مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

تفسیر محیر العقول آیة الکرسی از امام صادق علیه السلام:

شهادت مظلومانه امام غریببقیع حضرت جعفر صادق صلوات الله علیه را به امام زمان علیه السلام و همه شماتسلیت میگم


تفسیر محیر العقول آیة الکرسی از امام صادق علیه السلام:

هر کسی به ولایت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف معتقد نیست اخلاق و رفتار و کردار او به سبب ویرانی خانه دین و اصول مذهب او مانند کف روی آب و بی ارزش است:

این مطلب را خوب بفهم که شیعیان مستضعف حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف که گناهکار هستند قبل از مرگ موفق به توبه و جبران خطاها میشوند:

حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف اعمال شیعیان مذنب را اصلاح، و آنها را از ظلمات جهل و سیئه بسوی نور هدایت و عمل شایسته هدایت میکند:
آیا عمر میتواند از جهنم برزخی خویش یک سنی هدایت کند؟!

کافی بسند صحیح نقل میکند:
ابویعفور میگوید:
به امام صادق علیه السلام عرض کردم:
من با اهل سنت رفت و آمد دارم،
و بسیار متعجبم از این اقوامی که ولایت شما اهل بیت علیهم السلام را قبول ندارند و متعبد و معتقد به ولایت ابوبکر و عمر هستند اما امانتدار و راستگو و با وفاء هستند،
اما چرا بعضی از این اقوامی که معتقد به ولایت شما هستند این امانتداری و راستگویی و وفا در آنها دیده نمیشود؟؟!
پس حضرت که تکیه داده بودند بلند شدند، و نشستند، و با نگاهی غضب آلود به من فرمودند:

لا دین لمن دان الله بولایة إمام جائر لیس من الله ولا عتب على من دان بولایة إمام عادل من الله…:

شرح و ترجمه:
هر کسیکه به خداوند بوسیله ولایت امام کافر و فاسق و جائر و ظالم تقرب پیدا کند هرگز پرستش و دینداری او مقبول نیست!
هر چند با بندگی و عبادت نفس خود را ذلیل کند،
چون دین، رفتار، اخلاق، افعال و کردار او از امامی صادر شده که از جانب خداوند ولایت ندارد تا اعمال او اصلاح کند

و خداوند نیز هر کسی را که بوسیله قبول ولایت امام عادلی از اهلبیت علیهم السلام او را پرستش کند عبادتش و اخلاقیاتش را میپذیرد
لذا و بر او غضب نمیکند،

چون امام زمانش اعمال او را تا وقتی در دایره اعتقاد به ولایت است با توفیق و تسدیدش اصلاح میکند
شیعیان اهل ایمان و دارای اصول دین محکمی هستند و خطاها و نواقص ایشان در فروع دین و اعمال است،
اما آنها اصول دینشان فاسد است و هر چه در عمل و فروع کوشش کنند سودی ندارد،
چون پایه و اساسی ندارند که خانه اعمال خویش را بر آن بنا کنند!

پرسیدم: آیا حقیقتا خداوند دین انها را قبول نمیکند و شیعیان را نیز عتاب نمیکند

حضرت فرمودند:
همینطور است که برای تو گفتم،
و آنچه گفتم مطابق قرآن است، اما شما این آیات را مداوم میخوانید اما درک و توجه نمیکنید
سپس فرمودند:
آیا آیت الکرسی را خوانده ای خداوند در آیت الکرسی میفرماید:
(اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ:
خداوند ولی کسانی است که آنها را از ظلمات بسوی نور خارج میکند)
یعنی خداوند آنها را ظلمات گناهان بسوی نور توبه و مغفرت بوسیله قبول امامت امام زمانش خارج میکند

(وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ:
اما کسانیکه کافر شدند اولیاء طاغوت هستند که خداوند آنها را از نور بسوی ظلمات خارج میکند)
یعنی اهل سنت به برکت پیمبر صلی الله علیه و آله در نور اسلام وارد شدند،
✅ اما وقتیکه به جای امیرالمومنین علیه السلام ،معتقد به ولایت شیطان، ابوبکر، عمر و ائمه ظالمی شدند که از طرف خداوند نصب نشدند بخاطر نقص در اصول دینشان و قبول ولایت شیطان از نور اسلام بسوی ظلمات کفر وارد شدند  لذا خداوند جهنم را برای ایشان همراه کفار مقدر فرموده است!

