مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

شهادت محققان غیر مسلمان به وقایع حمله به خانه حضرت زهرا، آتش زدن ، سقط محسن بن علی،واقعه غدیر و غضب آن حضرت از خلفا

شهادت بانوی دو عالم سلام الله علیها حقیقتی غیر قابل انکار
آیا غیر مسلمین هم به قضیه شهادت و هجوم به بیت فاطمی سلام الله علیها استناد کرده اند؟

پاسخ: بله.

چند نمونه را بیان می‌کنیم.

1_ لئورا ولیری در دانشنامه اسلام چاپ لیدن ص 844 نوشته است:
عمر دستور العمل بیشتری به او( #خالد_بن_ولید) داد و به آنها گفت در صورت لزوم برای خارج کردن حضرت علی علیه السلام ،خانه را آتش بزنند.

2_ دانشنامه بریتانیکا:
غضب حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به ابوبکر تا اخر عمر ادامه داشت.

3_ لزلی هزلتون در کتاب پس از پیامبر داستان حماسی شیعه و سنی در ص 72 و 73:
اما شاید دردناک تر از همه در آن ماه، پس از سقط پسر سومش، طرد شدن امیرالمومنین توسط ابوبکر بود...هنگامی که فهمید مرگش نزدیک است از علی خواست تا او را مخفیانه دفن کند و به ابوبکر، هیچ شانسی برای شرکت در تشییع جنازه اش را ندهد.

4_ مادلونگ ویلفرد در جانشینی حضرت محمد ص،پژوهشی در خلافت نخستین در ص 52:
کفن و دفن مخفیانه حضرت زهرا با هدف اجتناب از حضور ابوبکر انجا گرفته است.

5_ توماس پاتریک هیوز در فرهنگ اسلام:
حضرت زهرا معتقد بود که به علت بیانیه نبی اکرم در #غدیر ، امیرالمومنین علیه السلام باید رهبری جامعه اسلامی را بر عهده بگیرد.

6_ دنیس صوفی در پایان نامه دکترایش در دانشگاه پرینستون امریکا در سال 1997 در ص 206:
واقعیت این است که اهل سنت قادر نیست همه حقایق را سرکوب کند...فاطمه هرگز ابوبکر را نبخشید...احتمالا با درخواست او بود که ابوبکر به علت غصب خلافت،برای تشییع جنازه حاضر نشود.

7_ ادوارد گیبون در کتاب انحطاط و سقوط امپراطوری روم ج 5 ص 78:
پس از تحلیف ابوبکر به خلافت،مکه و مدینه از او اطاعت کردند الا بنی هاشم که وفاداریشان به رییس شان(امیرالمومنین علیه السلام)کم شده بود و شش ماه خانه نشین بود و به تهدید عمر که اقدام به آتش زدن خانه دختر رسول الله بود گوش نداد.

8_یوسف ولید مرعی و جری باکراک در دانشنامه تمدن اسلامی در قرون وسطی در ص 248 و 249:
هنگامی که محمد فوت کرد، فاطمه به دلیل اینکه خلافت را حق علی میدانست با خلافت ابوبکر مخالفت کرد.عمر چون نگران مخالفت او بود تهدید کرد که خانه را همراه با ساکنان آن خراب کند

9_ آدام هانی واکر در کتاب محمد صلی الله علیه وآله در تاریخ،اندیشه و فرهنگ ص 186 میگوید:
بعد از مرگ محمد ،ابوبکر افرادی را برای اوردن علی آورد که او را به عنوان #بیعت کننده ببیند.دهها سند میگویند که عمر تهدید به آتش زدن درب خانه کرد و با خشونت داخل خانه شد که علت مرگ تدریجی فاطمه این بود.

10_ اسماعیل پوناوالا در ترجمه تاریخ طبری به انگلیسی در پاورقی جلد 9 صفحه 187 میگوید:
اگرچه حوادث آن زمان دقیقا مشخص نیست ولی به نظر میرسد که علی و گروهش آمدند تا درباره سقیفه بحث کنند و در خانه فاطمه جمع شدند.ابوبکر، عمر را فرستاد تا آنها را با یک تهدید جدی بترساند.علی از کار بیعت خودداری کرد.عمر با یک گروه مسلح آنجا را احاطه کردند و عمر تهدید کرد اگر علی و یارانش بیعت نکنند خانه را آتش میزند و صحنه های خشونت امیزی با فاطمه انجام داد.

پس شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها واقعیتی است که حتی غیر مسلمانان هم منکر آن نیستند.

