مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

تسلیت شهادت امام عسکری علیه السلام و چند حکایت و حدیث زیبا از آن حضرت


شهادت امام عسکری علیه السلام را به امام زمان صلوات الله علیه و همه شما محبان آن حضرت تسلیت میگم:


امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ه‌ در سن 28 سالگی به دست معتمد عباسی به شهادت رسید.

(ارشاد: ج 2، ص 336. کشف الغمة: ج 2، ص 402. مستجاد: ص 226. اقبال: ص 598. فیض العلام: ص 207. زاد المعاد: ص 334. کافی: ج 2، ص 561. مصباح کفعمی: ج 2، ص 596. بحار الانوار: ج 95، ص 356 355، ج 50، ص 334)
معتمد به عباسیین سفارش می‌کرد که بر آن حضرت تنگ بگیرند.
(قلائد النحور: ج رجب، ص 144)
صدوق می‌فرماید: معتمد چندین مرتبه امام عسکری علیه السلام را حبس کرد.
22 ساله بودند که امام هادی علیه السلام به شهادت رسیدند، و مدت امامت آن حضرت شش سال بود. در شبی که فردای آن روز به شهادت رسیدند نامه‌های زیادی به مردم مدینه نوشته بودند.
(بحار الانوار: ج 5، ص 331)
هنگام نماز صبح، بعد از آنکه امام عصر علیه السلام آن حضرت را وضو دادند و جوشانده‌ای به حضرتش دادند، به شهادت رسیدند.
(غیبت طوسی: ص 164. زاد المعاد: ص 334. کمال الدین: ص 473)
وقتی مردم سامرا با خبر شدند، همه بازارها بسته شد و مردم کنار منزل آن حضرت جمع شدند. وزراء و اتباع خلیفه و بنی هاشم و علویات داخل منزل بودند. در سامرا صدای شیون و گریه از هر سو به گوش می‌رسید و قیامتی بر پا شده بود.
امام زمان علیه السلام آن حضرت را غسل داده بعد از کفن آن حضرت بدن مطهر را جهت نماز آوردند. جعفر برادر حضرت جلو آمد که بر بدن مبارک نماز بخواند. همین که خواست تکبیر بگوید امام زمان علیه السلام در حالی که طفلی گندمگون، پیچیده موی، گشاده دندان مانند پاره ماه بود از حرم بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و او را از آن مکان دور کرد و بر پدر بزرگوارش نماز خواند، و آن حضرت را نزد قبر پدر بزرگوارش حضرت هادی علیه‌السلام دفن نمودند.
(فیض العلام: ص 209)

جعفر این واقعه را برای معتمد نقل کرد. همه جا را در جستجوی حضرت گشتند، ولی اثری از آن حضرت ندیدند.
در سال شهادت امام عسکری علیه السلام سال 260 ه‌ محدث جلیل جناب فضل بن شاذان نیشابوری از دنیا رحلت فرمود. او صاحب 180 تألیف است و امام عسکری علیه السلام سه بار بر او رحمت فرستاده‌اند.
(قلائد النحور: ج رجب، ص 144 143. تتمة المنتهی: ص 350 - 351) تقویم شیعه
+++

معجزه ای از امام حسن عسکری صلوات الله علیه:

ابوهاشم گوید: روزى #امام_حسن_عسکرى علیه‌‏السلام سوار مرکب شده به سمت صحرا روانه شد؛ من نیز سوار مرکبم شدم و همراه ایشان به راه افتادم.

در مسیر راه، هنگامى که ایشان جلو مى‏‌رفت و من پشت سرشان بودم، ناگهان فکر قرضى که بر عهده داشتم و موعد بازگرداندنش نزدیک شده بود، به ذهنم خطور کرد و فکر مى‌‏کردم از چه راهى قرضم را ادا کنم؟
ناگاه امام عسکرى علیه‏‌السلام فرمود: ابوهاشم! «الله یقضی»؛ خدا دینت را ادا می‌کند؛ سپس خم شد و با تازیانه روى زمین خطى کشید و فرمود: پیاده شو، بردار و مخفى نما؛ من نگاه کردم، دیدم یک قطعه شمش طلای ناب است.

اینها عقل را مبهوت می‌کند؛ به نظر اینجور خاک را منقلب می‌کند!!

