مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

100 درس از سبک زندگی پیامبر+چند حدیث از امام جعفر صادق رئیس مذهب شیعه


میلاد مبارک نبی اکرم رحمتٌ للعالمین حضرت محمد و امام جعفر صادق رئیس مذهب تشیع صلوات الله علیهما را به شما تبریک میگم:

100 درس از سبک زندگی پیامبرصلی الله علیه و آله:

1. هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت
2. در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمی کشید.
3. نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.
4. هرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
5. وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.
6. با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
7. هرگاه به کسی می نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی کرد.
8. هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد.
9. چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو.
10. سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود.

11. هرگاه با کسی، هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد.
12. چون با کسی سخن می گفت کاملا برمی گشت و رو به او می نشست.
13. با هرکه می نشست تا او اراده برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمی خاست.
14. در مجلسی نمی نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا.
15. هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می نشست نه در صدر آن.
16. در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد.
17. هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد.
18. اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
19. اگر در محضر او چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت.
20. اگر از کسی خطایی صادر می گشت آن را نقل نمی کرد.

21. کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی کرد.
22. هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد.
23. هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.
24. پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
25. چون سخن ناصواب از کسی می شنید. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟»
26. با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد.
27. دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت.
28. هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود.
29. بیش از همه صله رحم به جا می آورد.
30. به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.

31. کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و از آن نهی می کرد.
32. آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود و مکرر می‌گفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند.
33. هرکه عذر می آورد عذر او را قبول می کرد.
34. هرگز کسی را حقیر نمی شمرد.
35. هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند.
36. هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.
37. هرگز عیب مردم را جستجو نمی کرد.
38. از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود.
39. هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت.
40. بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد.

41. از بیماران عیادت می کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود.
42. سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد.
43. اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می زد.
44. با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید می فرمود.
45. در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است.
46. میان یارانش انس و الفت برقرار می کرد.
47. وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.
48. هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمی کرد.
49. اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می آمد نمازش را کوتاه می کرد.
50. اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد.

51. عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید.
52. احدی از محضر او نا امید نبود و می فرمود « برسانید به من حاجت کسی را که نمی تواند حاجتش را به من برساند.»
53. هرگاه کسی از او حاجتی می خواست اگر مقدور بود روا می فرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده ای نیکو او را راضی می کرد.
54. هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد.
55. پیران را بسیار اکرام می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود.
56. غریبان را خیلی مراعات می کرد.
57. با نیکی به شروران، دل آنان را به دست می آورد و مجذوب خود می کرد.
58. همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت .
59. چون شاد می شد چشم ها را بر هم می گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی کرد.
60. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی شد .

61. مزاح می کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمی زد.
62. نام بد را تغییر می داد و به جای آن نام نیک می گذاشت.
63. بردباری اش همواره بر خشم او سبقت می گرفت.
64. از برای فوت دنیا ناراحت نمی شد و یا به خشم نمی آمد.
65. از برای خدا آنچنان به خشم می آمد که دیگر کسی او را نمی شناخت
66. هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود.
67. هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.
68. در حال خشنودی و نا خشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت.
69. هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد .
70. در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.

71. روی خاک می نشست و روی خاک غذا می خورد.
72. روی زمین می خوابید.
73. کفش و لباس را خودش وصله می کرد.
74. با دست خودش شیر می دوشید و پای شتر ش را خودش می بست.
75. هر مرکبی برایش مهیا بود سوار می شد و برایش فرقی نمی کرد.
76. هرجا می رفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده می کرد.
77. اکثر جامه های آن حضرت سفید بود.
78. چون جامه نو می پوشید جامه قبلی خود را به فقیری می بخشید.
79. جامه فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود.
80. در هنگام کفش و لباس پوشیدن همیشه از سمت راست آغاز می کرد.
 
