خداوند کسانی را خواهد آورد که هم آنها خدا را دوست دارند و هم خدا آنها را». در مواجهه با مومنین فروتن و متواضع و در برابر دشمنان خدا محکم و قاطعاند. موانع رشد و رسیدن مردم به آزادی و کمال را با انگیزه الهی و تلاش حداکثری از میان بر میدارند و در راه دفاع از حق و حقیقت و اجرای عدالت و ترویج فضیلت و ارزشها از سرزنش و متلک هیچ کس باکی ندارند. به شأن نزول این آیه اگر مراجعه بشود، متوجه خواهیم شد که مصداق این آیه چه کسانی هستند.
چه کنیم تا آتش انتظار و امیدمان به ظهور در زمان غیبت سرد نشود؟
شکر خدا در میان آتش نمرودیان، مردم ما در امنیت بالایی هستند و همه ما این امنیت را حس و لمس میکنیم؛ اما مردان خدا هیچ وقت احساس امنیت نمیکنند. چون به واسطه اعمال ما هر لحظه امکان عقاب وجود دارد. در دعای عهد میخوانیم که «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس؛ این فسادی که در عالم موج میزند، دستاورد این جانور دو پا، این انسان مدرن است». بنابراین ما نباید خود را در ساحل امن و آرام ببینیم بلکه باید در دریای مواج و طوفان زده و در میان گردابهای وحشی ببینیم که هر لحظه امکان دارد غرق بشویم. وقتی خودمان را در این شرایط دیدیم دائماً منتظر یک غریق نجات هستیم. چشم ما دائماً به یک منجی است تا بیاید و دست ما را بگیرد و از این مهلکه نجات دهد؛ و او فقط امام زمان ارواحنا فداه است که نمونه کامل یک انسان و صاحب همه کمالات است.
نسبت به امام زمان (عج) چطور معرفت پیدا کنیم؟
محمد بن عثمان که از نواب اربعه امام عصر علیه السلام است، میگوید: «از پدرم شنیدم که میگفت در خدمت امام عسکری علیه السلام بودم. از ایشان پرسیدم: آیا این سخن پیامبر خدا که هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است، درست است؟ حضرت فرمودند: بله درست است و هیچ تردیدی در آن نیست و این مثل روز روشن است. بعد عرض کردم: پس از اینکه شما رحلت فرمودید امام بعد از شما کیست؟ امام به نام مبارک حضرت ولی عصر اشاره کردند و فرمودند: او غیبتی طولانی دارد که در آن عدهای متحیر و سرگردان و بعضی هلاک و بدبخت و دستهای هم مشکوک و مردد میشوند».
این حیرت و سرگردانی، این هلاکت و بدبختی و این شکاکیت و تردید ناشی از طولانیشدن دوران غیبت و سختی دوران غیبت است. عدهای در اصل ولادت شک میکنند؛ عدهای در طول عمر حضرت شبهه میکنند؛ عدهای در مساله نیابت و قرائتهای گوناگون از حکومت و ولایت در دوران غیبت حضرت گرفتار میشوند. بنابراین شبهات افزایش پیدا میکند و چونان سم مهلکی اذهان بسیاری را مسموم مینماید. تنها راه نجات از این مهلکه، امامشناسی و شناخت حجت خداست که جز با مجاهدت علمی و عملی ممکن نیست. اگر امام زمان (عج) و حجت خدا شناخته نشود، غدیر به سقیفه تبدیل خواهد شد؛ اگر امام زمان (عج) و حجت خدا شناخته نشود، صلح با معاویه بر او تحمیل خواهد شد؛ اگر امام زمان (عج) و حجت خدا شناخته نشود، حسین بن علی بر مسلخ نیزهها خواهد نشست؛ اگر امام زمان (عج) و حجت خدا شناخته نشود، جام زهر بر او نوشانده خواهد شد؛ اگر امام زمان (عج) و حجت خدا شناخته نشود، جامعه انسانی هیچگاه طعم شیرین عدالت و آزادی را نخواهد چشید.
