مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

در وسط کوچه تو را میزدند / کاش به جای تو مرا می زدند


در وسط کوچه تو را میزدند

کاش به جای تو مرا می زدند

گوشه چشم تو چرا شد کبود

فاطمه جان مگر علی مرده بود
www.askdin.com


در مقامی که عقیق سرخ از زر بهتر است

اشک هایم بال معراج است از پر بهتر است

بیشتر از بهترین وجه عبادت از نماز

در قیامت اشکهایت را بیاور بهتر است

با زبان دل فقط حرف خودم را می زنم

نامه بر این روزها باشد کبوتر بهتر است

از سر اخلاص، حمدش را به جا می آورم

آنکه از آغاز یادم داده کوثر بهتر است

مصحف زهرا به غیر از سینه ی معصوم نیست

سرّ مستور خدا در پرده آخر بهتر است

وقت بالا بردن در، حرز نام فاطمه

از دو لشگر هم برای مرد خیبر بهتر است

هرکسی بو برده از غیرت شهادت میدهد

در نگاه مرد، مرگ از اشک همسر بهتر است

از زمانی که شنیدم در به پهلویت گرفت

حسّ من این است اصلاً خانه بی در بهتر است


محسن عرب خالقی



 +++
ما به زیر علم زهراییم گرد و خاک قدم زهراییم

افتخار همه ی ما این است نوکرانِ عجمِ زهراییم

سفره اش تا به قیامت پهن است ریزه خوار نِعَم زهراییم

نفَسش حکم مسیحا دارد زنده از فیض دم زهراییم

مدح او زمزمه های لب ماست چون که ما محتشم زهراییم

ما دو تا چشمه ی کوثر داریم گریه کن های غم زهراییم

بین هیأت همه احساس کنیم در طواف حرم زهراییم

«الف قامت» او «دال» شده راوی قدّ خم زهراییم

زخم پهلویش اگر جلوه گر است همه اش زیر سر میخ در است

 +++
مرد خیبر، سپرش افتاده بین بستر قمرش افتاده

چه قدَر فاطمه بی حال شده به روی شانه سرش افتاده

به کجا خیره شده کاین گونه آتشی بر جگرش افتاده

خانه را می نگرد با دقّت خانه ای را که درش افتاده

عکس دیوار و در سوخته ای باز هم در نظرش افتاده

اشک در دیده ی او حلقه زده باز یاد پسرش افتاده

شجر طیّبه ی باغ خدا ثلثی از برگ و برش افتاده



  محمد فردوسی

منبع:  http://vareth.ir/fa

 همین حالا عکس زیر را برای پروفایل خود قرار دهید:



مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم / همه ی زندگی ِ شیر خدا ریخت بهم



مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم

همه ی زندگی ِ شیر خدا ریخت بهم

داغی و تیزی ِ مسمار اذیّت میکرد

تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم

بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود

تا که زد سلسله ی آل عبا ریخت بهم

ثلث سادات میان در و دیوار افتاد

نسل سادات به یک ضربه ی پا ریخت بهم

گُر گرفته بدنِ فاطمه ، ای در بس کن

وسط شعله ببین زمزمه ها ریخت بهم

رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم

دهنش غرق به خون گشت و صدا ریخت بهم

شدتِ ضربه چنان بود که سر خورد به در

رویِ آشفته یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم

پشتِ در سینه یِ سنگین شده هم ارثی شد

گیسوانِ پسرش کرب و بلا ریخت بهم

مادرش آمده گودال نچرخان بدنش

استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم

با ترک های لبش با نوک پا بازی کرد

همه ی صورت او با کف پا ریخت بهم…


منبع:http://golbanghosseini.ir

 همین حالا از این عکس برای پروفایل خود در تلگرام و دیگر شبکه های اجتماعی استفاده کنید