81. ژولیده مو بودن را کراهت می دانست.
82. همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود.
83. همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می زد.
84. نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز می یافت.
85. ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می داشت.
86. هرگز نعمتی را مذمت نکرد.
87. اندک نعمت خداوند را بزرگ می شمرد.
88. هرگز از غذایی تعریف نکرد یا از غذایی بد نگفت.
89. موقع غذا هرچه حاضر می کردند میل می فرمود.
90. در سر سفره از جلوی خود غذا تناول می فرمود.

91. بر سر غذا از همه زودتر حاضر می شد و از همه دیرتر دست می کشید.
92. تا گرسنه نمی شد غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد.
93. معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
94. در غذا هرگز آروغ نزد.
95. تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمی خورد.
96. بعد از غذا دستها را می شست و روی خود می کشید.
97. وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
98. از دوشیزگان پرده نشین با حیاتر بود.
99. چون می خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه می خواست.
100. اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد.

چند احادیث از امام صادق صلوات الله علیه:

حاضر نشدن در مجالس گناه

لا ینْبَغی لِلْمُؤْمِنِ أنْ یجْلِسَ مَجْلِساً یعْصَی اللهُ فیهِ وَ لا یقْدِرُ عَلیَ تَغْییرِهِ
سزاوار نیست مؤمن در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خدا می‌شود و او نمی‌تواند آن وضع را تغییر دهد.(بحارالأنوار، ج71، ص199)



پرهیز از گناه کوچک

از گناهان محقر بپرهیزید که آمرزیده نشوند، عرض کردم: گناهان محقر چیست؟ فرمود: اینست که مردى گناه کند و بگوید، خوشا حال من اگر غیر از این گناه نداشته باشم. (الکافی،  بَابُ اسْتِصْغَارِ الذَّنْبِ‏، حدیث1)

خشم
الغَضَبُ مِفتاحُ کُلِّ شَرٍّ
خشم، کلید هر بدى است (الکافی ،ج 2 ص 303 ح 3)

 لَا عَیْشَ‏ أَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ               
زندگى اى گواراتر از خوش خویى، نیست.
    ( الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏8 ؛ ص244)


زینت ما باشید

إِیَّاکُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا یُعَیِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ یُعَیَّرُ وَالِدُهُ به عمله کُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَیْهِ زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْهِ شَیْناً 
مبادا کاری کنید که ما را بدان سرزنش کنند،
همانا فرزند بد، پدرش را به کردار او سرزنش کنند،
برای کسی که به او دل داده‌اید (امام خود) زینت باشید و عیب و ننگ مباشید. (بحارالانوار،ج85،ص116)


پرهیز از ستیزه و دشمنی          

 إِیَّاکُمْ وَ الْخُصُومَةَ فَإِنَّهَا تَشْغَلُ الْقَلْبَ وَ تُورِثُ النِّفَاقَ وَ تَکْسِبُ الضَّغَائِن‏
بپرهیزید از ستیزه و دشمنى، زیرا دل را به خود مشغول کند و نفاق به بار آورد و موجب  پدید آمدن کینه در دلها شود.
الکافی ، بَابُ الْمِرَاءِ وَ الْخُصُومَة، حدیث1)


خرید سوغاتی

 إِذَا سَافَرَ أَحَدُکُمْ فَقَدِمَ مِنْ سَفَرِهِ فَلْیَأْتِ أَهْلَهُ بِمَا تَیَسَّر
هرگاه یکی از شما به مسافرت رود و سپس از سفر بازگردد،
پس باید برای خانواده خود به اندازه ای که توانایی دارد سوغاتی بیاورد.  (وسایل الشیعه، ج15، ص337)

تعجیل در فرج امام زمان صلوات الله علیه 5 تا صلوات هدیهکنید حضرت زهرا سلام الله علیها
اللهم صل علی محمدوآل محمد و عجل الفرجهم


 منبع :  http://ahlolbait.com

دانلود کتاب لواء الانصار : شیوه های یاری قائم آل محمد ( صلوات الله علیهم )