سند مظلومیت و شهادت حضرت زهرا و هجوم عمر بن الخطاب و آتش زدن به خانه از یک کتاب معتبر شیعه

بسم الله الرحمن الرحیم

سلیم بن قیس هلالی(مـ۷۶ق)، در کتابش از سلمان فارسی، مطلبی را نقل می‌کند که، بیانگر اتفاقات شب هجوم به بیت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)می‌باشد، او می‌نویسد:

عن سلمان الفارسی رضی الله عنه أنه قال: «…فانطلقوا فاستأذنوا فقالت فاطمه علیها‌السلام أحرج علیکم أن تدخلوا بیتی بغیر إذن… ثم نادى عمر حتى أسمع علیا علیه‌السلام والله لتخرجن ولتبایعن خلیفه رسول الله أو لأضرمن علیک بیتک نارا، ألقوا فی عنقه [ای علی] حبلا أسود وحالت فاطمه علیها‌السلام بین زوجها وبینهم عند باب البیت فضربها قنفذ بالسوط على عضدها فبقی أثره فی عضدها من ذلک مثل الدملوج من ضرب قنفذ إیاها فأرسل أبو بکر إلى قنفذ اضربها فألجأها إلى عضاده بیتها فدفعها فکسر ضلعا من جنبها وألقت جنینا من بطنها فلم تزل صاحبه فراش حتى ماتت من ذلک شهیده صلوات الله علیها…»[۱]

ترجمه: «[بعد از هجوم به بیت فاطمه زهرا سلام الله علیها] فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به آنها گفتند: آیا بدون اذن وارد خانه می‌شوید؟ …

سپس عمر صدا داد تا علی(علیه السلام) بشنود و گفت: به خدا سوگند یا باید از خانه خارج شوید و بیعت کنید و یا آنکه خانه را به آتش می‌کشم، در این هنگام به گردن علی(علیه السلام) طنابی انداخته و فاطمه زهرا در کنار درب منزل، بین همسر و بین مهاجمان مانع شد؛ در این هنگام قنفذ [لعنت الله علیه] با شلاق به بازوی حضرت زهرا زد به طوری که اثر این ضربه در بازوی حضرت باقی ماند، ابوبکر نیز به قنفذ پیامی‌ فرستاد که، فاطمه را بزن، پس قنفذ، حضرت زهرا(سلام الله علیها) را به گوشه‌ای از منزل پرتاب کرد که استخوان دنده (پهلوی) حضرت در این هجوم شکسته شد و فرزند در شکمش سقط شد و از این بیماری بهبود نیافت تا از دنیا رفت و به همین جهت ایشان شهیده‌اند…»

به همین مضمون، حضرت علی(علیه السلام) نیز عبارتی دارند که می‌فرمایند:

عن علی علیه السلام: «إن سبب إعفاء قنفذ من إغرام عمر له، أنه هو الذی ضرب فاطمه بالسوط حین جاءت لتحول بینهعلیه السلام وبینهم، فماتت صلوات الله علیها وإن أثر السوط فی عضدها مثل الدملج.» [۲]

ترجمه: «از علی(علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: سبب معافیت قنفذ از پرداخت مالیات، توسط عمر، پاداش او در برابر عمل آن شب هجومش بود؛ او کسی بود که فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را با شلاق، هنگامی‌که می‌خواست بین من و آنها حائل شود، به شدد زد. و فاطمه زهرا(صلوات الله علیها) هنگامی‌ که از دنیا رفت، آثار آن شلاق بر روی بازویش، همچون بازوبند، وجود داشت.»

اعتبار کتاب سلیم بن قیس هلالی:
اعتبار کتاب اسرار آل محمد، تالیف عالم بزرگوار، سلیم بن قیس؛ بر هیچ متتبع و اهل تحقیقی پوشیده نیست. هر چند برخی قصد دارند که اعتبار این کتاب را خدشه دار کنند، اما در این مساله موفق نبوده‌اند و دلیل قابل دفاعی را بیان ننمودند. کتاب سلیم بن قیس، نزد شیعیان اعتبار داشته و دانشمندان شیعه نیز درباره آن بیاناتی دارند از جمله، جناب نعمانی در کتاب الغبیه خود، صراحتا می‌فرمایند: «کتاب سلیم بن قیس، یکی از اصولی است که اهل علم و حاملان حدیث اهل بیت(علیهم السلام)آن را روایت کرده‌اند. این کتاب قدیم‌ترین اصل است.»[۳]

[۱] الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۸۳.
[۲] مأساه الزهراء(علیها السلام)، ج۱، ص۳۱۷. منقول از سلیم بن قیس هلالی: ص۱۳۴.
[۳] ر.ک: الذریعه، ج۲، ص۱۵۲. بحارالانوار، ج۳۰، ص۱۳۳-۱۳۵.