مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

پرسش و پاسخ درمورد سحر و جن و طلسمات

با سلام ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها را به امام زمان صلوات علیه و شما و محبان آن حضرت  تبریک میگم.

در این پست بعضی  از سوالات افراد را  به مرور درج میکنم . قبل از اینکه سوال بپرسید ابتدا مطلب مورد نظر را یکبار دیگه به دقت بخونید بعد پاسخ هایی که تو نظرات اون مطلب داده شده را ببینید این پست را هم بخونید اگر نبود بپرسید.زیاد فرصت نمیکنم جواب سوالات ر ا بدم پس قبل از پرسیدن سوال  بخش نظرات هر مطلب را بخونید قبلا جواب داده شده به اکثر سوالات. کپی برداری با قراردادن ادرس وبلاگ بلامانع است و الا ضایع کردن حق الناس است و رضایت ندارم.


پرسش:

باسلام،خدا قوت
عذرخواهی میکنم سوالاتم زیادشد ذهنم مشغول شده
چطوری میشه جن ازبدن یکی دیگه وارد بدن یکی دیگه بشه دلیلش چیه?
آیا جن ازطریق چشم زخم هم وارد میشه?یا ازطریق شیاطین انس?
درباره دعانوشتن یه سرچ کوچیک زدم شرایط خاصی رو میطلبه برای نوشتن ما که بلدنیستیم،میگم نکنه نتیجه عکس بده گناهکار که هستیم،به کسی هم نمیشه اعتماد کرد میشه شما یه نفرو بهمون معرفی کنید واسه دعا نویسی?
چهارقل وآیت الکرسی موقع خواب با صدای بلند باشه فرقی میکنه?
بعضی اوقات یسری ذکر تو دفترچه یادداشتم مینویسم بعد ازیه مدت بدرد نمیخوره دفترم یعنی یادداشت روزانه ست اسم خدا توش با چه شرایطی بندازم دور که گناه نداشته باشه?
مطالب سایت خیلی خوبه اصلا نیازی نیس جای دیگه سرک بکشیم واقعا ممنونم چقدر به درد خورد.باسپاس.


با سلام ممنون. جن  میتونه خودش را از فردی به فردی دیگه منتقل کنه. گاهی بلافاصله بعداز چشم خوردن جن وارد بدن میشه. ساحران و شیطان پرستان هم میتونند منتقل کنند جن را به بدن افراد. حرز و ادعیه ای که از اهل بیت علیهم السلام رسیده و قران نوشتن خطری نداره اما طلسمات و اوفاق میتونه خطر ساز باشه. ازخودشون بپرسید.خودتون بنویسید بهتره گاهی اوقات. صدا کم و زیاد فرقی نداره اینقدر که خودتون بشنوید کافیه. نوشته های مقدس را بندازید اب روان بره یا بدید جاهایی که کاغذ را بازیافت میکنند.

+++
سوال:
عذرخواهی میکنم سوالات زیاد شد،کمرهمت بستم دیگه درمان روشروع کنم
آیا دعایی که تو گردنمون بیندازیم وباهاش دست وشویی بریم گناه نداره?
مشکل فراموشی وحواس پرتی با درمان ابطال سحر وجن حل میشه? همزمان بادرمان طب سنتی?
ابا کسانی که انجام واجبات وترک محرمات رو رعایت میکنن باز هم دچار جن زدگی وسحر وجادو وچشم زخم میشن?
میشه یه وقتای تو محل کار وضوجبیره گرفت به خاطر کرم پودری که تو صورت هست وامکان شست وشوی کامل وجود نداره?

با سلام . بودن قران و دعا همراه فرد اگر پوشیده باشه که معلوم نباشه نوشته اشکالی نداره . بعضی بیماریها به محض خروج جن درمان میشه . بعضی ها ممکنه طول بکشه. برای این موارد اقدام نکنید تا سحر و جن نابود بشه تاثیر نداره درمان تو این حالت؟
اهل تقوا هم ممکنه دچار این اسیب ها بشن مگر اینکه از خود حفاظت کنندبا قران و ادعیه و اذکار. اما افراد مقرب و اولیا الله به شدت هیبت دارند و جنیان از اونها میترسند و مطیع اونها هستند جرات نمیکنند آزاری برسونند!!!
در مورد وضو باید از مرجع تقلید بپرسید . در ضمن اگر آرایش زن را مرد نامحرم ببینه حرام است و گناه بزرگی کرده وگویا در بعضی روایت امده که فرشتگان او را لعن میکنند.

