مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

علم غیب سیدالشهدا علیه السلام به حوادث و وقایع پیرامون خویش و شدت محبت حضرت به شیعیان خود برای دفع بلا و شرور


علم غیب سیدالشهدا علیه السلام به حوادث و وقایع پیرامون خویش + و شدت محبت حضرت به شیعیان خود برای دفع اشرار و بلاها و آفات از ایشان:

پیروی کردن از دستورات، امر و نهی، سنت و دین حضرت حجت عج به نفع خود ما، و فراموش کردن اوامر او سبب حیرت، ضرر به جسم، آسیب به روح، نقص اموال و متعلقات خود ماست:

هارون بن خارجه میگوید:
امام صادق علیه السلام فرمودند:
یک روز امام حسین علیه السلام به غلامان و موالیان خود فرمودند:
در این روزی که قصد داشتید از منزل به دنبال کارهای خود بروید خارج نشوید بلکه روز پنجنشبه بروید، چون به علم غیب از حوادث و وقایع آگاهم، و میدانم که عده ای نقشه قتل شما را دارند و به شما حمله خواهند کرد، و اموال شما را به غارت خواهند برد، و شما را به قتل خواهند رسانید!
اما آنها به سخن حضرت گوش ندادند و در همان روز بیرون رفتند پس همگی کشته شدند، و اموالشان غارت شد.
پس در همان ساعت والی مدینه به محضر امام حسین علیه السلام وارد شد، و عرض کرد: به من خبر رسیده است که غلامان و موالیان شما کشته شدند،
و ان شا الله خداوند در این مصیبت به شما پاداش زیاد عطا کند.
سپس حضرت فرمود:
من میدانم چه کسانی آنها را به قتل رسانده است پس اگر به تو خبر دهم آنها را مجازات میکنی؟!
والی گفت: آری، اما آیا شما آنها را میشناسید
حضرت فرمودند: آری،
آنها را میشناسم همنانطور آنکه تو را میشناسم، و این غلام تو که همراه توست یکی از قاتلان است
پس آن غلام گفت: ای پسر رسول خدا،
آنها را چگونه شناختی، و از کجا میدانی من یکی از آنها هستم
حضرت فرمود: اگر به تو بگویم تصدیق میکنی؟
گفت: آری به خدا قسم میکنم
سپس حضرت فرمود:
با فلانی و فلانی از قصر العماره خارج شدی، سپس حضرت نام تک تک آنها را بردند، و سپس فرمودند: و چهار نفر از محبین والی نیز با تو بودند، و بقیه نیز از اهل حبشه - یعنی از قبیله آل عمر و عایشه بودند - که ساکن مدینه هستند، و اینگونه که توصیف میکنم آنها را به قتل رساندید

پس والی ترسید، و به همراه غلام خود گفت:
به پروردگار قبر محمد و منبر او قسم میخورم که اگر راست نگوی تو را با شلاق سیاه میکنم!
پس آن غلام گفت: به خدا قسم، حسین درست میگوید، و او انگار با ما بوده است!
پس والی همه آنها را جمع کرد و همگی اقرار کردند پس دستور داد که گردن همه زده شود!
منابع:
دلائل الامامة - محمد بن جریر الطبری ( الشیعی) - الصفحة ١٨٦.
الخرائج والجرائح - قطب الدین الراوندی - ج ١ - الصفحة ٢٤٧.
مدینة المعاجز - السید هاشم البحرانی - ج ٣ - الصفحة ٤٥٦
العوالم ، الإمام الحسین (ع) - الشیخ عبد الله البحرانی - الصفحة ٥٦
بحار الأنوار - العلامة المجلسی - ج ٤٤ - الصفحة ١٨٢
+++

اندکی صبر فرج نزدیک است...
امام حسین علیه السلام:
" اما ان الصابر فى غیبته على الاذى و التکذیب، بمنزله المجاهد بالسیف بین یدى رسول‌الله صلى‌الله علیه و آله"

به تحقیق که صبر کنندگان در غیبتش بر اذیت‌ها و تکذیب‌ها، مانند مجاهدان با شمشیر در سپاه پیامبر (صلى‌الله علیه و آله و سلم) هستند.

منبع: اعلام الوری، ص384

/++
"این الطالب بدم المقتول بکربلا"

+++

راز #خلقت انسان از نگاه امام حسین علیه السلام

خداوند در قرآن مجید می‌فرماید:
«وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونَ»
جنّ و انس را نیافریدم، مگر برای آن که #عبادت کنند.

