تشرف سیدبحرالعلوم و اشک بر امام حسین علیهالسلام
سید بحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بین راه راجع به این مسأله که گریه ی بر امام حسین علیه السلام گناهان را می آمرزد فکر می کرد. همان وقت متوجه شد که شخص عربی سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد ، بعد پرسید:«جناب سید درباره ی چه چیز به فکر فرو رفته ای؟ و در چه اندیشه ای؟ اگر مساله علمی است بفرمائید شاید من هم اهل باشم؟»
سید بحرالعلوم عرض کرد:«در این باره فکر می کنم که چطور می شود خدای تعالی این همه ثواب به زائرین و گریه کنندگان حضرت سیدالشهداء علیه السلام می دهد؛ مثلاً در هر قدمی که در راه زیارت بر می دارند ثواب یک حج و یک عمره در نامه ی عمل شان می نویسند و برای یک قطره ی اشک، تمام گناهان صغیره و کبیره شان آمرزیده می شود؟»
آن سوار عرب فرمود:«تعجب نکن! من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود. سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت در شکارگاه از لشکریان دور شد و به سختی فوق العاده ای افتاد و بسیار گرسنه شد. خیمه ای را دید، وارد آن خیمه شد در آن سیاه چادر، پیرزنی را با پسرش دید آنها در گوشه ی خیمه بز شیردهی داشتند و از راه مصرف این بز زندگی خود را می گذراندند.
وقتی سلطان وارد شد او را نشناختند ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، آن بز را سر بریدند و کباب کردند چون چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند. سلطان شب را همانجا خوابید و روز بعد از ایشان جدا شد و هرطوری بود خودش را به درباریان رساند و جریان را برای اطرافیان نقل کرد، در نهایت از ایشان سوال کرد ، اگر من بخواهم پاداش میهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم چه عملی باید انجام بدهم؟
یکی از حضار گفت:به او صد گوسفند بدهید.
دیگری که از وزراء بود گفت:صد گوسفند و صد اشرفی بدهید.
یکی دیگر گفت:فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
سلطان گفت:هرچه بدهم کم است؛ زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام ، چون آنها هر چه را که داشتند به من دادند من هم باید هرچه دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود.»
یعد سوار عرب به سیّد فرمود:«حالا جناب بحرالعلوم ،حضرت سیدالشهداء علیه السلام هرچه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن حضرت این همه اجر و ثواب بدهد نباید تعجب کرد، چون خدا که خدایی اش را نمی تواند به سیدالشهداء علیه السلام بدهد پس هرکاری که می تواند آن را انجام می دهد ؛ یعنی با صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین علیه السلام ، به زوّار و گریه کنندگان آن حضرت هم درجاتی عنایت می کند، در عین حال اینها را جزای کامل برای فداکاری آن حضرت نمی داند.»
وقتی شخص عرب این مطالب را فرمود از نظر سید بحرالعلوم غیب شد.
عبقریالحسان
لاف عشق (ادعای صالحین و زهاد آماده یاری کردن صاحب الزمان در وقت ظهور و قیام )
در حدود دویست سیصد سال پیش جمعی از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم های بسیار خوب و مقدس .
روزی با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمی آیند؟ در صورتی که ما بیش از 313 نفر که او لازم دارد، هستیم.
به این فکر افتادند که سِر تاخیر در ظهور را به دست آوردند.
تصمیمشان بر این شد که از بین خودشان یک نفر را که به تایید همه، خوب ترینشان هست، انتخاب کنند و او را بفرستند در مسجد کوفه یا سهله تا اعتکاف کند و از خود امام بخواهد که سر تاخیر در ظهور را بیان بفرمایند.
جمعیت خودشان را به دو قسمت تقسیم کردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنین تا آن فرد آخر را که از همه بهتر و مقدس تر و زاهدتر بود انتخاب کردند که او به مسجد سهله یا مسجد کوفه برود.
او هم رفت و بعد از دو سه روزی برگشت. پرسیدند چطور شد؟
گفت: راست مطلب اینکه من وقتی از نجف بیرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با کمال تعجب دیدم شهری بسیار آباد و خرم در مقابل من ظاهر شد.
