مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

رجعت و زنده کردن جمجمه و استخوان پوسیده و خاک شده انوشیروان پادشاه ایران به دست امیرالمومنین علیه السلام در دنیا

قیامت و رجعت و زنده کردن جمجمه و استخوان پوسیده و خاک شده به دست امیرالمومنین علیه السلام در دنیا:

انوشیروان سلطان همه سلاطین و پادشاه تمام پادشاهان ایران - عظیم ترین تاریخ بشری - مانند غلام سیاه حلقه به گوش حضرت قائم عج است:
هر کس مومن به ولایت حضرت حجت عج نباشد اهل جهنم است، هرچند زمین را آباد، و راه ها، اقتصاد، علوم و معبدها را در زمین منتشر کند:
شخص مهربان و عادلی که ولایت حضرت حجت عج را ندارد - به علت عدم استحقاق بهشت - وارد جهنم میوشد، اما به برکت عدل و رحمتی که به خلق خدا دارد با آتش عذاب نمیشود

حضرت صاحب عج از اتفاقاتی که در خانه و کاخ ها و حکومت ها و گوشه و کنار زمین در پنهان ترین مجالس رخ میدهد خبر دارد:
عده ای آنقدر احمق هستند که اگر امیرالمومنین علیه السلام نیز به آنها بگوید من خدا نیستیم باز هم میگویند تو خدایی:

عمار ساباطی میگوید:
امیر المومنین علیه السلام وارد مدائن و ایوان کسرى شد و نماز خواند و به (دلف بن مجیر) و اهل ساباط فرمود:
با من حرکت کنید،
سپس تمام منازل کاخ گشت، و از اتفاقات آن از غیب خبر داد!
و (دلف) شگفت زده میگفت: انگار شما در این کاخ در آن زمان زندگی کرده اید!

سپس به (جمجمه) پوسیده اى اشاره کردند و فرمودند:
آنرا به داخل ایوان بیاورید و خود حضرت هم داخل ایوان شدند و دستور دادند جمجمه را در طشت آبی گذاشتند و به جمجمه فرمودند:
ترا قسم مى دهم که بگویی من کیستم و تو چه کیستى؟

پس جمجمه گفت با زبان فصیح گفت:
شما امیر المومنین، سید وصین و امام متقین هستید، و من هم بنده تو و فرند کنیز تو کسرى انوشیروان هستم!
پس حضرت پرسید:
حال تو چگونه است؟!
انوشیروان پاسخ داد: یا امیرالمومنین،
من پادشاهى عادل و شفیق و رحیمی براى مردم بودم، و از ظلم به مردم راضی نبودم، اما وقتی محمد صلى الله علیه و آله در زمان پادشاهى من متولد شد و دیدم که ۲۳ کنگره قصرم فرو ریخت دانسیتم که ایمان به او سبب نجات من است چون محمد و آل محمد علیهم السلام دارای شرف، فضل، مرتبت، عزت آسمانها و زمین هستند اما غفلت ورزیدم و مشغول حکومت شدم و مجوسی از دنیا رفتم
چقدر خسرت میخورم که از نعمت ولایت شما محروم هستم و به از بهشت به سبب نداشتن ایمان به تو بی نصیب هستم
ولکنی مع هذا الکفر خلصنی الله من عذاب النار ببرکة عدلی وانصافی بین الرعیة فأنا فی النار والنار محرومة علی:
ترجمه:
اما با اینکه کافر و در جهنم هستم خداوند مرا با آتش عذاب نمیکند چون با رعیت با عدل و انصاف رفتار میکردم

فواحسرتاه لو آمنت به لکنت معک یا سید أهل بیت محمد ویا أمیر المؤمنین
سپس جمجمه انوشیروان گفت:
و چقدر حسرت میخورم که اگر به شما ایمان داشتم الان با شما بودم، یا سید اهل بیت محمد و یا امیرالمومنین

پس مردم گریستند و اهل ساباط به خانه های خویش برگشتند، و قصه جمجه در شهر منتشر شد، و مردم درباره امیرالمومنین علیه السلام اختلاف کردند،
بعضی گفتند:
او بنده خدا و ولی او وصی رسول خداست!
و بعضی دیگر گفتند:
او او پیمبر است!
و بعضی دیگر مانند عبدالله بن سبا و اصحابش گفتند:
او خود خداست، و گفتند اگر او خدا نیست پس چگونه مرده زنده میکند؟
پس این سخنان به امیرالمومنین علیه السلام رسید، و ناراحت شدند و آنها را حاظر کرد و فرمود: ای مردم،
شیطان بر شما غلبه کرده، من بنده خدا هستم که خدا بر من منت نهاد و مرا امام و وصی رسولش قرار داد!
از این کفر گوی دست بردارید که من و پدرم بنده خدا هستیم.
و چطور بنده خدا نباشم وقتی محمد که از من بهتر است هم بنده خداست، و ما از جنس بشر هستیم!

پس عده ای از کفر خود توبه کردند،
اما بعضی دیگر باز بر کفر خود اصرار ورزیدند و به اصرارهای حضرت اهمیت نمی دادند، پس حضرت آنها را با آتش سوزانید و خاکستر آنها را به باد داد!
اما باز بعضی ها میگفتند:
او خداست چون اگر او خدا نیست پس چطور با آتش عذاب میکند!؟

إن الذین أحرقوا و سحقوا وذروا فی الریح أحیاهم الله بعد ثلاثة أیام فرجعوا إلى منازلهم:
ترجمه:
و آنهای که با آتش سوختند و خاکسترشان به باد رفت را خداوند باز بعد از سه روز زنده کرد، و به خانه های خود بازگشتند!

منابع:
الفضائل - شاذان بن جبرئیل القمی - الصفحة ٧٢.
نوادر المعجزات - محمد بن جریر الطبری ( الشیعی) - الصفحة ٢١.
عیون المعجزات - حسین بن عبد الوهاب - الصفحة ١٠.
مستدرک الوسائل - المیرزا النوری - ج ١٨ - الصفحة ١٦٨.
مدینة المعاجز - السید هاشم البحرانی - ج ١ - الصفحة ٢٢٩.
بحار الأنوار - العلامة المجلسی - ج ٤١ - الصفحة ٢١٥.

الأنوار العلویة - الشیخ جعفر النقدی - الصفحة ١٢٩.


کپی و انتشار این مطلب به هر شکل مجاز است حتی بدون ذکر منبع. پس خود را خادم امیرالمومنین کنید و این مطلب را منتشر کنید تامیتونید