با سلام

کسانی که میخوان در مورد روشهای یاری کردن امام زمان صلوات الله علیه مفصل  مطالعه کنند کتاب زیر را دانلود کنند  در لینک زیر میتونید مناسب با سیستم عامل خود فایل کتاب را دانلود کنید


لواء الانصار : شیوه های یاری قائم آل محمد ( صلوات الله علیهم )


تنها راه نجات از هلاکت و حفظ ایمان در دوران غیبت مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام


تنها راه نجات از هلاکت در دوران غیبت مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام
قَالَ‏ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ علیه السلام: وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو مِنَ الْهَلْکَةِ فِیهَا إِلاّ مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِمْ، وَ وَفَّقَهُ‏ لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ الْفَرَج‏. (إعلام الوری، ص439)
حضرت عسکری علیه السلام فرمود: به خدا قسم! فرزندم مهدی، غیبتی خواهد داشت که کسی از هلاکت در آن نجات نمی یابد مگر کسی که خداوند وی را بر اعتقاد به امامت اهل بیت علیهم السلام پایدار سازد و بر دعای بر تعجیل فرج توفیق دهد.

«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

دو سخنرانی مهم درمورد روش توسل به امام زمان


در سرداب مطهّر به مولایمان صاحب الزمان علیه السلام بگویید: تا نگیریم، نمی رویم

مرحوم آیت الله تولاّیی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد سیّد عزیزالله تهران در ماه رمضان 1396 قمری می فرمود:
الحمدلله راه کربلا باز شده است، و برکات هم به ایران نازل شده است. زیرا هرکس به کربلا برود و برگردد، با برکت زیادی برخواهد گشت. وقتی عتبات می ‌روید، البته و البته و البته سامرا بروید، به یک صبح و عصر هم قناعت نکنید. تا مقداری که ممکن است زیادتر سامرا بمانید، و در سرداب مطهّر زیاد مشرّف شوید. صبح بروید، ظهر بروید، عصر بروید، تا وقتی‌که در سرداب باز است بروید. به آن گداهای آن‌جا هم چیزی بدهید، اخ و اوخ نکنید! ریش به پلاس در سرداب بمالید، هرچه می ‏خواهید بخواهید. ‌آن‌جا محل دعای حضرت بوده و هست. همین الان هم ایشان تشریف می ‏برد. این حرف ‌هایی که می‏ گویم روی بخار معده نیست، این را بدانید، از روی کتاب هم از حفظ نکرده ‌ام. زیاد سرداب بروید، زیاد به حضرت التماس کنید، ریش به پلاسش بمالید، بگویید تا نگیریم نمی‏ رویم.
من آن گدا سمج مبرم کنایه نفهمم
که رفتنم ز سرکویت اعتبار ندارد
باید بگیرید. بگیر، همان‌طوری که از بابایت می ‏گیری. دارم یادتان می ‏دهم. آهای آنهایی که دائم از من می ‌پرسید، دارم یادتان می ‏دهم. بگیرید، همان‌طور که از بابای خودتان با کمال پر رویی می ‏گیرید. با هزار جور شیطنت، با هزار جور کارهای خلافی که بابای خودتان می ‌رنجد، امّا مع ذلک باز هم می ‏گویی: بابا یا الله! مدرسه‌ها باز شده، پول بده باید کتاب بخرم. تو را فحش هم می‏دهد، می‏ گوید: برو کنار، امّا در عین حال پولت هم می ‏دهد، فهمیدی چی گفتم؟ پولت هم می‏ دهد. امام زمان از بابا مهربان‌تر است، از بابا نزدیک ‌تر است، از بابا آقاتر است، آقا است امام زمان. اگر وقت می ‏بود من یک روز در آقایی و بزرگواری و بزرگ منشی او صحبت می‏کردم، نصف جمعیت به گریه می ‏افتادند. خیلی آقاست، خیلی آقاست. صحبت یک شاهی و سنّار نیست، ایشان خیلی بر شما مهربان است، به همین شما، به همین کور و کچل‌ها، به همین فاسق‌ها، من هم خودم در راًس فساق هستم. چرا؟ چون

  ادامه مطلب ...

