مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

100 درس از سبک زندگی پیامبر+چند حدیث از امام جعفر صادق رئیس مذهب شیعه


میلاد مبارک نبی اکرم رحمتٌ للعالمین حضرت محمد و امام جعفر صادق رئیس مذهب تشیع صلوات الله علیهما را به شما تبریک میگم:

100 درس از سبک زندگی پیامبرصلی الله علیه و آله:

1. هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت
2. در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمی کشید.
3. نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.
4. هرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
5. وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.
6. با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
7. هرگاه به کسی می نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی کرد.
8. هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد.
9. چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو.
10. سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود.

11. هرگاه با کسی، هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد.
12. چون با کسی سخن می گفت کاملا برمی گشت و رو به او می نشست.
13. با هرکه می نشست تا او اراده برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمی خاست.
14. در مجلسی نمی نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا.
15. هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می نشست نه در صدر آن.
16. در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد.
17. هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد.
18. اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
19. اگر در محضر او چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت.
20. اگر از کسی خطایی صادر می گشت آن را نقل نمی کرد.

21. کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی کرد.
22. هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد.
23. هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.
24. پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
25. چون سخن ناصواب از کسی می شنید. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟»
26. با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد.
27. دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت.
28. هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود.
29. بیش از همه صله رحم به جا می آورد.
30. به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.

31. کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و از آن نهی می کرد.
32. آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود و مکرر می‌گفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند.
33. هرکه عذر می آورد عذر او را قبول می کرد.
34. هرگز کسی را حقیر نمی شمرد.
35. هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند.
36. هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.
37. هرگز عیب مردم را جستجو نمی کرد.
38. از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود.
39. هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت.
40. بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد.

41. از بیماران عیادت می کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود.
42. سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد.
43. اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می زد.
44. با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید می فرمود.
45. در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است.
46. میان یارانش انس و الفت برقرار می کرد.
47. وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.
48. هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمی کرد.
49. اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می آمد نمازش را کوتاه می کرد.
50. اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد.

51. عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید.
52. احدی از محضر او نا امید نبود و می فرمود « برسانید به من حاجت کسی را که نمی تواند حاجتش را به من برساند.»
53. هرگاه کسی از او حاجتی می خواست اگر مقدور بود روا می فرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده ای نیکو او را راضی می کرد.
54. هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد.
55. پیران را بسیار اکرام می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود.
56. غریبان را خیلی مراعات می کرد.
57. با نیکی به شروران، دل آنان را به دست می آورد و مجذوب خود می کرد.
58. همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت .
59. چون شاد می شد چشم ها را بر هم می گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی کرد.
60. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی شد .

61. مزاح می کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمی زد.
62. نام بد را تغییر می داد و به جای آن نام نیک می گذاشت.
63. بردباری اش همواره بر خشم او سبقت می گرفت.
64. از برای فوت دنیا ناراحت نمی شد و یا به خشم نمی آمد.
65. از برای خدا آنچنان به خشم می آمد که دیگر کسی او را نمی شناخت
66. هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود.
67. هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.
68. در حال خشنودی و نا خشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت.
69. هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد .
70. در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.

71. روی خاک می نشست و روی خاک غذا می خورد.
72. روی زمین می خوابید.
73. کفش و لباس را خودش وصله می کرد.
74. با دست خودش شیر می دوشید و پای شتر ش را خودش می بست.
75. هر مرکبی برایش مهیا بود سوار می شد و برایش فرقی نمی کرد.
76. هرجا می رفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده می کرد.
77. اکثر جامه های آن حضرت سفید بود.
78. چون جامه نو می پوشید جامه قبلی خود را به فقیری می بخشید.
79. جامه فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود.
80. در هنگام کفش و لباس پوشیدن همیشه از سمت راست آغاز می کرد.
 