پاسخ به اشکال مهم اهل سنت: چطور ممکنه صحابه با سخن پیامبر در مورد امامت علی مخالفت کنند؟


به نام خدا وبا سلام

پاسخ به سوال مهم اهل سنت: چطور ممکنه صحابه با سخن پیامبر در مورد امامت علی مخالفت کنند؟

برخى از عالمان اهل سنت گفته اند: چگونه ممکن است رسول خدا صلی الله علیه وآله همه صحابه را به امامت على علیه السلام دعوت کند ولى آنان با او به مخالفت برخیزند. به عبارت دیگر براى ردّ تمامى نصوص (نص به سخن واضح و روشنی که فقط یک معنی دارد گفته میشود ) و استدلالات همین کافى است که ما مى بینیم صحابه رسول خدا به آن عمل نکرده اند، و اگر بخواهیم این روایات و نصوص را (اگرچه متواترند) بپذیریم ناچاریم صحابه رسول خدا و سلف صالح را متهم به زیرپا گذاشتن حق کنیم و البته این ممکن نیست، پس بناچار نصوص را ترک مى کنیم و مى گوییم منظور از نصوص و روایات چیز دیگرى بوده است!!!!!

این، مضمون سخنى است که ابن حجر در «صواعق المحرقه ص 68» آورده است و صریح سخنى است که شیخ سلیم البشرى در «المراجعات» نوشته است، او مى نویسد:

اهل بصیرت نافذ و صاحبان تفکر صحیح صحابه را از مخالفت با رسول خدامنزّه مى دانند، پس ممکن نیست که نصّى را از او بر امامت شخصى بشنوند و از او روى گردان شوند و به اوّلى و دومى و سومین شخص روى آورند.

در پاسخ بدین اشکال در ابتدا گفتگوى میان ابن ابى الحدید معتزلى و نقیب ابوجعفر العلوى را مى آوریم و سپس به توضیح بیشتر جواب مى پردازیم:

ابن ابى الحدید مى گوید:

چون این جمله امام امیرالمؤمنین(ع) (کانت اثرة شحت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس آخرین) را در محضر ابوجعفر العلوى مى خواندم گفتم:

منظور امام(ع) کدام روز است، روزى که سقیفه بنى ساعده پس از رحلت رسول خدا(ص) تشکیل شد و با ابوبکر بیعت شد یا روز شوراى خلافت که به انتخاب عثمان منجر شد؟

و جواب داد: منظور روز سقیفه است.

به وى گفتم: دلم راضى نمى شود که به صحابه رسول خدا(ص) نسبت نافرمانى و معصیت بدهم وبگویم نص صریح او را ردّ کرده اند.

او پاسخ داد: آرى من نیز راضى نمى شوم که به رسول خدا(ص) نسبت اهمال کارى و سهل انگارى در امر امامت امت بدهم و بگویم او مردم را سرگردان و بى سرپرست در هرج و مرج گذاشت و رفت. او از مدینه خارج نمى شد مگر آنکه امیرى را تعیین مى کرد، در حالى که زنده بود و از مدینه هم زیاد دور نشده بود، پس چگونه براى زمان پس از مرگ که نمى توان آنچه را بعد پیش مى آید اصلاح کرد کسى را تعیین نکرد.( شرح نهج البلاغه، ج9، ص248 )

 

کلام زیبا  و  پر محتوای علامه امینى در «الغدیر» نیز اشاره به همین نکته دارد، آنجا که مى نگارد:

 

خوش گمانى دیگران به سلف که در امر خلافت دخالت نمودند، موجب شده است که نصوص و روایات صریح پیامبر را تغییر دهند، ولى خوش گمانى یقینى ما به رسول خدا ما را وادار مى کند که بگوییم او آنچه را که امّتش لازم داشتند و بر ایشان ضرورى بود هرگز ترک نکرد و اهمال و مسامحه روا نداشت.

حال به چند مورد از مخالفت صحابه با نصوص قطعى رسول خدا(ص) اشاره مى کنیم:

 در روز رحلت رسول خدا آنگاه که فرمودند: بیایید برایتان نوشته اى بنگارم که هرگز گمراه نشوید، عمر گفت: درد بر پیامبر غلبه کرده است.( منبع: صحیح بخارى، ج4، ص7) یا بنا به نقلى دیگر گفت: پیامبر هذیان مى گوید.( منبع: صحیح بخارى ج3، ص91) این هم یک گناه و بی ادبی بزرگ عمر به پیامبر و رد صریح قران است که میفرماید:

«و ما ینطق عن الهوی بل ان هو وحی یوحی» آیا چنین شخصی که  حرف پیامبر مخالفت میکند و قران را رد میکند میشه جانشین و خلیفه خدا بر مسلمین باشه؟؟؟؟

 تفصیل این جریان و نیز پاسخ بسیار زیبا و مستدل به اشکالات  اهل سنت در باره این مسئله را مى توان در کتاب «المراجعات» (ص240) خواند.

