مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

آخرین لحظات عمر پر برکت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چگونه گذشت و چه فرمودند؟

اخرین لحظات عمر حضرت زهرا و اخرین وصیت حضرت:


سلمی همسر ابو رافع غلام و یار حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و همچنین أسماء بنت عمیس و عبداللّه بن عبّاس و دیگر بزرگان حکایت کرده اند:


  در آن هنگام که حضرت فاطمه زهراء علیها السلام لحظات آخر عمر پر برکت خویش را سپری می نمود، به اطرافیان خطاب کرد و فرمود: مقداری آب برایم بیاورید.

  و چون آب آماده گشت، حضرت بدن خود را شستشو و غسل داد و سپس فرمود: بهترین و تمیزترین لباس های مرا بیاورید.

  و وقتی لباس های مورد نظر آن مخدّره مظلومه در کنارش گذارده شد، آن ها را پوشید.

  پس از آن دستور داد که رختخواب مرا در وسط اتاق بیندازید؛ و حضرت بعد از آن با حالت مخصوصی، آرام، آرام وارد اتاق شد و در رختخواب خود، رو به قبله خوابید و دست خود را زیر سر گذاشت و اظهار نمود:

  من در همین لحظات از میان شما خواهم رفت و به سوی پروردگار خویش رحلت می کنم و از این دنیای فانی راحت می شوم و به میهمانی و ملاقات خداوند رحمان و همچنین دیدار پدرم رسول خدا می روم.

  از شما می خواهم که پس از وفاتم، بدنم را برهنه و عریان نکنید چون که من خود را شستشو داده و تمیز کرده ام؛ و سپس پارچه ای روی خود کشید. [1]  .

  و شاید مقصود این بوده باشد که حضرت زهراء علیها السلام، این اوّلین مظلومه جهان بشریّت، نخواسته است که همسرش، امام علیّ صلوات اللّه علیه از صدمات و شکنجه های وارده بر بدن نازنینش توسطّ دشمنان دوست و مسلمان نما آگاه شود و قلب حضرتش ‍ غمگین و دلخراش گردد.

 
 -------------------------
 
  پاورقی:
  [1]  بحارالا نوار: ج 43، ص 172، ح 12، أعیان الشّیعة: ج 1، ص 321.

مناظره امام جواد صلوات الله علیه با یحیی بن اکثم در مورد فضایل خلفا ( ابابکر و عمر )


به نام خدا و با سلام

مناظره حضرت جوادالائمه علیه السلام با یحیی  بن اکثم در مورد فضایل خلفا (  ابابکر و عمر )

مطلب زیر را میتونید درکتاب: سیره پیشوایان، ص542 (نویسنده مهدی پیشوائی) بخوانید

نقل شده است که پس از آنکه مامون دخترش را به امام جواد تزویج کرد در مجلسی که مامون و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آن حضور داشتند، یحیی به امام گفت:

روایت شده است که جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: یا محمد! خدا به شما سلام میرساند و میگوید: «من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است؟» نظر شما درباره این حدیث چیست؟ (9)

امام فرمود: ...، ولی کسی که این خبر را نقل میکند باید خبر دیگری را نیز که پیامبر اسلام در حجة الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد.

پیامبر فرمود: «کسانی که بر من دروغ میبندند، بسیار شده اند و بعد از من نیز بسیار خواهند بود. هر کس به عمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنید.»

امام جواد افزود: این روایت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: «ما انسان را آفریدیم و میدانیم در دلش چه چیز میگذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم.» (10)

آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟ ! این عقلا محال است.

یحیی گفت: روایتشده است که: «ابوبکر و عمر در زمین، مانند جبرئیل در آسمان هستند.»

حضرت فرمود: درباره این حدیث نیز باید دقت شود، چرا که جبرئیل و میکائیل دو فرشته مقرب درگاه خداوند هستند و هرگز گناهی از آن دو سر نزده است و لحظه ای از دایره اطاعت خدا خارج نشده اند، ولی ابوبکر و عمر مشرک بوده اند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده اند، اما اکثر دوران عمرشان را در شرک و بت پرستی سپری کرده اند، بنابر این محال است که خدا آن دو را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند.

یحیی گفت: همچنین روایتشده است که: «ابو بکر و عمر دو سرور پیران اهل بهشتند.» (11) درباره این حدیث چه میگویید؟

حضرت فرمود: این روایت نیز محال است که درست باشد، زیرا بهشتیان همگی جوانند و پیری در میان آنان یافت نمیشود (تا ابوبکر و عمر سرور آنان باشند!) این روایت را بنی امیه، در مقابل حدیثی که از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم درباره حسن و حسین -علیهما السلام- نقل شده است که «حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند»، جعل کرده اند.

