ابن صباغ مالکی، از علمای مالکی مذهب اهل سنت عمری مینویسد:
وقتی امام
جواد (علیه السلام) از بغداد به سمت مدینه مشرفه رفتند، مردم بیرون آمدند
تا با حضرت خداحافظی کنند، رسیدند به دروازه کوفه کنار خانه مسیب موقع غروب
خورشید آن جا بودند، یک مسجد قدیمی بود تا آن که نماز مغرب را در آن جا
بخوانند، یک درختی در حیاط مسجد بود که تا آن روز میوه نداده بود، یک ظرفی
خواستند در آن آب بود پای آن درخت وضو گرفتند، نماز را همراه مردم خواندند،
با مردم خداحافظی کردند، وقتی حضرت رفتند همان موقع همان شب دیدند آن درخت
میوههای خوب و زیبایی داده است. همه تعجب کردند این درخت تا به حال میوه
نداده بود، نه شکوفهای نه چیزی الان یک دفعه میوه داده است! و عجیبتر از
آن این که آن گیاه طبیعتش این بود که هسته داشت، اما میوههای این درخت
هسته هم نداشت، خیلی تعجب کردند، این یکی از کرامات و مناقب زیبای آن حضرت
است.
الفصول المهمة،ج۲،ص۱۰۴۸
+++
امام جواد علیه السّلام فرمودند:
اِیاک و مصاحبة الشریر ، فاِنه کالسیف المسلول یحسن منظره و یقبح اَثره.
از همراهی و رفاقت با آدم شرور بپرهیز ،زیرا که او مانند شمشیر برهنه است که ظاهرش نیکو و اثرش زشت است.
مسندالامام الجوادعلیه السلام، ص۲۴۳