اخرین لحظات عمر حضرت زهرا و اخرین وصیت حضرت:
سلمی همسر ابو رافع غلام و یار حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و همچنین أسماء بنت عمیس و عبداللّه بن عبّاس و دیگر بزرگان حکایت کرده اند:
در آن هنگام که حضرت فاطمه زهراء علیها السلام لحظات آخر عمر پر برکت خویش
را سپری می نمود، به اطرافیان خطاب کرد و فرمود: مقداری آب برایم بیاورید.
و چون آب آماده گشت، حضرت بدن خود را شستشو و غسل داد و سپس فرمود: بهترین و تمیزترین لباس های مرا بیاورید.
و وقتی لباس های مورد نظر آن مخدّره مظلومه در کنارش گذارده شد، آن ها را پوشید.
پس از آن دستور داد که رختخواب مرا در وسط اتاق بیندازید؛ و حضرت بعد از
آن با حالت مخصوصی، آرام، آرام وارد اتاق شد و در رختخواب خود، رو به قبله
خوابید و دست خود را زیر سر گذاشت و اظهار نمود:
من در همین لحظات از میان شما خواهم رفت و به سوی پروردگار خویش رحلت می
کنم و از این دنیای فانی راحت می شوم و به میهمانی و ملاقات خداوند رحمان و
همچنین دیدار پدرم رسول خدا می روم.
از شما می خواهم که پس از وفاتم، بدنم را برهنه و عریان نکنید چون که من
خود را شستشو داده و تمیز کرده ام؛ و سپس پارچه ای روی خود کشید. [1] .
و شاید مقصود این بوده باشد که حضرت زهراء علیها السلام، این اوّلین
مظلومه جهان بشریّت، نخواسته است که همسرش، امام علیّ صلوات اللّه علیه از
صدمات و شکنجه های وارده بر بدن نازنینش توسطّ دشمنان دوست و مسلمان نما
آگاه شود و قلب حضرتش غمگین و دلخراش گردد.
-------------------------
پاورقی:
[1] بحارالا نوار: ج 43، ص 172، ح 12، أعیان الشّیعة: ج 1، ص 321.
حضرت
فاطمه زهراء علیها السلام، آن سرور زنان عالم در آخرین لحظات عمر خود، به
همسرش امیرالمؤ منین، امام علیّ علیه السلام خطاب کرد و چنین اظهار نمود:
یا علیّ! تو خود گواهی که در دوران زندگی از من دروغ و خیانتی سر نزده
است، در تمام مسائل و جریانات گوناگون زندگی، من با تو مخالفتی نداشته ام،
بلکه همیشه در تمام لحظات سعی کرده ام که یار و یاور تو بوده باشم.
اکنون از تو می خواهم، چنانچه بعد از من خواستی همسری برگزینی، أمامه دختر
خواهرم را انتخاب نمائی، که او برای فرزندانم چون مادری دلسوز و مهربان
است.
تابوتی برایم تهیّه کنید و جنازه ام را درون آن قرار دهید تا هنگام تشییع،
بدنم پنهان و پوشیده باشد و حجم بدنم مورد دید افراد و توجّه نامحرمان
قرار نگیرد. (خانم های مانتوئی توجه کنند حضرت نخواستند حتی بدن پوشیده
شان را نامحرمان ببینند!!)
هنگامی که شب فرا رسید و افراد، در خانه های خود خوابیدند، جنازه ام را
حمل و تشییع کنید، تا اشخاصی که بر من ظلم کردند و حقّ ما را غصب نمودند،
در تشییع جنازه ام شرکت نکنند، چون که آنان دشمن من و دشمن رسول خدا هستند.
اجازه ندهید، آن هائی که بر ما ظلم کرده اند و کسانی که تابع ایشان شده اند بر جنازه من نماز بخوانند.
سپس افزود: ای پسر عمو! وقتی روح از بدنم خارج شد و خواستی مرا غسل دهی، بدنم را برهنه منما، چون که من خود را شسته ام.
و مرا پس از غسل، از باقیمانده حُنوط پدرم، رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله، حُنوط کن.
و خودت به همراه دیگر نزدیکان و یاران باوفا، نماز را بر جنازه ام اقامه کنید.
و آن گاه بدون آگاهی و اطّلاع دیگران، مرا در محلّی مخفی، دفن نمائید تا
آن که محلّ دفنم نیز، از نامحرمان و غاصبان و ظالمان پنهان و مستور باشد.
و ضمن آن که هیچ یک از آن هائی که بر من و تو ظلم کردند نباید در مراسم دفن من شرکت کنند، محل قبرم نیز مخفی باشد. [1] .
-------------------------
پاورقی:
[1] بحارالا نوار: ج 43، ص 191، ح 20، فاطمة الزّهراء علیها السلام: ص 337 340 و أعیان الشّیعة: ج 1، ص 321.