 

یحیی گفت: روایت شده است که «عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.»

حضرت فرمود: این نیز محال است؛ زیرا در بهشت، فرشتگان مقرب خدا، آدم، محمد صلی الله علیه و آله و سلم و همه انبیا و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت با نور اینها روشن نمیشود ولی با نور عمر روشن میگردد؟!

یحیی اظهار داشت: روایت شده است که «سکینه» به زبان عمر سخن میگوید (عمر هر چه گوید، از جانب ملک و فرشته میگوید.)

حضرت فرمود: ...؛ ولی ابوبکر، با آنکه از عمر افضل است، بالای منبر میگفت: «من شیطانی دارم که مرا منحرف میکند، هرگاه دیدید از راه راست منحرف شدم، مرا به راه درست باز آورید».

یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر فرمود: «اگر من به پیامبری مبعوث نمیشدم، حتما عمر مبعوث میشد.» (12)

امام فرمود: کتاب خدا (قرآن) از این حدیث راست تر است، خدا در کتابش فرموده است: «به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح... » (13) از این آیه صریحا بر میآید که خداوند از پیامبران پیمان گرفته است، در این صورت چگونه ممکن است پیمان خود را تبدیل کند؟ هیچ یک از پیامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرک نورزیده اند، چگونه خدا کسی را به پیامبری مبعوث میکند که بیشتر عمر خود را با شرک به خدا سپری کرده است؟! و نیز پیامبر فرمود: «در حالی که آدم بین روح و جسد بود (هنوز آفریده نشده بود) من پیامبر شدم.»

 

باز یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر فرمود: «هیچگاه وحی از من قطع نشد، مگر آنکه گمان بردم که به خاندان خطاب (پدر عمر) نازل شده است.»، یعنی نبوت از من به آنها منتقل شده است.

 

حضرت فرمود: این نیز محال است، زیرا امکان ندارد که پیامبر در نبوت خود شک کند، خداوند میفرماید: «خداوند از فرشتگان و همچنین از انسانها رسولانی بر میگزیند.» (14) (بنابر این، با گزینش الهی، دیگر جای شکی برای پیامبر در باب پیامبری خویش وجود ندارد.)

یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر عذاب نازل میشد، کسی جز عمر از آن نجات نمییافت.»

 

حضرت فرمود: این نیز محال است، زیرا خداوند به پیامبر اسلام فرموده است: «و مادام که تو در میان آنان هستی، خداوند آنان را عذاب نمیکند و نیز مادام که استغفار میکنند، خدا عذابشان نمیکند.» (15) بدین ترتیب تا زمانی که پیامبر در میان مردم است و تا زمانی که مسلمانان استغفار میکنند، خداوند آنان را عذاب نمیکند. (16)

مطلب زیر را میتونید درکتاب: سیره پیشوایان، ص542 (نویسنده مهدی پیشوائی) بخوانید

نقل شده است که پس از آنکه مامون دخترش را به امام جواد تزویج کرد در مجلسی که مامون و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آن حضور داشتند، یحییبه امام گفت:

روایت شده است که جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: یا محمد! خدا به شما سلام میرساند و میگوید: «من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است؟» نظر شما درباره این حدیث چیست؟ (9)

 

امام فرمود: ...، ولی کسی که این خبر را نقل میکند باید خبر دیگری را نیز که پیامبر اسلام در حجة الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد.

 

پیامبر فرمود: «کسانی که بر من دروغ میبندند، بسیار شدهاند و بعد از من نیز بسیار خواهند بود. هر کس به عمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنید.»

 

امام جواد افزود: این روایت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: «ما انسان را آفریدیم و میدانیم در دلش چه چیز میگذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم.» (10)

آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟ ! این عقلا محال است.

یحیی گفت: روایتشده است که: «ابوبکر و عمر در زمین، مانند جبرئیل در آسمان هستند.»

حضرت فرمود: درباره این حدیث نیز باید دقت شود، چرا که جبرئیل و میکائیل دو فرشته مقرب درگاه خداوند هستند و هرگز گناهی از آن دو سر نزده است و لحظه ای از دایره اطاعت خدا خارج نشده اند، ولی ابوبکر و عمر مشرک بوده اند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده اند، اما اکثر دوران عمرشان را در شرک و بت پرستی سپری کرده اند، بنابر این محال است که خدا آن دو را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند.