و در ادامه آیة الکرسی میفرماید:
(أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ: آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند).

شرح أصول الکافی - مولی محمد صالح المازندرانی - ج ٦ - الصفحة ٣٥١

نماینده امیر المومنین ، طرماح و برخورد شجاعانه او با معاویه در کاخ آن ملعون

منکه لذت بردم از متن زیر  شما رو نمیدونم»

براى امیر المومنین علیه السلام نامه‏ اى از معاویه رسید

حضرت مهر نامه را شکست و قرائت کرد : " از طرف امیر المومنین و خلیفة‏ المسلمین ، معاویه بن ابى سفیان براى على :‏

اى‏ على !
در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنین‏ : عایشه و اصحاب رسول خدا : طلحه و زبیر کردى‏ اکنون مهیاى جنگ باش "

حضرت جواب نامه را اینگونه نوشت : از طرف عبدالله،
تو به ریاست‏ مى نازى و من به بندگى خداوند من آماده جنگ‏ هستم به همان نشان که " انا قاتل جدک و عمک و خالک : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دایى تو هستم "

سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش که در محضرش بودند ، پرسید : کیست که‏ این نامه را به شام ببرد ؟
کسى جواب نداد
دوباره حضرت سوالش را تکرار فرمود و این بار طرماح از میان جمعیت برخاست و عرض کرد : على‏ جان ! من حاضرم‏ حضرت ضمن اینکه او را از متن‏ تند نامه آگاه کرد ، فرمود :

طرماح !
به شام که‏ رفتى مواظب آبروى على باش‏ طرماح گفت : سمعاً و طاعة‏ً آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حرکت کرد

معاویه در باغ قصرش بود که عمرو عاص خبر رسیدن‏ یکى از شاگردان على را به او رساند

معاویه‏ فورا دستور داد که بساطى رنگین پهن کنند تا شکوه آن طرماح را تحت تاثیر قرار بدهد و او را به لکنت بیندازد دستور انجام شد

طرماح وقتى‏ وارد شد و آن فرشهاى رنگین و بساط مفصل را دید ، بى اعتناء با همان کفشهاى خاک آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت ، خود را به معاویه رساند و همانطور که او بر مسندش لمیده بود ، طرماح نیز لم داد و پاهایش را دراز کرد

اطرافیان معاویه‏ به طرماح اعتراض کردند که " پاهایت را جمع کن " اما او گفت : تا آن مردک ( معاویه ) پاهایش را جمع نکند ، من هم پاهایم را جمع نخواهم کرد

عمرو عاص به معاویه در گوشى گفت : این مردى‏ بیابانیست و کافیست که تو سر کیسه ات را کمى شل‏ کنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض کند

معاویه ضمن اینکه دستور داد تا سى هزار درهم‏ پیش طرماح بگذارند ، از او پرسید : از نزد که‏ به خدمت که آمده اى ؟

طرماح گفت : از طرف خلیفه‏ برحق ، اسدالله ، عین الله ، اذن الله ، وجه‏ الله ، امیر المومنین على بن ابیطالب نامه اى‏ دارم براى امیر زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاویة بن ابى سفیان‏

معاویه ناراحت از اینکه‏ سى هزار درهم نیز نتوانسته است که این شاگرد على علیه السلام را ساکت کند ، گفت : نامه را بده ببینم

، طرماح گفت : روى پاهایت مى ایستى ، دو دستت را دراز میکنى تا من نامه على علیه‏ السلام را ببوسم و به تو بدهم‏

معاویه گفت : نامه‏ را به عمرو عاص بده‏

طرماح گفت : امیرى که ظالم‏ است ، وزیرش هم خائن است و من نامه را به خائنى‏ چون او نمیدهم‏

معاویه گفت : نامه را به یزید بده‏

طرماح گفت : ما دل خوشى از شیطان نداریم‏ چه رسد به بچه اش‏

معاویه پرسید : پس چه کنیم ؟

طرماح گفت : همانکه گفتم‏

بالاخره معاویه نامه‏ را گرفت و خواند بعد هم با ناراحتى تمام کاتبانش‏ را احضار کرد تا جواب نامه را اینگونه بنویسد " على ! عده لشکریان من به عدد ستارگان آسمان‏ است‏ مهیاى نبرد باش "

طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم‏:
على علیه‏ السلام خود به تنهایى خورشیدیست که ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت‏ سپس خواست برود که