 مقدارى از مسیر که رفتیم، دوباره به فکر فرو رفتم و با خود گفتم: این برای ادای دینم؛ اما برای زندگی چه کنم؟

حضرت دوباره رو به من نموده و سپس مانند قبل، روى زمین خطى کشید و فرمود: پیاده شو، بردار و مخفى نما؛ هنگامى که پیاده شدم، دیدم شمشى از نقره است، آن را مخفى نمودم.
با هم بقیه مسیر را پیمودیم و حضرت به خانه‏‌اش رفت و من نیز به سمت خانه‏‌ام روانه شدم.
هنگامى که به منزل رسیدم، مشغول

  

حسابرسى شدم و تمامى قرضم را محاسبه نمودم؛ شمش طلا را وزن کردم دیدم که بدون کم و زیاد، دقیقا به اندازه بدهى‏‌ام است. سپس خرج زندگی را بدون اسراف یا کم گذاشتن، محاسبه نمودم و شمش نقره را وزن کردم، دیدم که بدون کم و زیاد، دقیقا به اندازه‌ی همان خرجى است که حساب کردم.(1)


این قضیه حیرت انگیز است؛ امام عسکری کیست؟
اولا #محیط_به_تمام_افکار است، ثانیا #مقلب_جواهر_وجود است؛ این جمله که فرمود: «الله یقضی»، خدا دینت را ادا می‌کند، بعد خم شد؛ معنی‌اش این است که: «أنا #ید_الله»؛ آن اللهی که یقضی دینک، دست توانای او منم.

این امام یازدهم است؛ اینها عقل را مبهوت می‌کند.

۱. خرائج و جرائح، ج۱، ص۴۲۱، ح ۲ و با اندکى تفاوت در الثاقب فى المناقب، ص۲۱۷۱.
از سخنان آیت الله العظمی وحید خراسانی


+++


خضوع امام حسن عسکری(علیه السلام)در مقابل تقدیر خداوند متعال

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) در زندان خلیفه‌ی عباسی بودند. آری، همان‌ها که به اذن خدا مدیر و مدبّر عالم هستند و نَفَس همه‌ی جانداران به دست آن‌هاست، باید در مقابل تقدیر خدا خاضع بشوند و خود را در اختیار انسان‌های رذل و کثیف و جاهل و نادان بگذارند و اگر زندانی‌شان کردند، تحمّل کنند.
مردی به نام صالح بن وصیف زندانبانشان بود. جمعی نزد او آمدند و گفتند: چرا بر این زندانی سخت نمی ‌گیری؟ گفت: چه کنم؟ من دو نفر از رذل‌ترین و شرورترین افراد را انتخاب کردم و بر او گماشتم تا بر او سخت بگیرند ولی چند روز بیشتر نگذشت که این‌ها اهل نماز و عبادت شدند.آن‌ها حرف او را باور نکردند. دستور داد آن دو نفر را آوردند. دیدند آثار عبادت در رفتار و گفتارشان پیداست.گفتند: ما شما را مأمور کردیم آن زندانی را آزار دهید. گفتند: ما چه می‌توانیم بکنیم درباره ‌ی کسی که دائماً در حال ذکر و تسبیح خداست. وقتی به ما نگاه می ‌کند بدن ما می ‌لرزد، آن چنان که اختیار از دست می ‌دهیم و از خود بیخود می‌شویم.

این گوشه ‌ای از تسلّطشان بر ارواح آدمیان است که به هنگام اقتضا، آن را بروز می ‌دهند و با یک نگاه کوتاه، از رذل ‌ترین افراد انسانی الهی می‌سازند.

یا صاحب‌الزّمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، عنایتی ما هم از عمق جان عرض می‌کنیم :
 ای سیّد و آقا و مولای ما،یا صاحب‌الزّمان، آیا می‌شود نگاهی از آن نگاه‌های پر لطف و عنایت به قلب‌های ما بیفکنید؟ ما هم به آن نگاه‌ها شدیداً نیازمندیم؛ آن نگاهی که رذل ‌ترین افراد را به خدا نزدیک می ‌کند. آیا می‌شود عنایتی هم به ما بشود؟ ما که یک عمر است سر به آستان نهاده‌ایم و عرض اخلاص و ادب می‌کنیم.ما ناقص و جاهل و نادانیم، امّا شما اصول‌الکرم و قادة الاممید. شما حرکت دهندگان تمام موجودات عالم به سوی کمالشان هستید. از شما توقّع یک گوشه‌ ی چشم عنایت داریم.
(اَغِثْنا وَ اَدْرِکْنا یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمان)