 

یحیی گفت: همچنین روایتشده است که: «ابو بکر و عمر دو سرور پیران اهل بهشتند.» (11) درباره این حدیث چه میگویید؟

 

حضرت فرمود: این روایت نیز محال است که درست باشد، زیرا بهشتیان همگی جوانند و پیری در میان آنان یافت نمیشود (تا ابوبکر و عمر سرور آنان باشند!) این روایت را بنی امیه، در مقابل حدیثی که از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم درباره حسن و حسین -علیهما السلام- نقل شده است که «حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند»، جعل کرده اند. یحیی گفت: روایت شده است که «عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.»

حضرت فرمود: این نیز محال است؛ زیرا در بهشت، فرشتگان مقرب خدا، آدم، محمد صلی الله علیه و آله و سلم و همه انبیا و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت با نور اینها روشن نمیشود ولی با نور عمر روشن میگردد؟!

 

یحیی اظهار داشت: روایت شده است که «سکینه» به زبان عمر سخن میگوید (عمر هر چه گوید، از جانب ملک و فرشته میگوید.)

 

حضرت فرمود: ...؛ ولی ابوبکر، با آنکه از عمر افضل است، بالای منبر میگفت: «من شیطانی دارم که مرا منحرف میکند، هرگاه دیدید از راه راست منحرف شدم، مرا به راه درست باز آورید».

 

یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر فرمود: «اگر من به پیامبری مبعوث نمیشدم، حتما عمر مبعوث میشد.» (12)

 

امام فرمود: کتاب خدا (قرآن) از این حدیث راست تر است، خدا در کتابش فرموده است: «به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح... » (13) از این آیه صریحا بر میآید که خداوند از پیامبران پیمان گرفته است، در این صورت چگونه ممکن است پیمان خود را تبدیل کند؟ هیچ یک از پیامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرک نورزیده اند، چگونه خدا کسی را به پیامبری مبعوث میکند که بیشتر عمر خود را با شرک به خدا سپری کرده است؟! و نیز پیامبر فرمود: «در حالی که آدم بین روح و جسد بود (هنوز آفریده نشده بود) من پیامبر شدم.» باز یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر فرمود: «هیچگاه وحی از من قطع نشد، مگر آنکه گمان بردم که به خاندان خطاب (پدر عمر) نازل شده است.»، یعنی نبوت از من به آنها منتقل شده است.

 

حضرت فرمود: این نیز محال است، زیرا امکان ندارد که پیامبر در نبوت خود شک کند، خداوند میفرماید: «خداوند از فرشتگان و همچنین از انسانها رسولانی بر میگزیند.» (14) (بنابر این، با گزینش الهی، دیگر جای شکی برای پیامبر در باب پیامبری خویش وجود ندارد.)

یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر عذاب نازل میشد، کسی جز عمر از آن نجات نمییافت.»

 

حضرت فرمود: این نیز محال است، زیرا خداوند به پیامبر اسلام فرموده است: «و مادام که تو در میان آنان هستی، خداوند آنان را عذاب نمیکند و نیز مادام که استغفار میکنند، خدا عذابشان نمیکند.» (15) بدین ترتیب تا زمانی که پیامبر در میان مردم است و تا زمانی که مسلمانان استغفار میکنند، خداوند آنان را عذاب نمیکند. (16)

پی نوشت ها:

9) علامه امینی در کتاب الغدیر (ج 5، ص 321) مینویسد: این حدیث دروغ و از احادیث مجعول محمد بن بابشاذ است.

10) «و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید» (سوره ق: 16) .

11) علامه امینی این حدیث را از برساختههای «یحیی بن عنبسة» شمرده و غیر قابل قبول میداند، زیرا یحیی شخصی جاعل حدیث و دغلکار بوده است (الغدیر، ج 5، ص 322) . «ذهبی» نیز «یحیی بن عنبسه» را جاعل حدیث و دغلکار و دروغگو میداند و او را معلوم الحال شمرده و احادیثش را مردود معرفی میکند (میزان الاعتدال، الطبعة الاولی، تحقیق: علی محمد البجاوی، دار احیاء الکتب العربیة، 1382 ه. ق، ج 4، ص 400) .

12) علامه امینی ثابت کرده است که راویان این حدیث دروغگو بوده اند (الغدیر، ج 5، ص 312 و 316) .