نکته مهم درمورد مجالس جشن عید الزهرا (سلام الله علیها) و مراسم جشن تاج گذاری و امامت امام زمان صلوات الله علیه

یکی از وعاظ میگفت در زاهدان منبر میرفتم یه شب یکیاز مسئولین امنیتی استان اومد دیدنم گفت میخوام یه مقدار فیلم بهتون نشون بدم . بعد نشون داد فیلمی از مجالس عید الزهرا در اصفهان که یکی از روحانیون روی منبر فحش و لعن هایی به دشمنان اهل بیت میده و حضار هم تشویق میکنندو همراهی میکنند بعدازلعن ها او میگن بی شمار.

فیلم دوم نشون داد 12 نفر دست بسته جلوی یک تلویزیون هستند داره همون فیلم اول را میبییند  پرسیدم اینا کی هستند کجان گفت اینا شیعیان پاکستان هستند که وهابی ها اسیرشون کردند و این فیلم جشن و لعن را بهشون دارن نشون میده و بعد بهشون میگن به جرم لعنهایی که تو اون جشن شده ما شما را سَر می بریم و بعد هر 12 نفر را سر بریدن!!!

+++

میگفت تو سوریه یه تعداد از مدافعان حرم کهازایران رفتند را قرار شد ببرن به منطقهدرگیری  سوار اتبوس میشن  راننده اونها را میبره تو دل داعشی ها یه طوری که متوجه نشن یه دفع میبینند محاصر شدن اونجامیفهمند که راننده جاسوس داعشی بوده به داعشی ها خبر داد اونا هم اینطوری یه اتبوس از مدافعان را اسیر کردن . بعد یکی از همین نیروهای مدفع میگفت ما رابردن تو  یه اتاق دستهامون را بستن و فیلم یکی از این مجالس عید الزهرا را برامون گذاشتن مال ایران بود توش دائم فحش و لعن به دشمنان 14 معصوم صلوات الله علیهم میدادن . میگفت بعداز مدتی شروع کردن به کتک زدن ما میگفت یکیشون با لگد کوبید پشت سرم و گردنم  بعد که بهوش اومدم دیدم گردن به پائین فلج شدم!!! درست یادم نیست بقیه شون چطور شدن گویا فقط 2 نفر زنده موندن و بقیه را سر بریده بودن

+++

تو همین ایران خودمون یه خانمی که شوهرش نیروی مرزبانی هست میگفت هر موقع شوهرم میره  مرز من هر روز براش صدقه میدم  چون شوهرم میگفت   روزی نیست که تو مرزهای ما یه شیعه را سر نبرن!!!


حالا میفهمید چرا علمامیگن علنی و در مجالس عمومی لعن به دشمناناهلبیت نکنید  حتی یکی از وعاظ میگفت مراجع تقلید هم فتوادادن تو مجالس خصوصی و کوچیک هم لعن نکنید چون ممکن فیلم یا صدای اون مجالس را بردارند بعد اینطور ی از شیعیان انتقام بگیرن . میخواید لعن کنید خانوادگی یا با فامیلهای نزدیک ومورد اعتماد  مجلس بگیرید لعن کنید فحش بدید اما مواظبت کامل کنیدفیلم و صدای مجلس ضبط نشه. حتما لازم نیست نام دشمنان و خبیثان را ببرید و لعن کنید میتونید لعن کنید دسته جمعی بگید : بر دشمن مرتضی علی لعنت. بر قاتلین و ظالمین به اهل بیت لعنت  میتونید لعن زیارت عاشورا را بخونید . راستی چرا توزیارت عاشورا اومد اللهم العن اول ظالم ظلم ... بعد لعن شده ثانی و ثالث و رابع؟ چرا اسم این 4 نفر را نیاوردند ؟؟ برای حفظ جان شیعه بوده که امام تو زیارت اسم این ملاعین را نیاوردند چون با علم امامت میدونستند ومیدیدند این اوضاع و جنایات دشمنان در حق شیعه را .برای همین تقیه میکردند تا جان شیعیان حفظ بشه ایا تبری ما و بغض ما به دشمنان بیشتر از اهل بیت هست؟ ایا ما نباید تقیه کنیم نباید از ائمه تبعیت کنیم ؟ علمامیگن  کسانی که آشکارا لعن میکنند ( خصوص تو مجالسی که فیلم برداری میشه یا تو شبکه های ماهواره ای شیعیان انگلیسی) شریک هستند در گناه این وهابیونی که شیعیان را میکشند. حدیث داریم اگر شما تو مشرق زمین کاری بکنید که یک شیعه در مغرب زمین کشته بشه  شماهم در گناه قتل شریک هستید.