چیکار کنیم تا زمینه ظهور حضرت فراهم شود؟
ابتدا باید بدانیم که انتظار یعنی چه؟ انتظار حقیقی چیست؟ ما منتظر که و چه هستیم؟ منجی بشریت قرار است بشریت را از چه چیزی نجات دهد؟ پاسخ به این گونه سوالات و ارتقای سطح شناخت و معرفت نسبت به او که خواهد آمد، انگیزه ما را برای نصرت و یاریاش در پروژه ظهور زیبایش بالا خواهد برد. ما را برای پاسخ به چه کنیم بیقرار خواهد کرد. آنوقت برای خود وظایفی را تعریف خواهیم کرد فراتر از آنچه در متون دینی و منابع روایی آمده است. مثلا در دورهای که عدهای تلاش میکنند تا باورهای مردم را دستکاری کنند و تغییر بدهند؛ مثلا با آب و تاب خاصی میگویند: «کربلا مظهر مذاکره است، نه مقاومت» تا از این دریچه باب فرهنگ مقاومت، فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت، ظلمستیزی و مبارزه با استکبار را ببندند و شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و هیهات منا الذله را ور بیندازند، در این دوره، منتظر امام زمان (عج) تلاش بیوقفه میکند تا ضمن پاسداری و صیانت از این فرهنگ، آن را «عمومی» کند. چون با عمومیشدن این فرهنگ، شکست دشمن، سریع و قطعی خواهد شد. اساساً، چون در کربلا این فرهنگ عمومی نشده بود، دست دشمن فوراً به امام زمان (عج) رسید و اباعبدالله علیه السلام را به طرز غیرقابل درک و وصفی به شهادت رساند.
به عنوان مطلب پایانی عرض میکنم، یکی دیگر از کارهایی که زمینه ظهور را فراهم میکند این است که گرههای کوچک، از گرههای فکری و فرهنگی و عقیدتی گرفته، تا گرههای مادی و معیشتی که در جامعه وجود دارد را پیدا کنیم و آنها را باز نماییم. بر اساس این بیان نورانی حضرت امیر علیه السلام که فرمودند: فلما رأی الله صدقنا انزل علینا النصر؛ اگر خدای متعال تلاش ما و صداقت ما را برای بازشدن گرههای کوچک موجود در جامعه ببیند، آن وقت نصرتش را شامل حال ما کرده و گره بزرگ عالم را که «عدالت» است به دست یداللهی امام عصر (عج) باز خواهد کرد. منبع https://www.yjc.ir/00SxYG
به نام خدا و باسلام میلاد امام جوادعلیه السلام را امام زمان صلوات اللهعلیه و همه محبان اهل بیت تبریک میگم
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا بهاعتقاد شیعه، مهدویت اصلیترین معارف الهی است که خداوند متعال وعده تحقق آن را در قرآن کریم بارها با مفاهیم مختلف بیان کرده است و بهترین خوبان بشر یعنی انبیاء و رسل(ع) و بر فراز رسولان(ع)، اولوالعزم منالرسل را در مسیر تحقق آن قرار داده است. مقام معظم رهبری در این زمینه فرمودند: «مسأله مهدویت یک مسأله اصلى است؛ جزو اصلىترین معارف الهى است... همان چیزی است که همه انبیاء، همه بعثتها برای خاطر آن آمدند». (بیانات در 90/4/18)
از این جهت از رایجترین تفکرات عصر پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) مربوط به مهدویت بود. صدور احادیث فراوانی از رسول گرامی اسلام(ص) و سایر اهلبیت(ع) درباره کیفیت ولادت امام زمان(عج)، وقایع عصر غیبت، فتنههای آخرالزمان و معرفی کیفیت عصر ظهور حجم زیادی از معارف مهدوی را بین مردم رواج داده بود تا حدی که موضوع مهدویت و ظهور نقل مجالس آن زمان بود.
این مسئله در عصر امام جواد(ع) با توجه به نزدیکی با عصر ولادت امام مهدی(عج) به اوج خود رسیده بود. علاوه بر عباسیان که خود داعیهداران مهدویت دروغین بودند و در این مسیر تلاشهای خصمانهای بهخرج دادند، فرقههای دیگری نیز بر این ادعا بودند. واقفیه مهمترین انحراف بعد از شهادت امام هفتم(ع) بود که بهبهانه باور نداشتن به درگذشت امام کاظم علیه السلام بر اعتقاد به امامت یا مهدویت آن حضرت شکل گرفت، و بهعبارتی ، باور به مهدویّت یا قائمیت امام کاظم سبب پیدایش انحراف در شیعه شد و کسانى بدون امام و در واقع سردرگم رها شدند و امام رضا علیه السلام در وصف آنان اینگونه فرمود: «یَعِیشُونَ حَیَارَى وَ یَمُوتُونَ زَنَادِقَةً؛ در حیرت زندگى مىکنند و نهایت در حال کفر مىمیرند».
در چنین شرایطی هر یک از اهلبیت(ع) به تبیین معارف مهدویت میپرداختند تا شیعیان همعصر و همچنین نسلهای بعدی را از خطر انحراف رهایی بخشند، بهعنوان نمونه امام جواد(ع) با توجه به فضای فتنهگونه آن دوران در بحث مهدیان دروغین، معارفی از ظهور را خطاب به عبدالعظیم حسنی(ع) فرمودند. متن روایت را در ادامه میخوانید.