 از دیگر مخالفتها ی صحابه، ماجراى صلح حدیبیه است که چون پیامبر(ص) صلح نمود، سه بار فرمود: برخیزید و از احرام خارج شوید و سرها را در همین مکان بتراشید؛ ولى هیچ کس از حاضران در آن جمع اعتنا نکرد و پیامبر(ص) از روى خشم به خیمه ام السلمه رفت. این جریان را مورخان اسلامى بیان نموده اند از جمله منابع زیر:

ابن کثیر در «البدایة والنهایة»، ج4، ص170و ص 178؛

طبرى در «تاریخ الامم والملوک»، ج2، ص124؛

ابن اثیر در «الکامل»، ج2، ص205.

از دیگر موارد، اعتراض به فرماندهی اسامة بن زید در لشکرى که بنا بود به طرف موته حرکت کند و همراهى با او است، با اینکه رسول اکرم(ص) دستور اکید به همراهى اصحاب با اسامه داده بود، ولى لشکر او تا هنگام وفات رسول خدا(ص) به طرف میدان نبرد حرکت نکرد.

(رجوع کنید به: تاریخ الامم والملوک، ابن جریر الطبرى، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1408هـ، ج2، ص225)

از دیگر موارد، اعتراض عمومى به تقسیم غنایم در جنگ حنین است که در «البدایة والنهایة ابن کثیر الدمشقى، ج4، ص353 » و «تاریخ الامم والملوک ج2، ص122آمده و براى اطلاع از موارد بسیار دیگر به کتاب النص والاجتهاد مراجعه شود).

 این موارد تایید کننده نظر یکى از دانشمندان سنى است که مى نویسد:

اصولاً نظریه عدالت صحابه نظریه اى سیاسى و طرحى اموى است که بنى امیه براى توجیه سیاستهاى ضد اسلامى خود آن را ساخته و پرداخته و در موارد مختلفى از آن بهره بردند.

(منبع: نظریة عدالة الصحابة، احمد حسین یعقوب، لندن، موسسة الفجر، بى تا، ص107)

این نکته نیز مخفى نیست که تمامى حاضران در صحنه غدیر و نیز همگى صحابه رسول اکرم در مدینه نبودند، بلکه در سراسر کشور پهناور اسلامى زندگى مى کردند و شهر مدینه حداکثر گنجایش سه چهار هزار نفر را داشته است، عده زیادى از آنان نیز مهاجرانى «موالى» بودند که داراى پایگاه سیاسى اجتماعى نبودند و کسى به نظریات آنان اعتنایى نمى کرد و مورد رایزنى قرار نمى گرفتند. اضافه بر اینها نظام قبیله اى حاکم بر جامعه آن روزگار، داشتن رأى سیاسى و دخالت در امور کشوردارى را به عده اى معدود از رؤساى قبایل و به اصطلاح ریش سفیدها محدود کرده بود و نظریه دیگران محلى از اعراب نداشت.

پس از صحابه مدینه، تنها برخى سران قبایل حق اظهار نظر داشتند که عده اى از برجسته ترین آنها نظیر عباس عموى پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله و على علیه السلام و زبیر و برخى دیگر از بیعت کناره جسته و در خانه على تحصن اختیار کرده بودند. گروهى هم همچون سعد بن عباده و فرزندش قیس بن سعد به صورت آشکار مخالفت خود را با این بیعت و پشت پازدن به نصوص پیامبر اکرم(ص) اظهار داشتند. پس این مخالفت صریح با نصوص متواتر رسول خدا(ص) توسط گروهى اندک صورت گرفت و پس از بیعت با ابوبکر که ناگهانى و بدون تفکر و رایزنى انجام گرفت مردم در مقابل عملى انجام شده قرارگرفتند، مخصوصاً آن روز نظریه اى مطرح شد که اگر یک نفر با شخص بیعت کرد همه باید با او بیعت کنند والاّ کشته خواهند شد. بدین سان بود که وقتى امیرالمؤمنین(ع) نصوص متواتر پیامبر را به مردم یادآور شد، آنان عذر آوردند که کار از کار گذشت و ما در مقابل عملى انجام شده قرار گرفتیم. (منبع: الامامة والسیاسة، ابن قتیبة الدینورى، مصر، مکتبة مصطفى(ص)، 1388هـ، ص12)

امّا اصحابى که در مدینه نبودند، با نبود امکانات اطلاع رسانى در آن زمان مدت زمانى گذشت که با خبر شدند. آنان بطور طبیعى از مدینه حرف شنوى داشتند چرا که با خود مى گفتند. تا آخرین لحظه بالاى سر پیامبربوده اند، شاید پیامبر طرحى جدید و سخن دیگرى را با آنان مطرح کرده است. اگر چه برخى آنان هنگامى که از نقشه با خبر شدند با آن مخالفت کرده و جان بر سر این کار گذاشتند.(منبع : مستفاد از اعتذار خالد بن ولید و تاریخ الطبرى، بیروت، مؤسسة الاعلمى، ج2، ص504 )

 اینگونه بود که صاحبان ‍زر و زور و محبان جاه و مقام  بر واقعه غدیر سرپوش گذاشتند و ان را انکار کردند.