جلو رفتم. پرسیدم: اینجا کجاست؟
گفتند: این شهر صاحب الزمان است و امام ظهور کرده است.
بسیار خوشحال شدم و شتابان به در خانه امام رفتم.
کسی آمد و گفتم: به امام بگو فلانی آمده و اذن ملاقات می خواهد.
او رفت و برگشت و گفت: آقا می فرمایند: شما فعلا خسته ای، از راه رسیده ای. برو فلان خانه (نشانی دادند) آنجا مرد بزرگی هست. ما دختر او را برای شما تزویج کردیم. آنجا باش و هر وقت احضار کردیم، بیا.
من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پیدا کردم. از من خیلی پذیرایی کردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم که در اتاق را زدند.
گفتم: کیست؟ گفت: مامور از طرف امام. می فرمایند: بیا! می خواهیم قیام کنیم و شما را به جایی بفرستیم.
گفتم: به امام بگو امشب را صبرکنید. گفت: فرموده اند: همین الان بیا. گفتم: بگو من امشب نمی آیم.
تا این را گفتم. دیدم هیچ خبری نیست. نه شهری هست، نه خانه ای هست و نه عروسی. من هستم و صحرای نجف.
منبع: کتاب میر مهر (جلوه های محبت امام زمان) صفحه 311
#پای_درس_استاد
#حضرت_آیت_الله_میلانی :
هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان(عج) درد و دل کنید.
خوب نیست شیعه روزش شب شود و شبش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد.
بنشینید چند دقیقه، ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند.با حضرت درد و دلی کند.
خدا مرحوم آیت الله العظمی بهجت را رحمت کند، یک حرف بلندی میفرمودند :
بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است.
قبل از اینکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسیده است.
او نزدیک است، درد و دلها را میشنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید.
در
زمان حضرت امام هادی علیهالسلام شخصی نامهای نوشت، از یکی از شهرهای دور
نامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم، گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم؛
به هر حال چه کنم؟
حضرت در جواب ایشان نوشتند:
«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک»
لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از شما دور نیستیم.
بحارالانوار/ ج53/ ص306
#مهدی
+++++
بیمه امام زمان بشید به راحتی
توصیه های آیت الله بهجت:
برای دوری شیطان
تکان میخوری بگو: یاصاحب الزمان
می نشینی بگو: یاصاحب الزمان
برمی خیزی بگو: یاصاحب الزمانصبح که از خواب بیدار می شوی مودب بایست وصبحت را باسلام به امام زمانت شروع کن وبگو "آقاجان"
دستم به دامانت خودت یاری ام کن،
شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار وبگو"السلام علیک یا صاحب الزمان" بعد بخواب
شب وروزت را به یاد محبوب سرکن که اگر این طور شد شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد،
دیگر نمیتوانی گناه کنیدیگر تمام وقت بیمه امام زمانی...
برای سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان عج صلوات
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
+++
از محضر منور عارف واصل حضرت آیت الله سید عبدالکریم کشمیری رحمة الله علیه سوال شد :
دستوری بفرمایید برای قرب به امام زمان علیه السلام و نزدیک شدن به آن حضرت.خلوت با حضرت، روزی یک ساعت با حضرت خلوت کند. یک جای خلوت، متوجه به حضرت
بشود؛ زیارت سلام علی آل یاسین را بخواند. بعد هم زیاد بگوید: «یا صاحب
الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی» و «المُستَعان بِکَ یا بن الحسن» زیاد
بگوید. توسل بکند به ایشان؛ به خودی خود رفاقت پیدا می شود.
+++
از قدیم گفتن کدخدا را ببین ده را بچاپ . با امام زمان که رفیق بشی راحت و سریع میتونی از حضرت حوائجت را بگیری
مهمترین راه دوستی و عاش شدن به اهلبیت صلوات الله علیهم هم ترک گناه و زیادیاد کردن از اون بزرگوارن و خدمت کردن با اون عزیزان است اهل بیت از گناه متنفرن و این بزرگترین مانع دوستی هست
لطفا انتشار دهید .نشر پیام صدقه جاریه است .