شکنجه‌ی امام حسن عسکری(علیه السلام)
آخرالامر، امام را از صالح ‌بن‌ وصیف گرفته تحویل زندان مردی خبیث به نام نحریر دادند. او به امام سخت می گرفت؛ روزی همسرش گفت: تو نمی ‌دانی چه کسی در زندان تو هست؟ او را نمی‌شناسی؟ این قدر به او اذیّت و آزار نرسان. او از شدّت خباثت گفت: حالا که تو چنین گفتی، من او را میان بِرْکَة السِّباع، یعنی جایگاه درّندگان،می‌اندازم تا شیرها و پلنگها او را بخورند.
پس از کسب اجازه از خلیفه، امام را آوردند و داخل برکة السّباع کردند؛ به این منظور ‌که درّندگان آن‌حضرت را بدرند و از بین ببرند. پس از یک شبانه ‌روز، از نقطه‌ای که مشرف به جایگاه درّندگان بود، تماشا کردند و دیدند امام مشغول نماز است و درّندگان گرداگرد آن‌حضرت حلقه زده و پوزه بر خاک نهاده ‌اند.
خلیفه از ماجرا با خبر شد. دستور داد تا بین مردم شایع نشده، امام را با احترام از برکه بیرون بیاورند و بنابر نقلی، خود آن مرد خبیث را در میان برکه انداختند و حیوانات او را دریدند و به سزایش رساندند.
حبل متین ؛ شناخت ارکان دین ، شرح زیارت جامعه کبیره حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی جلد ۱ صفحه ۶۲ الی ۶۳


+++

اظهار تولّی و تبرّی بعد از محاسبه نفس در پایان هر روز
حضرت عسکری علیه السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می کند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: آیا می خواهید شما را به زیرک ترین زیرکان، و احمق ترین احمق ها آگاه سازم؟ عرض شد: بله ای رسول خدا! فرمود: زیرک ترین زیرک ها کسی است که به حساب خود رسیدگی کند، و براى پس از مرگش کار کند؛ و احمق ترین احمق ها کسی است که دنبال خواسته‏ هاى نفسانى اش باشد و از خداوند متعال، آرزوهاى (پوچ) بخواهد.
مردى گفت: اى امیرالمؤمنین! چگونه کسی به حساب خود رسیدگی کند؟ فرمود: وقتی روز را به شب رسانید، به خود بگوید: اى نفس من! این روز بر تو گذشت و هرگز باز نخواهد گشت. خداوند از تو خواهد ‏پرسد که این روز را در چه کاری به پایان رساندی و چه عملی انجام دادی؟ آیا به یاد خدا بودى و سپاس او نمودی؟ آیا نیاز مؤمنى را برآوردى؟ آیا بار غم و رنجى از دل او برداشتى؟ آیا در نبودن او مراقب و سرپرست خانواده و فرزندانش بودى؟ آیا بعد از مرگ او در فکر بازماندگانش بودى؟ آیا با موقعیّتی که داشتی، از غیبت او خودداری کردی؟ آیا به یارى مسلمانى برخاستى؟ خلاصه چه عملى در این روز انجام دادى؟ و آنگاه به یاد هر چه در آن روز کرده است بیفتد. پس اگر دید در آن روز، کارى نیکو کرده است، سپاس خداوند متعال را به جا آورد و بر این توفیق، او را به بزرگى یاد کند. امّا اگر دریافت که کوتاهى یا معصیتى کرده است، استغفار کند و عزم کند که دیگر تکرار نکند، و آن گناهان را با صلوات فرستادن بر محمّد و خاندان پاکش، عرض بیعت با امیرالمؤمنین علیه السلام و قبول آن، و لعنت کردن بر دشمنان امیرالمؤمنین علیه السلام و کینه توزان وی و غاصبین حقّش، پاک کند. پس وقتی چنین می کند، خداوند عزّوجلّ می فرماید: با دوست داشتن اولیاء من، و دشمن داشتن دشمنان من، آن گناهان را مورد محاسبه دقیق قرار نمی دهم.
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

(کتاب عتیق، ص176-177/ التفسیر الإمام العسکری علیه السلام، ص38-39)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.