81. ژولیده مو بودن را کراهت می دانست.
82. همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود.
83. همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می زد.
84. نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز می یافت.
85. ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می داشت.
86. هرگز نعمتی را مذمت نکرد.
87. اندک نعمت خداوند را بزرگ می شمرد.
88. هرگز از غذایی تعریف نکرد یا از غذایی بد نگفت.
89. موقع غذا هرچه حاضر می کردند میل می فرمود.
90. در سر سفره از جلوی خود غذا تناول می فرمود.

91. بر سر غذا از همه زودتر حاضر می شد و از همه دیرتر دست می کشید.
92. تا گرسنه نمی شد غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد.
93. معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
94. در غذا هرگز آروغ نزد.
95. تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمی خورد.
96. بعد از غذا دستها را می شست و روی خود می کشید.
97. وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
98. از دوشیزگان پرده نشین با حیاتر بود.
99. چون می خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه می خواست.
100. اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد.

چند احادیث از امام صادق صلوات الله علیه:

حاضر نشدن در مجالس گناه

لا ینْبَغی لِلْمُؤْمِنِ أنْ یجْلِسَ مَجْلِساً یعْصَی اللهُ فیهِ وَ لا یقْدِرُ عَلیَ تَغْییرِهِ
سزاوار نیست مؤمن در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خدا می‌شود و او نمی‌تواند آن وضع را تغییر دهد.(بحارالأنوار، ج71، ص199)



پرهیز از گناه کوچک

از گناهان محقر بپرهیزید که آمرزیده نشوند، عرض کردم: گناهان محقر چیست؟ فرمود: اینست که مردى گناه کند و بگوید، خوشا حال من اگر غیر از این گناه نداشته باشم. (الکافی،  بَابُ اسْتِصْغَارِ الذَّنْبِ‏، حدیث1)

خشم
الغَضَبُ مِفتاحُ کُلِّ شَرٍّ
خشم، کلید هر بدى است (الکافی ،ج 2 ص 303 ح 3)

 لَا عَیْشَ‏ أَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ               
زندگى اى گواراتر از خوش خویى، نیست.
    ( الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏8 ؛ ص244)


زینت ما باشید

إِیَّاکُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا یُعَیِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ یُعَیَّرُ وَالِدُهُ به عمله کُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَیْهِ زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْهِ شَیْناً 
مبادا کاری کنید که ما را بدان سرزنش کنند،
همانا فرزند بد، پدرش را به کردار او سرزنش کنند،
برای کسی که به او دل داده‌اید (امام خود) زینت باشید و عیب و ننگ مباشید. (بحارالانوار،ج85،ص116)


پرهیز از ستیزه و دشمنی          

 إِیَّاکُمْ وَ الْخُصُومَةَ فَإِنَّهَا تَشْغَلُ الْقَلْبَ وَ تُورِثُ النِّفَاقَ وَ تَکْسِبُ الضَّغَائِن‏
بپرهیزید از ستیزه و دشمنى، زیرا دل را به خود مشغول کند و نفاق به بار آورد و موجب  پدید آمدن کینه در دلها شود.
الکافی ، بَابُ الْمِرَاءِ وَ الْخُصُومَة، حدیث1)


خرید سوغاتی

 إِذَا سَافَرَ أَحَدُکُمْ فَقَدِمَ مِنْ سَفَرِهِ فَلْیَأْتِ أَهْلَهُ بِمَا تَیَسَّر
هرگاه یکی از شما به مسافرت رود و سپس از سفر بازگردد،
پس باید برای خانواده خود به اندازه ای که توانایی دارد سوغاتی بیاورد.  (وسایل الشیعه، ج15، ص337)

تعجیل در فرج امام زمان صلوات الله علیه 5 تا صلوات هدیهکنید حضرت زهرا سلام الله علیها
اللهم صل علی محمدوآل محمد و عجل الفرجهم


 منبع :  http://ahlolbait.com

فرد مسلمان نباید کاریکاتوری عمل کند، قسمتی را مورد توجه قرار دهد و از قسمتی غافل شود

حجت‌الاسلام جدیدی در هیئت «بهشت» عاشوراییان اصفهان به بیان ویژگی‌های تفریح و نشاط در دین پرداخت و بیان داشت: تفریح و نشاط اگر امام محور باشد عبادت محسوب می‌شود. فرد مسلمان کاریکاتوری عمل نمی‌کند که قسمتی را مورد توجه قرار دهد و از قسمتی غافل شود.