#غربت_امام_عصر_عجل اللـــّه تعالی فرجـــه الشّریف
#غربت_امام_زمان
یاد امام زمان علیه السّلام (اجابت دعوت خداوند)
خداوند متعال در سورۀ عصر می فرماید:
وَالْعَصْرِ«1» إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ«2» إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ«3»
به عصر سوگند؛ که انسانها همه در زیانند؛ مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمودهاند!
کدام عمل صالح و نیکی بالاتر از نشر یاد امام علیه السّلام و ترویج فرهنگ انتظار سراغ دارید؟
آیا از این عمل صالح، بالاتر داریم که با دعا برای ظهور ایشان جهان ظلمانی و مملوّ از ظلم و ستم و تباهی به گلستان مبدّل شود؟
در تفسیر آیۀ شریفۀ فَاسْتَبِقُوا الْخَیرَاتِ ؛ «بشتابید به سوی #عمل_خیر»،
فرموده اند:به سوی ما #اهل_بیت بشتابید.
آری؛ در سورۀ «وَالعَصر» می خوانیم مردم همه در خسرانند.
مگر آنانی که همدیگر را سفارش به حق یعنی امیرالمؤمنین و یازده فرزندشان علیهم السّلام نمایند که امروز مصداق این حق، #حضرت_مهدی علیه السّلام می باشند.
پس آیا به جز دلدادگان و منتظران واقعی آن حضرت، سایر مردم بدون استثناء در #خسران و جایگاه خاسران واقع نیستند؟
پس بیاییم، با #دعا_برای_ظهور و یاد امام زمان ارواحنافداه و #تبلیغ آن حضرت از #منتظران #واقعی آن حضرت قرار گرفته و از خسران و زیان واقعی نجات پیدا کنیم.
#مهدی
شما هم این مطلب را منتشر کنید و خود را درثوابش شریک کنید حتی بدون نام و ادرس این وبلاگ که باعث شادی ما خواهد شد.
یک مدرس و پژوهشگر دانشگاه:فرقه احمدالحسن مشکلات روانی بی بازگشتی را برای جوانان در پی دارد
به گزارش چشم نیوز، ظهور منجی یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است، کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آن ها وجود دارد وچه کتاب هایی که نقل هایی در آن وجود دارد، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و فساد نمی ماند، بلکه جماعت صالحان به امامت"رهبر موعود" عدل و داد را در گیتی حاکم خواهد کرد.
ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوء استفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند.
اتفاقا بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند، چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیر پا و گسترده ای برای خویش دست و پا کنند.
همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات، تلاش دارند که با اعتقاد به ظهورمنجی را در دل آدمیان سست کنند، و از سوی دیگر با تحقیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند.
قبل از آنکه گفت و گوی اصلی با سمیه طالبی مدرس و پژوهشگر دانشگاه در رابطه با موضوع اصلی داشته باشیم بهتر است در ابتدا در مورد یمانی و شخص احمدالحسن اطلاعاتی کسب نماییم سپس به بحث مورد نظر پرداخته شود.
سؤال: ابتدا در مورد یمانی مختصری توضیح دهید:
در باب نشانه ها ما پنج نشانه حتمی و محتوم و دو علائم حتمی و غیر حتمی داریم. یکی از آنها خروج یمانی و سفیانی است و در روایت تاکید شده است که خروج یمانی و سفیانی در یک ماه، یک روز و یک ساعت اتفاق می افتد. خسف بیداء یعنی فرو رفتن سپاه سفیانی در منطقه ای بین مکه و مدینه، ندای آسمانی و قتل نفس زکیه از نشانه های دیگر قبل از قیام امام زمان (عج) می باشند.
در ادبیات عامیانه ظهور و قیام حضرت یکی است اما حقیقت امر این است که بین ظهور و قیام تفاوت وجود دارد. در روایت عموما هرجا صحبت از ظهور می شود، می گوید این امر ناگهانی است، "مثله مثل الساعـه" جز ناگهان بر شما روی نمی دهد، مانند قیامت است. و در روایت دیگر آمده است که احدی جز حق از آن یعنی ظهور حضرت آگاه نیست.
