مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

شباهت های حضرت رقیه به اهل بیت صلوات الله علیهم و آرزوی مرگ کردن مثل حضرت زهرا و امیرالمومنین+ اشعار و مرثیه

خونین شدن صورت و دهان حضرت رقیه خاتون (سلام الله علیها) از شدت لطمه

یزیدیان حرامزاده شبانه سر مطهر و مقدس سیدالشهداء (علیه السلام) را در طشت نهاده و به خرابه آوردند، بنحوی که پرده‌ای بر آن طبق بود. سپس طشت را مقابل آن مظلومه نهادند.
حضرت رقیه خاتون (سلام الله علیها) بلافاصله پارچه را کنار زدند. آن معصومه چون متوجه سر پدر شدند؛

   فَانْکَبَتْ عَلَیْهِ تَقَبَّلَهُ وَ تَبْکِی وَ تَضْرِبَ عَلَیٰ رَأْسِهَا وَ وَجْهَهَاٰ حَتَّیٰ امْتَلَا فَمَهَّاٰ بِالدَّمً

خود را بر روی سر پدر انداخته و صورت خون‌آلود پدر را می‌بوسید و بر سر و صورت خود لطمه می‌زد، تا حدی که دهانش شکافته شد و پر از خون گردید.


+++

شباهت های حضرت رقیه سلام الله علیها به اهل بیت صلوات الله علیهم:

شبیه حضرت زهرا (صلوات الله علیه) و امیرالمومنین (صلوات الله علیها) آرزوی مرگ کرد

ای کاش علی مرده بود...
لمّا أوقف علیّ بن أبی طالب أمیرالمؤمنین علیه السلام تکلَّم فقال: أوَ تُضرب الزهراء نهراً؟! فلیت ابن أبی طالب مات قبل یومه فلا یری الکفرة الفجرة قد ازدحموا علی ظلم الطاهرة البرّة.
فقد عزّ علَی ابْن أبی طالب أن یسودَّ متن فاطمة ضرباً فلایثور إلی عقیلته و لایصرَّ دون حلیلته.

آنگاه که با تازیانه بر بازوی حضرت زهرا (صلوات الله علیها) زدند و دست او را از دامان امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) رها ساختند و طناب بر گردن آن شیر خدا انداختند و شمشیرها بر سر او گرفتند و برای بیعت اجباری بردند؛ در آن حال فرمود: آیا فاطمه با جسارت زده می شود؟!
ای کاش پسر ابی طالب قبل از چنین روزی مرده بود
و #کافران فاجر را نمی دید که برای ظلم بانوی طاهره ازدحام کرده اند! بر پسر ابی طالب سخت است که کمر فاطمه در اثر زدن سیاه شود... و او نتواند به کمک بانویش رود و از همسرش دفاع کند.
منابع:
عوالم العلوم، ج‏11-قسم-2-فاطمةس، ص: 575
الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراءج11 ص31
نوائب الدهور ج 3 ص 175
الجنة العاصمة: ص 252
ظلامات الصدیقة الشهیدة الزهراء ص 110

حضرت زهرا صلوات الله علیها پس از خطبه فدکیه فرمود:
اى کاش قبل از این کار و قبل از اینکه این چنین خوار شوم مرده بودم، از اینکه اینگونه سخن مى‏‌گویم خداوندا عذر مى‌‏خواهم، و یارى و کمک از جانب توست.

لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ ذِلَّتِی وَ تُوُفِّیتُ دُونَ مَنِیَّتِی عَذِیرِی وَ اللَّهِ فِیکَ حَامِیاً وَ مِنْکَ دَاعِیاً

منابع:
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏2، ص: 208
الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏1، ص: 107
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏29، ص: 323

«یا أبتاه! لیتنی کنت عمیاء و لا أراک بهذا الحال، یا أبتاه! لیتنی مت قبل هذا الیوم و لا أری رأسک مخضّباً بالدماء و مضروباً برُمح الأعداء»

«ای پدر! کاش کور شده بودم و تو را با این حال نمی دیدم، ای پدر! کاش پیش از این مرده بودم و سر بریدۀ تو را نمی دیدم که دشمنان چوب و نیزه بر آن می زنند. و به این وسیله دل ما را بسوزانند و ما را در مجلس خوار و ذلیل نمایند.»
منبع: از مدینه تا مدینه ص 963 ( سید محمد جواد ذهنی تهرانی)


+++

دانلود فایل صوتی اشعار زیر با صدای میثم مطیعی از لینک زیر:

https://snd.tebyan.net/1394/09/58_Meysam_Motie_D_159741.mp3

آندم که من از ناقه افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
بابا بابا بابا ، نور بصرم بابا
ای تاج سرم بابا ، ای همسفرم بابا
آن دم که تو از ناقه افتادی و غش کردی
من بر سر نی بودم با تو همه جا بودم
آن دم که مرا ظالم اظهار کنیزی کرد

بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
آن دم که تو را ظالم اظهار کنیزی کرد
در تشت طلا بودم ، مشغول دعا بودم


+++

دانلود فایل صوتی اشعار زیر با صدای مهدی سلحشور از لینک زیر:

http://dl.3sale.ir/Maddahi/Salahshor/92/Salahshor-Shab3Moharram1392%5B01%5D.mp3


بابا جونم السلام، خوب نمیبینه چشام
فقط میگم یک کلام،کودکی پیرم،میخوام بمیرم
خمیده قدمو زمین گیرم،حالا که نیستی از جونم سیرم
واسه مردن بهونه میگیرم،شد عمر کوتاه، خرج غم و اه
سلسله ی موی تو، سرخی گیسوی تو
شکافه ابروی تو، زده شرارم، برده قرارم
دور و برم یه دنیا نامرده، تو اوج غم دلم پر از درده
دنبال یک بهونه میگرده، که دل پریشون، جون بده آسون
خون خدایی، شدم هوایی، تازه رسیده ابن الشهیده
مثل تو خون از چشام چکیده
یا اباالمظلوم
با آه و اشک روون، واست میگیرم زبان
ای بابای مهربون، ای مو پریشون، ماه پر از خون
ببین که ناله و پریشونی، برده دلم رو، رو به ویرونی
پیشت میمیرم، آروم میگیرم
خرابه حالم شکسته بالم، رسیده بابا، وقت وصالم
بابای خوبم

+++

دانلود اشعار زیر باصدای عبدالرضا هلالی:

http://dl.3sale.ir/Rowze/Helali/99/Helali-Shab3Moharram1399%5B01%5D.mp3

لباسای تنم پاره توی موهام پر از خاره
کتک خوردم همش گفتم یتیمی دردسر داره
دارم میمیرم از سر درد چه دادی زد سرم نامرد
توی دستاش هر چی بود به سمت صورتم پرت کرد
چه صورتی چه گونه ای نه عزتی نه خونه ای
تنم کبود دلم شکست زخم منو کسی نبست
چشام بارونی مثل تو پیشونی خونی مثل تو
خرابه جای خوبی نیست واسه مهمونی مثل تو
خرابه بالشتش خشته به خاک تیره آغشته
تو خیلی خاکی اما برای دخترت زشته
شاید هنوز گرسنه ای آخ نکنه که تشنه ای
هر شب سرت دست یکی انگشتر دست یکی
برامون ننگ این کارا بریم تو بزم میخوارها
غرور عمه جانم رو شکستن توی بازار ها
نه واسم بال و پر مونده نه مویی روی سر مونده
ببین بعد از چهل منزل چی از ماها چند نفر مونده
چی شده این لب و دهن تنت کجاست ای بی کفن
گریه کنم به غربتت من له ترم یا صورتت
***
از ساربون بدم میاد از رد خون بدم میاد
چند روزه حتی از تنور از بوی نون بدم میاد
از بوی دود بدم میاد من از حسود بدم میاد
از اونی که پیرهنت رو دزدیده بود بدم میاد
حالا تو از زیر چشام خوشت میاد
حالا که دندون ندارم از خنده هات خوشت میاد
حالا اتو از موی سفید خوشت میاد
از اینکه زانو بزنم جلو یزید خوشت میاد
از قتلگاه بدم میاد چکمه سیاه بدم میاد
از اونی که آتیش میزد به خیمه ها بدم میاد
از هر چی جنگه بدم میاد از چوب و سنگ بدم میاد
خدا میدونه چقدر از کوچه تنگ بدم میاد
آخه کی از فحش و کتک خوشش میاد
از موی سوخته و لب ترک ترک خوشش میاد
حالا تو از موی سرم خوشت میاد
از اینکه دست دراز کنن به معجرم خوشت میاد
من از طناب بدم میاد از اضطراب بدم میاد
از خنده های حرمله جون رباب بدم میاد
از شهر شام بدم میاد از ازدحام بدم میاد
به عصمت سکینه از بزم حرام بدم میاد
به جون تو از خیزرون بدم میاد
از اینکه تو جمع عمه رو بدن نشون بدم میاد
بدم میاد حرفای بی پرده بگم
من مگه مردم که بخوان به خواهرم برده بگن
حالا تو از اشکم عزیز خوشت میاد
اینکه اینا به دخترات بگن کنیز خوشت میاد
عمو کجاست یعنی عموم خوشش میاد
از اینکه میخورم زمین جلو عدو خوشش میاد
***
رسم به ولله تو ماها ناز یتیمو میخرن
یتیم که بی تابی کنه براش عروسک میخرن
اما بگم ز شامیا با ماها خیلی فرق دارن
یتیم که بی تابی کنه سر باباشو میبرن