به گزارش سرویس استان‌های حلقه وصل، هیئت هفتگی مجموعه فرهنگی عاشوراییان در ویژه برنامه ولادت حضرت علی علیه‌السلام ۲۰ فروردین ماه با سخنرانی حجت‌الاسلام حامد جدیدی و مداحی حاج محمد یزدخواستی برگزار شد.

در این مراسم حجت الاسلام جدیدی پیرامون یاوری امام مباحث شان را در سال جدید ادامه دادند و به موضوع ویژگی‌های تفریح و نشاط در دین پرداخته و بیان داشتند: تفریح و نشاط اگر امام محور باشد عبادت محسوب می‌شود.

حجت‌الاسلامجدیدی گفت: هدف از خلقت هدایت مخلوقات است و سیر هدایت خلقت از ابتدا تاکنون سیر تشکیل جامعه‌ی مهدوی است که اگر بخواهیم تمدن مهدوی را مطرح کنیم یکی از مهمترین حوزه هایش بحث سبک زندگی مهدوی است. با سبک زندگی مهدوی به حیات طیبه‌ای که در خلقت مدنظر بوده می‌رسیم و در سبک زندگی به بحث تفریح رسیدیم.

تفریح تقویت کننده ی دین و انسان در زندگی است

ما اگر بخواهیم سبک زندگی‌مان را هدایت محور بکنیم باید نظام‌های مختلف جامعه‌ ی انسانی را با موضوع هدایت تعریف و بعد فرهنگ‌سازی و اجرا کنیم. در عرصه های مختلف جامعه نیاز هست که با رویکرد هدایت محور تعریف و تبیین شوند تا جامعه هدایت شود. یکی از چیزهایی که هم دین و هم فطرت بشری بر آن تاکید می‌کند موضوع تفریح است. تفریح تقویت کننده ی دین و انسان در زندگی است یعنی ما اگر بخواهیم یک زندگی سالم داشته باشیم حتماً نیاز به تفریح داریم یعنی باید خستگی های روحی و جسمی را از خودمان دور کنیم و با نشاط و فرح به سمت خداوند حرکت کنیم مومن خموده و کسل به درد اسلام نمی خورد در دعاهایی مثل ابوحمزه، امام سجاد به خدا پناه می‌برد از تنبلی و کسالت و بی‌حالی.

ریشه ی تفریح را اگر بخواهیم بدانیم از فرح آمده است و با لذت تفاوت دارد یعنی اینکه تفریح مربوط به حوزه ی روح ماست وقتی روح ما انبساط پیدا می‌کند و دچار آرامش می‌شود را تفریح می گویند اما اگر به نفس و جسم خوش بگذرد این را می گوییم لذت بردن.

فرح لطافت دارد و تبعات و عوارض ندارد اما لذت بردن محدودیت و عوارض دارد مثل غذا خوردن که لذت می بری ولی اگر زیاده روی کردی عوارض دارد. اما فرح روحی که بر اثر احسان برای ما ایجاد می شود محدودیت و عوارض ندارد.

بسیاری از چیزهایی که در دنیا وجود دارد لذتی است که دارای محدودیت می‌باشد بنابراین وقتی تکراری شد دیگر از آن لذت نمی‌بریم چرا که فقط به دنبال لذت جسمی و نفسی بودیم اگر به دنبال فرح روحی برویم این لذت نامحدود است و هرچه در آن پیش برویم خسته نمی شویم.

نگاه روایات به تفریح در اسلام این است که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله می‌فرماید به تفریح و بازی بپردازید زیرا دوست ندارم سخت گیری و خشونت در دینتان مشاهده شود و در قرآن آیه‌ی شریف ۷۷ سوره‌ی قصص «نصیبت را از دنیا فراموش نکن» و همچنین امام علی علیه‌السلام ذیل همین آیه در مورد« نصیبت از دنیا» می‌فرماید: سلامتی، توانایی، فراغت، جوانی، ثروت، نشاط و بی نیازی نصیب ما از دنیا است.