معاویه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو "

اما طرماح بى اعتناء به‏ حرف معاویه و بدون خداحافظى راه کوفه را در پیش‏ گرفت‏

معاویه رو به عمرو عاص کرد و گفت : حاضرم‏ تمام ثروتم را بدهم تا یکى از شما به اندازه‏ یکساعتى که این مرد از على طرفدارى کرد ، از من‏ طرفدارى کند

عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به‏ شام بیاید ، من که عمرو عاصم نمازم را پشت سر او میخوانم اما غذایم را سر سفره تو میخورم

منبع : کتاب الأختصاص

کپی این متن به هر شکل ثواب داره و باعث خوشحالی امام زمان و  بنده میشه

بحر طویل ولادت امام حسن مجتبی (س) از غلام رضا سازگار

بحر طویل در ولادت امام حسن (ع)


رمضان سفرۀ مهمانی مخصوص خداوند ودود است،  مه رحمت و جود است
 مه ذکرو صلاة است و رکوع است وسجوداست وسلام است ودرود است        تعالی الله از این فیض   که در نیمه  ی این ماه دل افروز خداوند تعالی،   شده در دامن زهرا  مه تابان محمد متجّلا،  که دمیده است فروغش به دل اهل تولا  ، سر ِ دست علی وفاطمه وشانه مولا،مه هر انجمن است این ،   ولی ذوالمنن است این، حسن است این حسن است این ، که دراین ماه خدا بوسه زند بر سر و رویش، همه محو گل رخسار نکویش

همه دلدادۀ خویش ، همه آوارۀ کویش، همه را دیده  به سویش، همه دیدند  به رخسار خدا منظر او روی خدا را

شب شور وشعف اهل تولّا شده امشب ،

 که عیان وجه خداوند تعالی شده امشب

همه عالم چو دل آل علی غرق تجلا شده امشب

که زهم غنچه نورسته زهرا وعلی واشده امشب

گهر بحرشرف فاطمه شد مادر ومولای دو عالم علی بابا شده امشب،

پسری داده خدایش، چه پسر ؟ نام حسن ، موی حسن ، روی حسن ، خلق حسن ، خوی حسن ، بلکه سزاوار بود تا که بخوانند حسن در حسنش، لحظه به لحظه صلوات از طرف خلق وخدا یکسره بر جان وتنش ، وحی الهی سخنش ، بوسه گه ختم رسل ، لعل لبان ودهنش ،باد فدا جان هزاران چو منش، بلکه دو صد انجمنش، کیست حسن؟ مظهر حسن ازلی،هستی زهرا و علی،جان جهان ،حصن امان ،فخر زمان ،روح و روان سرّ نهان ، نور عیان ، بلکه به هر عصر وزمان  برده دل اهل ولارا

مه مهر وفلک وارض وسما، حور وملک ،جنّ وبشر ، در شب میلاد حسن جشن گرفتند ، که امشب شب بسیار عظیم است ، همانا شب میلاد کریم ابن کریم  است ، رخش سوره نور است و قدش نخله طور است و سرا پاش زبور است و نگه دوخته بر طلعت زیبای محمد ، نگه ختم رسل نیز به آن حجّت سرمد،

همه احمد، همه حیدر، همه زهرای مطهّر عجبا یوسف صدّیق کجائی که کنارش بنشینی وزگلزار رخش با نگه دمبه دمت لاله بچینی، به لبش جای گل بوسه پیغمبر اسلام ببینی وشوی یکسره ماتش، بفرست از سوی کنعان  به قد وقامت و رخسار دل آرا صلواتش، عجبی نیست اگر ذات خداوند تبارک وتعالی به همه خلق دهد مژده آزادی از آتش  که ببخشد همه را بر گل رویش نه، به یک تار زمویش نه، به یک گردش چشمش گنه وجرم وخطا را

عجبا ختم رسل خواجۀ لولاک ، نهاداست جبین را به روی خاک و،از این سجدۀ طولانیش افتاده به حیرت همه افلاک،گمانم که حسن باز سوار است به دوشش،

به خدا ای همۀ امت اسلام ببینید حسن کیست، که بعد از پدرو مادر و جدّش به جلال و ادب وحلم نظیرش به جهان نیست، یکی مرد عرب آمده از شام ، زکف باخته آرام وبع زشتی بر از آن گهر بحر شرف نام ، به تندی وبه دشنام،  به پاسخ گل لبخند گرامی پسر فاطمه شد باز که ای دوست چرا خشم گرفتی و غم خویش نگفتی، تو اگر خانه نداری به سوی خانۀ ما آی، گرت قرض بود قرض تو سازیم ادا،