13) «و اذ اخذنا من النبیین میثاقهم و منک و من نوح» (سوره احزاب: 7)

14) «الله یصطفی من الملائکة رسلا و من الناس» (سوره حج: 75)

15) «و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون» (سوره انفال: 33)

 16) طبرسی، احتجاج، نجف، المطبعة المرتضویة، 1350 ه. ق، ج 2، ص 247-248-مجلسی، بحار الانوار، الطبعة الثانیة، تهران، المکتبة الاسلامیة، 1395 ه. ق، ج 50، ص 80-83-قرشی، سید علی اکبر، خاندان وحی، چاپ اول، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1368 ه. ش، ص 644-647-مقرم، سید عبد الرزاق، نگاهی گذرا بر زندگانی امام جواد-علیه السلام-، ترجمه دکتر پرویز لولاور، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1370 ه. ش، ص 98-100.

مبارزه با انواع اسراف، هشدار در مورد زندگی و اهدافی که در آن داریم خیلی مهم

#اسراف

حجت الاسلام حسینی:

سلام خدمت بزرگواران.
یکی از هواهای نفسانی که باید باهاش مقابله کرداسراف هست.
اثرات بد اسراف:
باعث میشه که انسان بشه برادر شیطان.
جلوگیری از اسراف رو یه تمرین کامل مبارزه با هوای نفس بدونید.
از مثالهای ساده استفاده میکنیم.
مثلا موقع وضو گرفتن مدام مراقب باش هیچ آب اضافی هدر نره.
یه درگیری بین عقل و هوای نفست پیش میاد!
عقل میگه آب رو ببند این اسرافه
دست بردار ازین هوا پرستیت!
نفس میگه نه بابا! این گشنه بازیا چیه؟
حالا هر کی میبینه میگه چقدر خسیسه!!
اینجا بزن توی دهان هوای نفست و آب اضافی رو نزار بره.
حتی یه قطره هم سعی کن حروم نشه.
[به خصوص در حمام که حجم اسراف آب در صورت غفلت خیلی میشه و تازه کلی هم گاز خانگی در آب گرم کن باید بسوزه تا دمای آب رو بالا ببره]
یا توی مصرف نون و انواع غذاها.
بله ممکنه بعضی از نفس پرستا ایراد بگیرن و حتی مسخره کنن مهم نیست تو داری یه تمرین بسیار ارزشمند میکنی.کار تو بسیار با ارزشه.
اگه توی کانال یا گروهی هستی که وقتت رو بی جهت میگیره اگه توش موندی
این میشه اسراف.
مثلا کانالایی که صرفا برای سرگرمی یا چت های بی مورد هست.
وقتت رو از بین نبر.یکی از بدترین اسراف ها،اسراف در وقت هست.

+++++++

و اما اسراف در حیات...

زندگیت رو در چه راهی گذاشتی؟وقف چه چیزی کردی؟

جمله ی امیرالمومنین علی علیه السلام در دعای کمیل رو دقت فرمودید؟

بعد تقصیری و اسرافی علی نفسی...

کسی که بی هدف زندگی میکنه داره اسراف میکنه خودش رو.
مراقب باش بی هدف زندگی نکنی...خودت رو وقف کن.
وقف خدمت به امام زمان ارواحنا فداه.
روز قیامت یکی از اولین سوالات اینه که
زندگیت رو در چه راهی گذروندی؟
اونجا چی میخوای بگی؟!در راه بچه ام؟در راه شوهرم؟در راه پول؟در راه مقام؟
در راه چی؟؟؟
چه راه با ارزشی رو انتخاب کردی؟
ملاک های روز قیامت خیلی فرق میکنه با اینجا!
اونجا دیگه پارتی و پول و فامیل مهم نیست
اونجا فقط این مهمه که کارات برای کی بوده؟
برای خودت یا خداوند متعال؟حرف سر اینه فقط.
 
مراقب باش زندگیت رو مسرفانه نگذرونی...
خیلی روی زندگیت حساس باش
خیلی حیفی...
تو خیلی ارزشت بالاتر از این حرفاست که بخوای برای چیزای بی ارزش بذاری...
خودت رو وقف کن
وقف پسر فاطمه (امام زمان عج)
نگاهتون رو به زندگیتون تغییر بدید
معلوم نیست چقدر دیگه وقت داشته باشیم..
تکه های آخرش رو با اشک نوشتم..
یه نگاهی به زندگی خودم انداختم که داره بی هدف و بی فایده میگذره...
امیدوارم شما اینطور نباشید...
واقعا عمرمون داره هدر میره.
وایسید مردونه پای کار هوای نفستون
حسابی بزنیدش

با جلوگیری از اسراف شروع کنید.



اسراف در, عمر حیات, وقت, , روز قیامت   هوای نفس، زندگی را در چه راهی گذروندی