لعن کردن نشانه محبت به اهل بیت است علامت شیعه واقعی هست و اگر ذره ای از محبت قاتلین اهلبیت در دل کسی باشه و یا شک کنه در کفر اونها یا از لعن کردن به اونها دوری کنه او خودش کافر و ملعون است  طبق 2 حدیث از امام صادق صلوات الله علیه که مضمونش اینه: هر کسی که در کفرآن دو نفرشک داشته باشه یا ذره ای از محبت انها در دل او باشد کافر است!!! پس لعن بکنید حسابی و خیلی زیاد اما تو مجالس خصوصی که مطمئنید فیلم و صوت شما منتقل نمیشه . و توصیه میکنیم به اون کسانی که خیلی تبری اونها زیاده و ما را کافر میدونن و معتقدند لعن باید اشکارو علنی باشه چرا تو شهر خودتون اینکار میکنید خب برید تو اون مناطقی که مخالفین هستند تو  ایران. برید تو جمع اونها اشکارا لعن کنید . اون علمائی که تو قم جای گرمو نرم و درامنیت کامل هستندو بعضا محافظ دارن چندتا و تشویق میکنند به لعن اشکار اگر خودشون خیلی قبول دارن حرف خودشون را و خود را شیعه واقعی میدونند چرا فقط تو شهر خودشون و تو شبکه های ماهواره ای شون اینکار میکنند چرا دیگران را تشویق میکنند.خب یه بار هم بدون محافظ برن تو مناطق لعن کنند اشکار اگر راست میگن و حق با اونهاست.


اما مراسم جشن تاج گذاری و امامت امام زمان: روز 5 شنبه در استانهای مختلف اجتماعات و مجالسی برپا میشه به این مناسب حتما شرکت کنید و برای تعجیل در فرج امام زمان صلوات الله علیه دعا کنید  در اصفهان خیابان چهارباغ عباسی ساعت 3 بعداز ظهر تو خیابون ،مجلس جشن برگزار میشه و سخنرانی و مداحی هست حتماشرکت کنید. اگر شما هم تو شهرتون برنامه جشنی سراغ دارید تو نظرات بنویسد





تسلیت شهادت امام عسکری علیه السلام و چند حکایت و حدیث زیبا از آن حضرت


شهادت امام عسکری علیه السلام را به امام زمان صلوات الله علیه و همه شما محبان آن حضرت تسلیت میگم:


امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ه‌ در سن 28 سالگی به دست معتمد عباسی به شهادت رسید.