از طرف دیگر در روایاتی برای ظهور حضرت علامت می آورد، که این نشانه دادن ظهور و آن ناگهانی بودن در نگاه اول تناقض دارد. برای پیشگیری از این تناقض باید مابین ظهور و قیامت حضرت تفاوت قائل شویم ، قیامی که در روایات با نام خروج از آن یاد شده است.
اعتقاد مسلم شیعه بر این است که باب نیابت خاص حضرت مسدود است. ما در روایت داریم نفس زکیه سفیر امام است. سفیر یعنی از طرف امام مأموریت خاصی را باید انجام دهد و عبارت دیگر سفیر، نایب است. در اینجا انسداد نایب خاص حضرت شیعه خدشه دار شده و راه را باز می نماید تا افرادی مثل احمد الحسن بگویند که من همان یمانی هستم، اما این یمانی باید قبل از قیام بیاید نه قبل از ظهور. و اینجا دو حادثه اتفاق می افتد و این علائم مربوط به خروج و قیام حضرت است. در حالی که هنوز حضرت، ظهور نکرده است احمدالحسن چگونه ادعا می کند که یکی از نشانه های قیام حضرت است؟!
سؤال: در مورد احمد الحسن و شخصیت او توضیح دهید.
احمد اسماعیل متولد 1973 میلادی در بصره در شهر زبیر که خود را سید معرفی کرده و به 5 واسطه به امام زمان(عج) می رسد. در زمان صدام حسین، این شخص مقدمات حرکت خود را قبل از ادعای یمانی بودن پی ریزی کرد. مثلا به فقرا کمک می کرد و سعی میکرد بین مردم وجهه مثبتی پیدا کند و خود را انسان با تقوایی نشان می داد. این شخص در دانشگاه بصره فوق لیسانس عمران می گیرد و بعد از آن دو سال در حوزه شهید صدر در نجف درس می خواند و معمم می شود. یکی از دلایلی که پشت این جریان احمدالحسن دست های پنهان وجود دارد این است که اینها مدعی هستند که حتی یک برگ فتوکپی شناسنامه، عکس، مدرک دانشگاهی و... از وی دردانشگاه نیست و این را یک نشانه می دانند و ادعا می کنند این امر خدا بر آن شد که این مدارک از بین بروند و باقی نمانند. در حالی که علم ائمه (علیهم السلام) اکتسابی نیست بلکه الهی است. احمد الحسن ادعای عصمت می کند و بر فرض عصمت، باید علم الهی داشته باشد ولی درس خوانده است و این نشانه دیگری بر باطل بودن این مدعی دروغین است.
احمدالحسن پس از نابودی حکومت صدام با همکاری شخصی بنام حیدر ادعای خود را مبنی بر اینکه امام زمان (عج) را در خواب دیده، ارائه کرد
احمد الحسن از رؤیت امام در خواب به رؤیت امام در بیداری و از آن به بابیت امام که نوعی دیگر از یمانی بودن است. و به تازگی مبلغان این جریان چهره ای از احمد الحسن معرفی می کنند که کاملا مطابق با امام زمان(عج) است. بعید نیست که احمد الحسن ادعای پیامبری و خدایی نیز بکند. البته از چهره این افراد کاملا مشخص است که این کاره نیستند و رهبری و هدایت این جریانات از طرف دست های پشت پرده ای است که قصد ضربه زدن به اسلام را دارند بنابر این نباید از این مباحث چشم پوشی کرد و باید همیشه مراقب بود.
آیا تا کنون با افرادی مواجه شده اید که از سوی خانواده به شما معرفی شده و از این مساله که فرزندشان به فرقه ای با عنوان انصار احمدالحسن پیوسته اند گلایه و شکایت کنند؟
بله تا کنون مراجعات متعددی از سوی خانواده ها داشته ایم که به خاطر عضویت فرزندشان به این جریان انحرافی و مشکلات به وجود آمده در کانون خانواده گلایه و شکایت داشتند. البته بین تمامی آنها اشتراکاتی بود که به نظر بسیار جالب می آمدند.
در عصر ارتباطات یکی از معضلات مهم در فرآیند تربیت فرزندان خطر ارتباط گیری و به دام افتادن در مکاتب و فرقه های انحرافی است. این خطر موقعی بروز قویتری مینماید که بخواهیم ارتباطات فرزندان را در محیط وب ساماندهی کنیم. امروزه فضای مجازی مبدل گشته به تریبونی برای فرقه های انحرافی، علی الخصوص مدعیان دروغین مهدویت.