 گر زکسی دیده ای آزار بگو تا که بگیریم رهش را چه شده، کیست که رنجانده در این گردش ایام شما را،

مرد شامی که چنین دید  بدا ن آتش قهر وغضبو کینه و خشمش رخش از شرم گل انداخت  به یکباره عرق ریخت به پیشانی وبر چهره روان اشک خجالت شد وچشمش به ادب گفت که ای  جان دو عالم بفدایت ، زهی از خلق خوش وحلم رسول دو سرایت به کریمیت قسم اذن بده  تا که بیفتم به رویخاک زنم بوسه به پایت، منم ومدح وثنایت، منم و ذکر دعایت، منم ومهر و ولایت، تو بزرگی تو کریمی، تو همان خلق عظیمی، تو همان مظهر آیات خداوند رحیمی ، تو شه عرش مقامی ، تو امامی تو امامی ، تو همان فیض مدامی، تو دعائی ، تو سلامی , تو سجودی تو قیامی، تو به خُلق وصفت و حلم رسولی ، تو گل دامن زهرای بتولی، حسن بن علی امروز تو بردی زکرامت دل مارا،

پسر فاطمه ، ای دم به دم از خلق خداوند سلامت ،صلوات از طرف خالق وخلقت به تو وجدّ هُمامت، پدر و مادر وابناء وتبارم به فدای پدر ومادر وابناء  وتبارت، زهی از عزّ ت و جاه وشرف و عزّووقارت، به خدا دین خدا تا ابد الدهر بود در گروصبر وقرارت، که بود صلح تو بنیادگر نهضت خونین حسینی، نه مگر جدّ تو فرمود حسین وحسنم چه ، بنشینندو چه خیزند چه در صلح وچه در جنگ امامند، تو توحید تمامی وتو در صلح وتو در جنگ امامی و کلامت همه نور است و پیامت همه شور است ، خطا از تو به دور است ،هر آن کس که تمرد کند از حکم تو او خصم خداوند غفور است ، نه بیناست نه کور است ، نپیموده به جز راه خطا را

امامان همه مولا وکریمند، ولی نام تو در بین امامان شده مشهور، کرم تا ابد الدهر رهین کرم توست ، کرامت همه شب سائل باب الحرم توست، سخاوت نمی از موج یم توست،شرف سایه نشین علم توست، توئی آنکه بزرگی همه خاک قدم توست، مسیح دل بیمار همه فیض دم توست، ثنا گوی تو خود ذات الهی است ثنای همۀ خلق کم توست، زهی از جاه رفیعت ، ملک العرش مطیعت،رخ خورشید به خاک رۀ زوّار بقیعت، به تو و رحمت وجود و کرم و فیضوسیعت، دل من پرزده  در سینه وپرواز کند سوی مدینه، کرمی ای که شمارا به کرم نیس

+++

عکس پروفایل میلاد امام حسن مجتبی:


شعر به مناسبت میلاد امام حسین صلوات الله علیه

با سلام . اعیاد شعبانیه  و عید نوروز را به امام زمان صلوات الله علیه و همه شما بزرگوارن تبریک و تهنیت میگم. شعر به مناسبت میلاد امام حسین صلوات الله علیه