در روایت می گوید از این ها بهره ی سالم بگیرید و آخرتتان را بسازید یعنی در تفریح اسلامی از نعمت‌ها برای ساختن آخرت استفاده کنید.

در زندگی دینی وقت ما به سه قسمت تقسیم شده است: کار، عبادت و تفریح در نظر گرفته شده است. این موارد باید در زندگی ما در نظر گرفته شوند تا به سعادت برسیم. یک مسلمان واقعی نباید به صورت کاریکاتوری عمل کند قسمتی را مورد توجه قرار دهد و از دیگر قسمت ها غافل شود. دنیا را نباید رها کرد بلکه باید از آن برای ساختن آخرت استفاده کرد. تفریحات ما اگر امام محور باشند عبادت محسوب می‌شوند حال باید دید چه تفریحاتی امام محورند.

تفریحات دینی هدف‌دار و هدف آن‌ها نیز متعالی است. تفریحات دین محوری حیا در آن لحاظ می‌شود و حیازدایی نمی‌کند، عقل محور است و هیجان کاذب ایجاد نمی‌کند و دور از واقعیت نیست یا در اصل ما را برای رویارویی صحیح با واقعیات آماده می‌سازد. از آسیب‌های بازی‌های امروزه این است که فرد را در عالم وهم و خیال می‌برد و از واقعیت عالم جدا می‌سازد.

انسان با روح سالم از تفریحات سطح بالا لذت می‌برد

این فعال فرهنگی در ادامه عوامل نشاط در اسلام افزود: ارتباط با طبیعت و حفظ آن برای فرح روحی لازم دانسته شده است و به ما توصیه شده است که با طبیعت مرتبط باشیم.

وی اضافه کرد: گزاره‌ی بعد در تفریح دینی جمع‌گرایی و گروه‌گرایی است که بسیار توصیه شده است. از دیگر ویژگی های تفریح اسلامی تربیت محور بودن آن است هر تربیتی از گل و گیاه و حیوان گرفته تا حتی تربیت فرزند وقتی که نتیجه و حاصل آن را انسان مشاهده می‌کند برایش نشاط‌آور و فرح بخش است. مسابقه محوری نیز مطرح است چرا که ایجاد شور و نشاط می‌کند. تلاش و کوشش و کار در اسلام در دین ما تفریح محسوب می‌شوند چرا که انسان هایی که دارای روح سالم هستند تفریحات سطح بالا مثل حل یک مسئله‌ی ریاضی یا کشف چیزی جدید و یا کارآفرینی برای آن‌ها لذت بخش است و تفریح محسوب می‌شود.

حجت الاسلام جدیدی خاطر نشان کرد: استمرار و مداومت و پیشرفت در هنر و حرفه و یا ورزشی که آن را دنبال کرده ای لازم است و جز عوامل نشاط محسوب می‌شوند و در تفرح باید استاد محور بود به این معنا که استاد را بپذیری و در مقابلش ادب کنی. آموزش محوری نیز باید در تفریحات لحاظ شود. هر چیز خوب و مفیدی که به آن دست پیدا می‌کنی را باید به دیگران نیز آموزش بدهیم. خانواده محوری و تعامل با افراد خانواده نیز برای نشاط به ما توصیه شده است. در اسلام تفریحات را متناسب با جنسیت توصیه می‌کنند.

وی ادامه داد: در تفریح روح و فکر و جسم ما را با هم درگیر می‌کنند که نشاط واقعی به ما دست دهد، مثل نگاه به آب یا گوش کردن به صدای آن  و مثال های به این شکل که آرامش بخش و نشاط آور هستند.

یادآور می شود، هیئت هفتگی بهشت هر یکشنبه بعد از نماز مغرب و عشا با قرائت و تفسیر قرآن و نهج البلاغه خوانی آقای غازی و مداحی حاج محمد یزدخواستی واقع در دفتر مجموعه فرهنگی عاشوراییان، خیابان ابن سینا، کوچه ارشاد، پرچم بهشت برگزار می شود.


منبع : http://hvasl.ir/content/25408