مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

میلاد مبارک صدیق اکبر ،فاروق اعظم امیرالمومنین علی را به محضر مقدس مولایمان حضرت مهدی تبریک میگم +شعر زیبا در مدح علی

بسم الله الرحمن الرحیم و با سلام .میلاد مبارک یعسوب الدین،امام المتقین ،نفس پیغمبر در ایه مباهله ، زوج زهرای بتول ،صدیق اکبر ،فاروق اعظم امیرالمومنین علی،صلوات علیه را به محضر مقدس مولایمان حضرت مهدی صلوات الله علیه و همه شما تبریک میگم :

#امام_علی #مدح_امام_علی

از روزگار قسمت اگر این خرابی است
شُکرِ خدا که تُربتِ ما بوترابی است

از بس علی علی زِ لبم چکه می‌کند
یکسر تمام پیرهنِ من شرابی است

خورشید نیز نام علی نقش سینه است
روزم که هیچ هر شبِ من آفتابی است

یک ذره از محبتِ مولا قیامت است
آری حسابِ عاشقِ او بی حسابی است

جُز رو به مرتضی دلِ ما رو نمی‌زند
تا مرتضی ست مَرد که زانو نمی‌زند

بر قُدسیان به جلوه‌ی قِدیس می‌شود
قدوسیان به سجده که تقدیس می‌شود

معراج رفت و دید پیمبر که قبله کیست
تنها جمالِ اوست که تندیس می‌شود

با هر پیمبری به جمالی ظهور کرد
نوح و شعیب و موسی و جِرجیس می‌شود

میدان نیامده همه‌ی عَمروعاص ها
در می‌روند و دامنشان خیس می‌شود

شوریده‌ایم و شیعه‌ی آن شیر پروریم
ما کعبه ایم پایِ علی سینه می‌دریم

نقشِ تو را زدند در آن خانه بیشتر
تا کعبه شد شبیه به بُت‌خانه بیشتر

بارِ خماریِ نفسِ ما از این به بعد
اُفتاده است گردن پیمانه بیشتر

حق میدهی که کافر زنجیری‌ات شویم
جمع است گِردِ زلفِ تو دیوانه بیشتر

زهرا اگر نگاه کند بر دو دستِ ما
پُر می‌شود زِ هدیه‌یِ شاهانه بیشتر

خُم را شکسته‌ایم به سر ، غرقِ باده‌ایم
تا هست عُمر رو به علی ایستاده‌ایم

با تو شروع می‌کنم امشب طواف را
افطار می‌کنم به مِی‌ات اعتکاف را

از بس شکافِ کعبه مرا مستِ خویش کرد
هفتاد بار چرخ دَهَم آن مطاف را

دارد خدا جلوسِ تو را نقش میزند
بگذار رویِ دامنِ سبزت غلاف را

پایین بیا زِ پیشِ خدا تا که بنگری
جبریل گُم نموده سرِ این کلاف را

ایوانِ توست تا به ابد آرزوی چشم
جانم بخواه نعره زنم اِی به روی چشم

تکیه بزن به هیبت پروردگاری‌ات
هو می‌کشم زِ طَنطنه‌یِ ذوالفقاری‌ات

تو ایستاده و ملک‌الموت می‌شود
در گیر و دارِ معرکه ، بازِ شکاری‌ات

حتیٰ خدا سروده برایت قصیده‌ای
مدحی برای لحظه‌ی دُل دُل سواری‌ات

عباس هم به پشت سرت مشق می‌کند
تقلیدِ ضربه‌های زمین کوبِ کاری‌ات

زینب چه داشت؟جز نفس مرتضی علی
زینب که بود؟سایه‌ی شیر خدا علی

ما را برای خانه‌ی خود پادری ببین
تکه مذاب کوره‌ی آن زرگری ببین

ما را که در غبار مدینه نشسته‌ایم
مانند یازده پسرت مادری ببین

دارند صحن فاطمه را کار می‌کنند
جایی برای رفتگری نوکری ببین

وقت رکوع گِرد شما بال می‌زنیم
ما را برایِ بردن انگشتری ببین

شُکرش که زیرِ دِینِ علی پیر می‌شویم
عمریست با حسینِ علی پیر می‌شویم
شاعر:
#حسن_لطفی
اشعار ناب آئینے

منبع کانال تلگرامی : shere_aeini