بهترین بستر برای به دام انداختن عوام خصوصا نوجوانان و جوانان به این مهلکه است.
گروها وکانالهای مدعی یمانی همانند بهائیت و وهابیت، به صورت وسیع کار میکنند و افراد عوام را منحرف میکنند. لذا اگر والدین توانایی لازم جهت مدیریت فرزندشان در محیط وب را نداشته باشند قطعآ با این هجمه تبلیغات سوء گروههای مختلف انحرافی عزیزانشان در بند خواهند شد. افراد زیادی متوجه انحراف عقیدتی نوجوان یا جوانشان می شوند و دست به دامان مشاورین که در مواجهه با این چالش چه کنند.
متاسفانه اغلب این افرادی که مورد مشاوره قرار گرفتند، دچار بیماریهای روحی و روانی هستند، از جمله اضطراب شدید، پرخاشگری، شک، عدم اعتماد به نفس یا بالعکس اعتماد به نفس کاذب، روان پریشی،کابوس های شبانه و… بوده و حتی در مواردی خودکشی یا میل به دیگر کشی(قتل) نیز مشاهده گردید.
سوال: آیا علاوه بر این مشکلات، از بیکاری یا گوشه گیری و قطع ارتباط با اقوام نیز گلایه ای دارند؟
بله، چون عقاید خودشان را همسو با والدین، دوستان و همسالان خود نمی بینند اغلب دچار انزوا، افسردگی و خمودگی هستند و گاه اقدام به ترک محیط زندگی خویش میکنند. طبق گزارشهای رسیده متاسفانه در اهواز و برخی شهرستانهای ایران تعدادی از نوجوانان ساده مجذوب فرقه احمدالحسن شدند و قابل ذکر است این نوجوانان مغزشویی کامل به نفع وعقیده این فرقه درآمدند، به نحوی که به علت ممانعت والدین از پیروی این فرد کذاب، احترام به والدین آنها در حد صفرشده است.
سوال: راه نجات افرادی که به این فرقه گرویدند چیست؟
بهترین راه همان طور که اشاره ای گذارا کردم پیشگیریست. اشتباه ما اینست که در مواجهه با چنین جریاناتی به جای واکسینه کردن همیشه دنبال درمانیم.. اما آیا وقتی متوجه سرطان بشیم آنهم از نوع بدخیمش باز هم راه درمان مناسبی هست؟!…
خانواده به عنوان مهمترین عنصر تربیت انسان بیشترین اثر رو در ایفای نقش پیشگیری در ابتلا به چنین مسایلی داره..
بعد از خانواده سازمانهای فرهنگی نقش تکمیلی در اینباره دارند و اگر نگوییم وجودشان به اندازه نهاد خانواده حائز اهمیته، باید بگوییم کمتر هم نیست.
سوال: آیا مشابه این نوع از مشکلات را در بین پیروان سایر فرقه ها دیده اید؟
سؤال بسیار خوبیست، این مشکلات در فریب خوردگانی که به عرفان حلقه گرفتار شدند، همچنین مسیحیت تبشیری و برخی عرفان های کاذب نیز مشاهده شده است.
شگردهای جذب در اکثر فرقه ها مشابه هست، همین طور آسیبها و خطراتی که متوجه بعد روحی افراد است.
خیلی از سردمداران فرقه های ضاله طعمه های خود را در فضای مجازی شناسایی میکنند و پس از اعتماد سازی، ارتباط میگیرند و شروع به تبلیغ میکنند.
یکی از روش های اغواى افراد در جریان احمدالحسن این هست که با سوء استفاده از احساسات پاک عوام خاصه نوجوانان مفاهیمی که مد نظرشان است به مخاطب القاء میکنند.
پس بهترین راه همان طور که اشاره ای گذارا کردم پیشگیریست قبل از آنکه اتفاقی بیفتد که قابل درست شدن نباشد.