تفسیر نورالثقلین در ذیل آیه شریفه، روایتی را از امام #صادق علیه السلام این گونه آورده است:
قالَ: خَرَجَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلی أَصْحابِهِ فَقالَ: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ذِکْرُهُ، ما خَلَقَ الْعِبادَ إِلاَّ لِیَعْرِفُوهُ، فَإِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإِذا عَبَدُوُه اِسْتَغْنَوْا بِعِبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ مَنْ سِواهُ، فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: یَابْنَ رَسوُلِ اللَّهِ بِأَبی أَنْتَ وَاُمّی فَما مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟
قالَ: مَعْرِفَةُ أَهْلِ کُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمْ الَّذی تَجِبُ عَلَیْهِمْ طاعَتُهُ

امام صادق علیه السلام فرمودند: امام #حسین علیه السلام بر اصحاب خود وارد شدند و فرمودند:

ای مردم، خداوند بندگان را نیافریده است مگر برای این که او را #بشناسند؛ تا آن گاه که او را شناختند، به عبادت او بپردازند؛ در این هنگام بوسیله #عبادت او، از بندگی غیر او بی نیاز شوند.
شخصی به آن حضرت عرض کرد: ای فرزند پیامبر، پدر و مادرم فدایت باد، مقصود از #معرفت خداوند چیست؟
امام حسین علیه السلام فرمودند: مقصود از #معرفت خداوند این است که اهل هر زمانی، امامی را که اطاعت از فرمان او بر آنان #واجب است، بشناسند.

پی نوشت :
1)بحارالانوار: ۲۰۷/۱. 2)بحارالانوار: ۱۴۲/۷۸،

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

شعر به مناسبت میلاد امام حسین صلوات الله علیه

با سلام . اعیاد شعبانیه  و عید نوروز را به امام زمان صلوات الله علیه و همه شما بزرگوارن تبریک و تهنیت میگم. شعر به مناسبت میلاد امام حسین صلوات الله علیه


اگر پنج نوبت اذانم علی است

اگر خاکم و آسمانم علی است

اگر قبله‌ی آستانم علی است
اگر روز و شب بر زبانم علی است

علی دردِ عشق است و درمان حسین
علی گفت و گفتیم ای جان حسین

مرا آفریدی که حیران شوم
مرا چشم کردی که باران شوم

مرا جذبه دادی غزل خوان شوم
مرا آینه کردی ایوان شوم

زدم نعره در زیرِ ایوان حسین
که ای جانِ من جانم ای جان حسین

همانکه دلم شعله‌ور آفرید
همانکه مرا در به در آفرید

همانکه به شوقِ تو پَر آفرید
به عشقت برایم جگر آفرید

کسی نیست ما را به قرآن حسین
خدا گفت و گفتیم ای جان حسین

تو هستی محمد محمد تویی
وَ حَی و علی هم به اَبجَد تویی

براتِ نجف لطفِ مشهد تویی
فقط آرزویِ مجدد تویی

مدینه شد امشب چراغان حسین
نبی گفت با تو که ای جان حسین

اگر لطف زهرا مسلمان شدیم
اگر ما سلیمان و سلمان شدیم

اگر در حسینیه درمان شدیم
اگر عاشقیم از حسن جان شدیم

حسن جان نوشتیم و جانان حسین
حسن گفت و گفتیم ای جان حسین

نشسته است موسی عصایش دهی
رسیده است یوسف که جایش دهی

دویده است یحیی عطایش دهی
به خاک است عیسی عبایش دهی

حرم شد قُرقُ از گدایان حسین
حرم پُر شد از ذکر ای جان حسین

شبی که حرم مادرم رفته بود
پُر از یادِ تو هر قدم رفته بود

شبی که پُر آه و غم رفته بود
شبی که برایم حرم رفته بود

مرا نذر او کرد گریان ، حسین
که قربان سَنَ طفلیم ای جان حسین

اگر رود یا که کویرت شدم
جوانم ولی زود پیرت شدم

اگر کنج شش گوشه گیرت شدم
من از نانِ بابا اسیرت شدم

تو آبی تو نانی تو سامان حسین
تویی برکتِ خانه ای جان حسین

اگر آمدم عشق یادم دهید


اگر خواستم کم ، زیاد دهید


مرا منصبِ خانه زادم دهید

به بادم دهید و به بادم دهید
منم کاهِ ناچیز و طوفان حسین

مرا می‌کُشی آخر ای جان حسین
سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم

بهاری پیِ برگ ریزی بَرَم
دعایی برای عزیزی بَرَم

شفایی برای مریضی بَرَم
سه شب آمدم زیر باران حسین

که هرشب بگویم که ای جان حسین
تو بی‌انتها‌... نقطه چین میدهی

که از پشتِ در بیش از این میدهی
چنان میدهی و چنین میدهی

که حتی به قاتل نگین میدهی
نگینت چه شد ای سلیمان حسین ...

شاعر : #حسن_لطفی