دستش به دست فاتح خیبررسیدحیف / کار مغیره بود که از او جدا شود



فرصت نداد مادر زینب عقب رود

مهلت نداد تا که در بسته وا شود

زینب صدای فضه به دادم برس شنید

می خواست مادر از در و آتش رها شود

اما دو دست بسته ی بابا که دید ماند

باور نداشت مادرش این بار پا شود

یک باردار  بی کس و شهری  ز  ناکسان

برخواست تاکه کوچه ی غم کربلا شود

محکم گره به چادر خود زد خمیده رود

تا مانع کشیدن شیر خدا شود

دستش به دست فاتح خیبررسیدحیف

کار مغیره بود که از او جدا شود

آرام پشت یار غریبش به گریه گفت

آقا چه غم که محسنم اینجا فدا شود

شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند

قسمت نبود دست تو از بند وا شود

http://kanonemaddahan110.blogfa.com

این عکس را همین حالا برای پروفایل خود قراردهید

فقط از او نه ز دیوار هم کتک خوردی چهل تن آمده و قتلگاه شد مادر ( اشعار دهه فاطمیه)



ای خدا صبربده درغم بی مادری ام

سخت لبریز شده عاطفه ی دختری ام

مادرم کو که کِشد دست نوازش به سرم

یا مرا هم ببرد یا کند از غم بری ام

خانه داری شده کار من طفل معصوم

نیست ای مادر من تجربه ی مادری ام

زیر بار غم سنگین تو من می میرم

گر تسلی ندهی یا نکنی دلبری ام

فضه فکر من و فکر حسنین است ولی

من غم خانه نشین دارم و ازخود بری ام

تربت مخفی تو هست همه دلخوشی ام

همه آرامشم این است که من کوثری ام

گل بستر نظرم را به خودش جلب کند

تا زیادم نرود زخم تو ای بستری ام

با نگاه در و دیوار شود پایم سست

پشت در زائر قبر پسر آخری ام

کاشکی رنگ در خانه عوض می گردید

من خودم سوخته از این درخاکستری ام

ای خدا شکر که بابا و برادر دارم

وای ازآن دم که سر نیزه کند سروری ام

زیر خورشید سرت محمل بی سایه رود

تابشی کن که نبینند به بی معجری ام

++++++
گرفته باز دلم در هوای تو مادر

به غیر اشک چه ریزم به پای تو مادر

چرا چو شمع نسوزم چرا که از نظرم

نمیرود به خدا ماجرای تو مادر

مدینه بود و سیاهی ، مدینهبود و عزا

مدینه بود و غم و غصه‌های تو مادر

ز کوچه‌های مدینه هنوز می‌شنوم

در آن غروب دوشنبه صدای تو مادر

مرا میانه آن در هزار مرتبه کشت

صدای ناله‌ی مهدی بیای تو مادر

درآن کشاکش خونین کوچه‌ها ای کاش

مرا عدوی تو میزد به جای تو مادر

کنار قبر تو هر شب دعا کنم روزی

بنا شود حرم با صفای تو مادر

به کار بسته‌ام آخر گره گشایی نیست

مگر که کارگر  افتد دعای تو مادر

بیا به خانه که عشقت گناه شد مادر

بیا که شانه‌ی من تکیه‌گاه شد مادر

قباله فدکت بود و شاد میگفتم

پدر بیا و ببین روبراه شد مادر

ولی چه شد چه بگویم جواب بابا را

که راه آمدنت نیمه راه شد مادر

برای آنکه نگریی کنار نامحرم

تو را زدند و جوابت دو آه شد مادر

فقط از او نه ز دیوار هم کتک خوردی

چهل تن آمده و قتلگاه شد مادر

تمام موی حسن شد سپید آنجا و

تمام کاسه چشمت سیاه شد

گمان کنم اثرپشت دست نامرداست

که راه خانه‌ی مااشتباه شد مادر

شکسته‌اند غرور مرا در این کوچه

بیا که شانه‌ی من تکیه‌گاه شد مادر