(ارشاد: ج 2، ص 336. کشف الغمة: ج 2، ص 402. مستجاد: ص 226. اقبال: ص 598. فیض العلام: ص 207. زاد المعاد: ص 334. کافی: ج 2، ص 561. مصباح کفعمی: ج 2، ص 596. بحار الانوار: ج 95، ص 356 355، ج 50، ص 334)
معتمد به عباسیین سفارش می‌کرد که بر آن حضرت تنگ بگیرند.
(قلائد النحور: ج رجب، ص 144)
صدوق می‌فرماید: معتمد چندین مرتبه امام عسکری علیه السلام را حبس کرد.
22 ساله بودند که امام هادی علیه السلام به شهادت رسیدند، و مدت امامت آن حضرت شش سال بود. در شبی که فردای آن روز به شهادت رسیدند نامه‌های زیادی به مردم مدینه نوشته بودند.
(بحار الانوار: ج 5، ص 331)
هنگام نماز صبح، بعد از آنکه امام عصر علیه السلام آن حضرت را وضو دادند و جوشانده‌ای به حضرتش دادند، به شهادت رسیدند.
(غیبت طوسی: ص 164. زاد المعاد: ص 334. کمال الدین: ص 473)
وقتی مردم سامرا با خبر شدند، همه بازارها بسته شد و مردم کنار منزل آن حضرت جمع شدند. وزراء و اتباع خلیفه و بنی هاشم و علویات داخل منزل بودند. در سامرا صدای شیون و گریه از هر سو به گوش می‌رسید و قیامتی بر پا شده بود.
امام زمان علیه السلام آن حضرت را غسل داده بعد از کفن آن حضرت بدن مطهر را جهت نماز آوردند. جعفر برادر حضرت جلو آمد که بر بدن مبارک نماز بخواند. همین که خواست تکبیر بگوید امام زمان علیه السلام در حالی که طفلی گندمگون، پیچیده موی، گشاده دندان مانند پاره ماه بود از حرم بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و او را از آن مکان دور کرد و بر پدر بزرگوارش نماز خواند، و آن حضرت را نزد قبر پدر بزرگوارش حضرت هادی علیه‌السلام دفن نمودند.
(فیض العلام: ص 209)

جعفر این واقعه را برای معتمد نقل کرد. همه جا را در جستجوی حضرت گشتند، ولی اثری از آن حضرت ندیدند.
در سال شهادت امام عسکری علیه السلام سال 260 ه‌ محدث جلیل جناب فضل بن شاذان نیشابوری از دنیا رحلت فرمود. او صاحب 180 تألیف است و امام عسکری علیه السلام سه بار بر او رحمت فرستاده‌اند.
(قلائد النحور: ج رجب، ص 144 143. تتمة المنتهی: ص 350 - 351) تقویم شیعه
+++

معجزه ای از امام حسن عسکری صلوات الله علیه:

ابوهاشم گوید: روزى #امام_حسن_عسکرى علیه‌‏السلام سوار مرکب شده به سمت صحرا روانه شد؛ من نیز سوار مرکبم شدم و همراه ایشان به راه افتادم.

در مسیر راه، هنگامى که ایشان جلو مى‏‌رفت و من پشت سرشان بودم، ناگهان فکر قرضى که بر عهده داشتم و موعد بازگرداندنش نزدیک شده بود، به ذهنم خطور کرد و فکر مى‌‏کردم از چه راهى قرضم را ادا کنم؟
ناگاه امام عسکرى علیه‏‌السلام فرمود: ابوهاشم! «الله یقضی»؛ خدا دینت را ادا می‌کند؛ سپس خم شد و با تازیانه روى زمین خطى کشید و فرمود: پیاده شو، بردار و مخفى نما؛ من نگاه کردم، دیدم یک قطعه شمش طلای ناب است.

اینها عقل را مبهوت می‌کند؛ به نظر اینجور خاک را منقلب می‌کند!!

 مقدارى از مسیر که رفتیم، دوباره به فکر فرو رفتم و با خود گفتم: این برای ادای دینم؛ اما برای زندگی چه کنم؟

حضرت دوباره رو به من نموده و سپس مانند قبل، روى زمین خطى کشید و فرمود: پیاده شو، بردار و مخفى نما؛ هنگامى که پیاده شدم، دیدم شمشى از نقره است، آن را مخفى نمودم.
با هم بقیه مسیر را پیمودیم و حضرت به خانه‏‌اش رفت و من نیز به سمت خانه‏‌ام روانه شدم.
هنگامى که به منزل رسیدم، مشغول

  ادامه مطلب ...