اگر پنج نوبت اذانم علی است

اگر خاکم و آسمانم علی است

اگر قبله‌ی آستانم علی است
اگر روز و شب بر زبانم علی است

علی دردِ عشق است و درمان حسین
علی گفت و گفتیم ای جان حسین

مرا آفریدی که حیران شوم
مرا چشم کردی که باران شوم

مرا جذبه دادی غزل خوان شوم
مرا آینه کردی ایوان شوم

زدم نعره در زیرِ ایوان حسین
که ای جانِ من جانم ای جان حسین

همانکه دلم شعله‌ور آفرید
همانکه مرا در به در آفرید

همانکه به شوقِ تو پَر آفرید
به عشقت برایم جگر آفرید

کسی نیست ما را به قرآن حسین
خدا گفت و گفتیم ای جان حسین

تو هستی محمد محمد تویی
وَ حَی و علی هم به اَبجَد تویی

براتِ نجف لطفِ مشهد تویی
فقط آرزویِ مجدد تویی

مدینه شد امشب چراغان حسین
نبی گفت با تو که ای جان حسین

اگر لطف زهرا مسلمان شدیم
اگر ما سلیمان و سلمان شدیم

اگر در حسینیه درمان شدیم
اگر عاشقیم از حسن جان شدیم

حسن جان نوشتیم و جانان حسین
حسن گفت و گفتیم ای جان حسین

نشسته است موسی عصایش دهی
رسیده است یوسف که جایش دهی

دویده است یحیی عطایش دهی
به خاک است عیسی عبایش دهی

حرم شد قُرقُ از گدایان حسین
حرم پُر شد از ذکر ای جان حسین

شبی که حرم مادرم رفته بود
پُر از یادِ تو هر قدم رفته بود

شبی که پُر آه و غم رفته بود
شبی که برایم حرم رفته بود

مرا نذر او کرد گریان ، حسین
که قربان سَنَ طفلیم ای جان حسین

اگر رود یا که کویرت شدم
جوانم ولی زود پیرت شدم

اگر کنج شش گوشه گیرت شدم
من از نانِ بابا اسیرت شدم

تو آبی تو نانی تو سامان حسین
تویی برکتِ خانه ای جان حسین

اگر آمدم عشق یادم دهید


اگر خواستم کم ، زیاد دهید


مرا منصبِ خانه زادم دهید

به بادم دهید و به بادم دهید
منم کاهِ ناچیز و طوفان حسین

مرا می‌کُشی آخر ای جان حسین
سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم

بهاری پیِ برگ ریزی بَرَم
دعایی برای عزیزی بَرَم

شفایی برای مریضی بَرَم
سه شب آمدم زیر باران حسین

که هرشب بگویم که ای جان حسین
تو بی‌انتها‌... نقطه چین میدهی

که از پشتِ در بیش از این میدهی
چنان میدهی و چنین میدهی

که حتی به قاتل نگین میدهی
نگینت چه شد ای سلیمان حسین ...

شاعر : #حسن_لطفی

شعر در مدح امیرالمومنین صلوات الله علیه: روز محشر قصه ی ما فرق دارد با همه نوکرانش را خود بی بی شفاعت می کند

#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini

قصه ی این عشق را میثم روایت می کند
قصه ها را بیشتر عاشق حکایت می کند

گر چه زهرا بر امامان هم امامت داشته
شأن حیدر را ببین، بر او امامت می کند

رد پا لازم ندارد، هر دو عالم را فقط
نور یک تا عبای او هدایت می کند

نسل در نسلیم بیمار علی و فاطمه
عشق حیدر سینه بر سینه سرایت می کند

دشمنی یا مشرکی یا بی خدا، لیس المفر!
بردن نام علی هم مبتلایت می کند

لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
وصف حیدر را همین جمله کفایت می کند

بر در این خانه شاهی هست که بابای ماست
نوکر این خانه هم احساس عزت می کند

وصله ی نعلین هایش آبروی عالم است
گرد نعلین علی کار طبابت می کند

فرق دارد نوکر دربار این آقا شدن
یا علی می گویی و زهرا دعایت می کند

روز محشر قصه ی ما فرق دارد با همه
نوکرانش را خود بی بی شفاعت می کند

کیست این آقای بی همتا که در اوج خلوص
تا طلوع فجر هر شب را عبادت می کند

کیست این آقا که جبرائیل شاگرش بُوَد
در پناهش آسمان قصد اقامت می کند

کیست این آقا که حتی دست خالی هم شود
باز هم بر سائل و مسکین عنایت می کند

کیست این آقا که رزق و روزی هر سال را
با کرامت بین خلق الله قسمت می کند

کیست این آقا که حتی در میان کارزار
وقت قتل عبدود هم قصد قربت می کند

کیست این آقا که وقت رزم در میدان جنگ
مالک اشتر هم از نیروش وحشت می کند

کیست این آقا که آیات خدا را در برش
مصطفی می خواند و او هم کتابت می کند

کیست این آقا که حتی آدم و نوح و خلیل
روز و شب بر محضرش عرض ارادت می کند

شکر که دامان پاک مادرم تایید شد
هر که ناپاک است با حیدر عداوت می کند

شعر در وصفش سرودن، کار هر شاعر نبود
شهریاری هم اگر باشد جسارت می کند

شاعر: #وحید_محمدی
منبع کانال تلگرام :اشعار ناب آئینے
shere_aeini@

شعر در مدح امیرالمومنین صلوات الله علیه: روز محشر قصه ی ما فرق دارد با همه نوکرانش را خود بی بی شفاعت می کند

#امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini

قصه ی این عشق را میثم روایت می کند
قصه ها را بیشتر عاشق حکایت می کند

گر چه زهرا بر امامان هم امامت داشته
شأن حیدر را ببین، بر او امامت می کند

رد پا لازم ندارد، هر دو عالم را فقط
نور یک تا عبای او هدایت می کند

نسل در نسلیم بیمار علی و فاطمه
عشق حیدر سینه بر سینه سرایت می کند

دشمنی یا مشرکی یا بی خدا، لیس المفر!
بردن نام علی هم مبتلایت می کند

لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
وصف حیدر را همین جمله کفایت می کند

بر در این خانه شاهی هست که بابای ماست
نوکر این خانه هم احساس عزت می کند

وصله ی نعلین هایش آبروی عالم است
گرد نعلین علی کار طبابت می کند

فرق دارد نوکر دربار این آقا شدن
یا علی می گویی و زهرا دعایت می کند

روز محشر قصه ی ما فرق دارد با همه
نوکرانش را خود بی بی شفاعت می کند

کیست این آقای بی همتا که در اوج خلوص
تا طلوع فجر هر شب را عبادت می کند

کیست این آقا که جبرائیل شاگرش بُوَد
در پناهش آسمان قصد اقامت می کند

کیست این آقا که حتی دست خالی هم شود
باز هم بر سائل و مسکین عنایت می کند

کیست این آقا که رزق و روزی هر سال را
با کرامت بین خلق الله قسمت می کند

کیست این آقا که حتی در میان کارزار
وقت قتل عبدود هم قصد قربت می کند

کیست این آقا که وقت رزم در میدان جنگ
مالک اشتر هم از نیروش وحشت می کند

کیست این آقا که آیات خدا را در برش
مصطفی می خواند و او هم کتابت می کند

کیست این آقا که حتی آدم و نوح و خلیل
روز و شب بر محضرش عرض ارادت می کند

شکر که دامان پاک مادرم تایید شد
هر که ناپاک است با حیدر عداوت می کند

شعر در وصفش سرودن، کار هر شاعر نبود
شهریاری هم اگر باشد جسارت می کند

شاعر: #وحید_محمدی
منبع کانال تلگرام :اشعار ناب آئینے
shere_aeini@

شعر زیبا در مدح امیرالمومنین صلوات الله علیه : علیست مظهر «لایُدرکٌ و لا یُوصَفْ» نمی توان به دو تا جمله کرد محصورش

امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini

مرا به شور کشید ست شهد انگورش
مذاب کرده مرا انعکاسی از نورش

حَلاوت عَسَل اَصل را نجف ‌‌‌‌دیدیم
شراب می چکد از دسترنج زنبورش

«شنیده ایم» کرامات عاشق لالش
«ندیده ایم» به جز روشنایی از کورش

اگر که ماه تَرَک خورد و شَمس بر می گشت
به حکم دست یدالله بود و دستورش

بپرس از دَرِ خانه، مراتب صبرش
بپرس از دَرِ خیبر، مراتب زورش

شنیدم از دو لب ذوالفقار، می فرمود:
نوای هو هوی باد صباست ماهورش

دوباره خالی ام از خویش و پُر شدم از عشق
دوباره سرخوشم از شعر های مشهورش...

«علی امام من ست و منم غلام علی»
هزار جان گرامی فدای دستورش

علی ست مظهر «لایدرکٌ و لا یُوصَفْ»
نمی توان به دو تا جمله کرد محصورش

علی ست شاخص تشخیصِ خالِص و مُخلص
قسم به روز حساب و به نفخه ی صورش

علی فراتر از اِدراک ما زمینی هاست
خدا به دلبری از خلق کرده مأمورش

تَبوک را علی از دور حَل و فصلش کرد
و رومیان همه خواندنند امپراطورش

کسی که تشنه ی پندش ملائکه بودند
به چاه کوفه چه گفت?! و چه بود منظورش?!!

دلی که عاشق مولاست رو نخواهد کرد
به جذبه های بهشت و کرشمه ی حورش

شاعر: #علی_اصغر_یزدی
منبع کانال تلگرامی : اشعار ناب آئینے

 شما اشعار را منتشر کنید و خادم حضرت باشید