مطالب مشابه:
فرقهء ضاله،بیماریهای روحی و روانی،افسردگی ،احمدالحسن،عرفان های کاذب،عرفان حلقه ، دجال مسیحیت تبشیری
معنی انتظار فرج هم همین است که من هیچ مانعی نداشته باشم و هیچ عادتی دست و پای مرا برای یاری حضرت نبندد. آزاد و آزاد و آماده آماده باشید که هر موقع حضرت تشریف آورد شما بهانه ای برای یاری نکردن آن حضرت نداشته باشید.
+++++++
آیا قابل تصور است، کسی که خود را منتظر حکومتی بداند که آن حکومت هدفی جز برقراری عدل عمومی و اجرای دقیق تعالیم عالیه اسلام و نبرد و مبارزه با گناه و ناپاکیها و آلودگیها ندارد و با این حال آن کس خود فردی آلوده و ناپاک و گناهکار باشد؟!
آیا مسلمانی که ربا می خورد و به اموال و نوامیس دیگران تجاوز می کند، ممکن است خود را منتظر حکومتی بداند که در مبارزه با رباخواران و متجاوزین آشتی ناپذیر است؟!
+++++
بهترینِ اعمال ،انتظار فرج در مشکلات شخصی
و انتظار فرج برای ائمه اطهار و فرزندان پیغمبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) .و انتظار فرج برای مردم مستضعف دنیا است .
++++
اولین چیزى که از اصحاب امام زمان علیه السلام توقّع مى رود استقامت است، مقاوم بودن و با قدرت بودن و صبور بودن، از هیچ چیز جز خدا نترسیدن وروى پاى خود ایستادن، این خیلى اهمیت دارد.
++++
یک عاشق یک علاقه مند یک کسی که وجود مقدّس امام زمان(علیه السلام)را قبول داشته باشد و بداند آن حضرت در بین ما زندگی می کنند،
بنفسی انت من مغیّب لم یخل منّا. جانم به قربانت که در بین ماهستی و ما تورا نمی شناسیم.یک چنین انسانی ،
کمالش، مقامش، تمام شخصیّتش باید به این باشد که همیشه به یاد مولایش، امام
زمان (علیه السلام) باشد.
ما باید عشقمان و محبتمان ایجاب کند، در هر کجا که می نشینیم از آن حضرت حرف بزنیم و در هر کجا که هستیم با آن حضرت باشیم.
++++
《ماموم باید کاملا به امامش اقتدا کند》
یکی از کارهایی که ما باید حتما مقید باشیم که انجام دهیم این است که به دستورات ائمه علیهم السلام عمل کنیم،مطیعشان باشیم و همه ی کارهایمان طبق دستور حضرت بقیه الله ارواحنافداه باشد.
نمی شود امام مشغول کاری باشد و مامومش مشغول کار دیگری.
بایداعمالمان با این صراط مستقیم صد در صد تطبیق کند تا آن جا که بتوانیم بگوییم :اگر امام زمان علیه السلام اینجا تشریف داشتند همین طورکه من هستم بودند.البته توجهی که امام زمان دراعمال دارند ما نمی توانیم داشته باشیم اما می
توانیم نماز هایمان را اول وقت بخوانیم،می توانیم مقید باشیم که گناه
نکنیم. و انشاءالله از امروز باید مواظب باشیم.
خدایا روز جمعه است و این دلها همه متوجه خلیفه تو،جانشین تو،امام تو در روی زمین هستند.خیلی سخت است که انسان در این ربع مسکونی با امام زمانش باشد و به یاد او نباشد.
یا بقیة الله، گرفتاریهای دنیائیمان نمی گذارد که ما زیاد درباره ی خداو شما و دینمان فکر کنیم.
یا بقیة الله اگر از نظر بدنی صلاح نیست که با ما در ارتباط باشید، از نظر روحی با ما در ارتباط باشید.
انشاء الله بیائید و دنیا را پر از عدل و داد بکنید و نگذارید که دشمنان با ائمه اطهار (علیهم السلام)، بهترین خلق خدا اینگونه رفتار کنند.
خدایا فرج امام زمان ما را برسان و چشم همه ما را به جمالش روشن بفرماو زیر سایه امام زمان (علیه السلام) حوائجمان را برآورده بفرما
#مهدی #ابطحی
بهترینِ اعمال ، اقتدا مبارزه ،انتظار فرج