++++

دانلود اشعار زیر با صدای مهدی اکبری:

http://dl.3sale.ir/Maddahi/Akbari/99/Akbari-Shab3Moharram1399%5B02%5D.mp3


رواق خاک آلودشبستانی که من دارم
کجا و شأن بی پایان مهمانی که من دارم
ببافم فرش قرمز رنگ با گیسوی خونینم
به کار آید همین موی پریشانی که من دارم
سر و رویت به هم خورده ولی کن باز زیبایی
ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم
اگر چه خاکی است اما شبیه تشت اصلا نیست
بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم
الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید
شده لب پر ، لب قاری قرآنی که من دارم
از آن لحظه که دیدم در دهانت نیست دندانی
بدم می آید از این چند دندانی که من دارم
به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر
پریشان تر شده موی پریشانی که من دارم
بابا نمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست
دلیل از سر شب دست لرزانی که من دارم
سراغت را گرفتم با لگد سر باز رومی زد
زبانم را نمیفهمد نگهبانی که من دارم
تو را اینجا کشیدم که بگیرم بوس آخر را
ندارد هیچ کس مانند پایانی که من دارم


اشعار از سایت https://3sale.ir  میباشد

شعر در بیان مصیبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

فاطمیه


آن شب که شب از صبح محشر تیره تر بود
آن شب که از آن مرغ شب هم بی خبر بود

آن شب که رخت غم به مه پوشیده بودند
آن شب که انجم هم سیه پوشیده بودند

آن شب که خون از دامن مهتاب می‌ریخت
اسما برای غسل زهرا آب می‌ریخت

آن شب خدا داند خدا داند که چون بود
قلب علی زندانی از فریاد و خون بود

طفلی گرفته آستین را غم به دندان
تا نالۀ خود را کند در سینه پنهان

آن شب امیرالمؤمنین با اشک دیده
می شست تنها پیکر یار شهیده

می شست در تاریک شب مخفیانه
گه جای سیلی گاه جای تازیانه

صد بار از پا رفت و دست از خویشتن شست
جانان خود را در درون پیرهن شست

می شست جسم یار خود آرام و خاموش
میکرد بر دستش نگه طفلی سیه پوش

خود در کفن پیچید آن خونین بدن را
خونین بدن نه بلکه جان خویشتن را

چشم از نگه نای از نوا لب از سخن بست
بگشود دست حسرت و بند کفن بست

ناگه فتاد آن تیره کوکب را نظاره
گریان بگرد آفتابش دو ستاره

دو گوشواره که زگوش افتاده بودند
بر خاک تنهائی خموش افتاده بودند

دو طایر در آشیان بی آشیانه
دو بلبل گردیده خاموش از ترانه

از بی کسی در بال هم سر برده بودند
گوئی کنار جسم مادر مرده بودند

داغ دل مولا دوباره گشت تازه
ریحانه‌ها را زد صدا پای جنازه

کای گوشه گیران شب غربت بیائید
آخر وداع خویش با مادر نمائید

آن پر شکسته طایران از جا پریدند
افتان و خیزان جانب مادر دویدند

چون جان شیرین جسم او در برگرفتند
گل بوسه از آن لالۀ پرپر گرفتند

یکباره از عمق کفن آهی برآمد
با ناله بیرون دستهای مادر آمد

در قلب شب خورشید خاموش مدینه
بگذاشت روی هر دو ماهش را به سینه

می خواست بی تابی زطفلان جان بگیرد
میرفت تا عمر علی پایان بگیرد

ناگه ندا آمد علی بشتاب بشتاب
دُردانه‌های وحی را دریاب دریاب

مگذار زهرا را چنین در بر بگیرند
مگذار روی سینه مادر بمیرند

خیل ملک را رحمی از بهر خدا کن
از پیکر مادر یتیمتان را جدا کن


حکمت بلا و مصیبت در احادیث چیست؟چرا باید بلا و مصیبت ببینیم؟

حکمت بلاءو مصیبت چیست؟چرا باید مصیبت و بلا  ببینیم؟


امام صادق علیه السلام فرمودند:

شیعیان ما وقتی گناهانی را مرتکب میشوند،مستحق عذاب خداوند(درقیامت ) هستند

لکن خداوند متعال آنها را دچارمریضی میکند تا اینکه گناهانشان ریخته شود

واگرخودشان مریض نشوند،مالشان را دچار بلاء  میکند

واگر مالشان را مبتلا نکند،فرزندشان را دچار بلاء میکند

واگرفرزندشان را مبتلا نکند،قبض روحشان راخیلی سخت میکند

تا اینکه درروز قیامت از آنها راضی باشد
وآنها را وارد بهشت کند

بحار ج65 ص200