عبدالعظیم حسنی(ع) میگوید؛ بر مولاى خود امام جواد علیه السلام وارد شدم و مىخواستم از قائم پرسش کنم که آیا مهدى هم اوست یا غیر او، امام آغاز سخن کرد و فرمود:
اى ابوالقاسم، قائم ما همان مهدى است کسى که باید در غیبتش او را انتظار کشند و در ظهورش او را فرمان برند و او سومین از فرزندان من است؛ یَا أَبَاالْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِی.
سوگند به کسى که محمد را به نبوّت مبعوث فرمود و ما را به امامت مخصوص کرد، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد خداوند آن روز را طولانى کند تا در آن قیام کند و زمین را پر از عدل و داد نماید همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد؛ وَالَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْیَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ فِیهِ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.
و خداى تعالى امر او را در یک شب اصلاح فرماید چنان که امر موساى کلیمالله را اصلاح فرمود، او رفت تا براى خانوادهاش شعلهاى آتش بیاورد اما چون برگشت او رسول و پیامبر بود؛ وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ کَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ کَلِیمِهِ مُوسَى(ع) إِذْ ذَهَبَ لِیَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِی. (کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص377)
انتهای پیام/*
منبع :https://tn.ai/1970166
چندلینک جالب:
مناظره امام جواد صلوات الله علیه با یحیی بن اکثم در مورد فضایل خلفا ( ابابکر و عمر )
امام جواد و غدیر + اثبات امامت با سوره قدر + میثاق خدا با علما +غلبه دشمن با سلطه پذیری
شیعه با امام جواد(ع) امتحان شد/ شبهه واقفیه در امامت جوادالائمه - خبرگزاری مهر
پی نوشت:
(1). صافى، لطف الله، نوید امن و امان، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ص 91 – 92.
(6). گردآوری از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390ه.ش، ص 696.
منبع سایت آیت الله مکارم شیرازی
لاف عشق (ادعای صالحین و زهاد آماده یاری کردن صاحب الزمان در وقت ظهور و قیام )
در حدود دویست سیصد سال پیش جمعی از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم های بسیار خوب و مقدس .
روزی با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمی آیند؟ در صورتی که ما بیش از 313 نفر که او لازم دارد، هستیم.
به این فکر افتادند که سِر تاخیر در ظهور را به دست آوردند.
تصمیمشان بر این شد که از بین خودشان یک نفر را که به تایید همه، خوب ترینشان هست، انتخاب کنند و او را بفرستند در مسجد کوفه یا سهله تا اعتکاف کند و از خود امام بخواهد که سر تاخیر در ظهور را بیان بفرمایند.
جمعیت خودشان را به دو قسمت تقسیم کردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنین تا آن فرد آخر را که از همه بهتر و مقدس تر و زاهدتر بود انتخاب کردند که او به مسجد سهله یا مسجد کوفه برود.
او هم رفت و بعد از دو سه روزی برگشت. پرسیدند چطور شد؟
گفت: راست مطلب اینکه من وقتی از نجف بیرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با کمال تعجب دیدم شهری بسیار آباد و خرم در مقابل من ظاهر شد.
جلو رفتم. پرسیدم: اینجا کجاست؟
گفتند: این شهر صاحب الزمان است و امام ظهور کرده است.
بسیار خوشحال شدم و شتابان به در خانه امام رفتم.
کسی آمد و گفتم: به امام بگو فلانی آمده و اذن ملاقات می خواهد.
او رفت و برگشت و گفت: آقا می فرمایند: شما فعلا خسته ای، از راه رسیده ای. برو فلان خانه (نشانی دادند) آنجا مرد بزرگی هست. ما دختر او را برای شما تزویج کردیم. آنجا باش و هر وقت احضار کردیم، بیا.
من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پیدا کردم. از من خیلی پذیرایی کردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم که در اتاق را زدند.
گفتم: کیست؟ گفت: مامور از طرف امام. می فرمایند: بیا! می خواهیم قیام کنیم و شما را به جایی بفرستیم.
گفتم: به امام بگو امشب را صبرکنید. گفت: فرموده اند: همین الان بیا. گفتم: بگو من امشب نمی آیم.
تا این را گفتم. دیدم هیچ خبری نیست. نه شهری هست، نه خانه ای هست و نه عروسی. من هستم و صحرای نجف.
منبع: کتاب میر مهر (جلوه های محبت امام زمان) صفحه 311