دوباره روضه کرب و بلا بخوان وبگو

که شعله ور همه خیمه‌گاه شد مادر

برای غارت ناموس دین قسم خوردند

از آن زمان که حرم بی سپاه شد مادر

رباب بود و به سر نیزه علی میگفت

تمام دل خوشی‌ام یک نگاه شد مادر
منبع: http://kanonemaddahan110.blogfa.com 


عکس زیر را برای پروفایل خود درشبکه های اجتماعی قرار بدید




مقتول اگر نمی‌شد، محسن در آستانه *** ما داشتیم از تو، یک شیرخواره مادر


تا قلب من نگشته ازغصّه پاره مادر!
خیز و نوازشم کن با یک اشاره مادر
تـو آفتاب مغرب، مـن ماهپارۀ تـو
بنگر چگونه ریزد چشمم ستاره، مادر!
دردا که بعد جـدّم، کشتنـد مـادرم را
آمد به روی داغم، داغ دوبــاره مـادر
پایت به روی قبله،دستت به روی صورت
داری چرا به گوشت یک گوشواره مادر؟
قلبم درآتش افروخت، یکبار صورتم سوخت
تـا بررخ کبودت، کـردم نظـاره مـادر
وقتی پناه بردی در پشت در، به دیوار
دیـوار بهر ما شـد، دارالزیاره مادر
با داغ توست هـردم، سوز هزار سالم
هر لحظه در عزایت، دارم هزاره مادر
مقتول اگر نمی‌شد، محسن در آستانه
ما داشتیم از تو، یک شیرخواره مادر
با چشم خویش دیدم می‌زد تو را مغیره
گویـی نفس به قلبم می‌شد شراره مادر
باشد که «میثمت» راچشمی کنی کرامت

تـا در مصیبت تو، گرید همـاره مادر

http://kanonemaddahan110.blogfa.com


تصویر زیر  را برای پروفایل خود قرار دهید اجرتان با حضرت زهرا سلام الله علیها



هر قدر گفت دختر پیغمبرم نزن اهل مدینه فاطمه را بیشتر زدند


اهل مدینه فاطمه ام را نظر زدند

با برق چشم خرمن جان را شرر زدند

در اول ربیع ، خزان شد بهار من

ماه مرا به آخر ماه صفر زدند

بهر تسلیِّ دلِ زهرا یهودیان

باهیزم و لگد به عزاخانه سر زدند

از چوب ، خون تازه روان شد به روی خاک

از بس که با غلاف به پهلوی در زدند

دیدند که با تو راه به جایی نمیبرند

نزدیکتر شدند و سرت را به در زدند

زهرا نبود آنکه بیافتد به روی خاک

سیلی به صورت زن من بی خبر زدند

تا آمدم به خویش جمالش کبود شد

بد سیرتان جمال مرا بی خبر زدند

هر قدر گفت دختر پیغمبرم نزن

اهل مدینه فاطمه را بیشتر زدند

این جایِ دستهای فلانی فقط نبود

این نقش را مُسَلمِّ چندین نفر زدند

معنی ور شکسته چو خواهی مرا ببین

سرمایه یِ امیدِ مرا از کمر زدند

مردی که هیچ ضربه به پشتِ کسی نزد

زهراش را جماعتی از پشتِ سر زدند

افتاد روی جفت علی لنگه ی دری

از بس که جفت جفت و فُرادی به در زدند

اهل مدینه با همه ی کینه های خود

سرو  رشید باغ مرا با تبر زدند

http://golbanghosseini.ir

تصویر زیر را یا مشابه این تصویر را برای پروفایل خود قرار دهید

یاد پهلوی مادر گلها خم شده دست بر کمر بزنیم


ای برادر بیا بسر بزنیم

ناله از پرده‌‌ی جگر بزنیم

پیش پرهای سرخ پروانه

تا نفس هست بال و پر بزنیم

لااقل ما به جای مردم شهر

به عیادت رویم و در بزنیم

نفسش در شماره افتاده

سر به بیمار محتضر بزنیم

یاد پهلوی مادر گلها

خم شده دست بر کمر بزنیم

روضه‌های نگفته را گوئیم

ضجه‌ها را بلندتر بزنیم

منبع: http://kanonemaddahan110.blogfa.com