مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

دیدن وقایع شب اول قبربطور زنده توسط یک سُنی و شیعه شدن او

 دیدن حوادث شب اول قبر توسط یکی از اهل سنت و شیعه شدنش


علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل کردند که: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» می‏گفت:

 

در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما، مادر یکی از دخترهای اَفَنْدی‏ها (سنی‏های دولت عثمانی) فوت کرد.

 این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏کرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند.
 هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‏زد: من از مادرم جدا نمی‏شوم هر چه خواستند او را آرام کنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند، و فقط روی قبر را با تخته‏ای بپوشانند و دریچه ‏ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.
 

دختر در شب اول قبر، کنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است.

 

پرسیدند چرا این طور شده‏ ای؟

 

در پاسخ گفت: شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب می‏داد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد که پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است.

 

تا این که پرسیدند: امام تو کیست؟

 

آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»

 

در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه می‏کشید.

 

من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که می‏بینید که همه موهای سرم سفید شده در آمدم 

مرحوم قاضی می‏فرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق می‏کرد و آن شخصی که همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بوده‏اند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا کرد.

مرجع: کتاب داستان دوستان.

امیرالمومنین علی علیه السلام،شب اول قبر، سُنی، مادر ، سید علی قاضی،سوالات، نکیر و منکر، اهل تسنن علامه طباطبائی

عالم اهل سنتی که شیعه شد. استاد عبد المنعم حسن سودانی


استاد عبد المنعم حسن سودانیکه به مذهب شیعه هدایت شد:


این عالم اهل سنت با مطالعات فراوان در تاریخ و حدیث, به حقانیت مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پی برده و با رها کردن مذهب خود, تشیع را انتخاب می کند.

او در توصیف و وجه نام گذاری کتابش, بنور فاطمه اهتدیت می گوید:« هر انسانی در اندرون خود نوری را احساس می کند که راهنمای به حق است, ولی هواهای نفسانی و پیروی ازگمان بر آن نور پرده می اندازد, لذا انسان نیازمند تذکر و بیداری است و فاطمه ـ علیها السّلام ـ اصل آن نور است. من آن نور را دائماً در وجود خود احساس می کنم...»

او نیز دربارة نظریه عدالت صحابه می گوید:

« عدالت صحابه نظریه ای است که اهل سنت در مقابل عصمت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ جعل نمودند, و چقدر بین این دو فرق است. عصمت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ حقیقتی است قرآنی و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز بر آن تأکید دارد و در واقع نیز تحقق پیدا کرده است. اماع نظریه عدالت صحابه, مخالف قرآن کریم است. همان گونه که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز تصریح به خلاف آن نموده است,  بلکه خود صحابه به بدعت هایی که در زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و نیز بعد از آن ایجاد کردند, اقرار نمودند.»

و نیز می فرماید:
« من در وجود خود چیزی می یابم و احساس می کنم, که نمی توانم توصیفش کنم. ولی نهایت تعبیری که می توانم از آن داشته باشم این که:
هر روز احساس می کنم که به جهت تمسک به ولای اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در خود قرب بیشتری به خداوند متعال پیدا کرده ام, و هر چه در کلمات آنان بیشتر تدبر می کنم معرفت و یقینم به دین بیشتر می شود. معتقدم اگر تشیع نبود, از اسلام خبری نبود. و هر گاه در صدد تطبیق و پیاده کردن تعلیمات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در خود بر می آیم, لذت ایمان و لطافت یقین را در خود احساس می کنم.و هنگامی که دعاهای مبارکی را که از طریق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رسیده و در هیچ مذهبی یافت نمی شود, قرائت می کنم, شیرینی مناجات پروردگار را می چشم...»

هدایت شده+مستبصر+شیعه شده

آیا کثرت جمعیت دلیل بر حقانیت اهل تسنن است+ توحید در کتب صحاح اهل سنت

آیا کثرت جمعیت نشانه و  دلیل بر حقانیت اهل سنت است؟+توحیدو خداشناسی در کتب صحاح اهل سنت

قرآن کریم اکثریت مردم را بر باطل میدانند و ـ خطاب به پیامبر(ص) ـ میفرماید: (وَ إنْ تُطِعْ أکْثَرَ مَنْ فى اْلأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ)؛[21] «و اگر تو از بیشتر مردم روی زمین اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد.» از طرف دیگر اقلیّت را مورد مدح و ستایش قرار داده، نه از آن جهت که در اقلیت است، بلکه به جهت آن که غالباً خوبها در اقلیتند؛ و لذا خداوند متعال میفرماید: (وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ)؛[22] «و اندکی از بندگان من شکرگزارند.»

از این دو آیه و آیات فراوان دیگر به خوبی استفاده میشود که کثرت هیچ وقت به تنهایی میزان حقانیت نیست چه بسیار مواقعی که اقلیت بر حق بوده اند. پس میزان حقانیت، متابعت از حقّ و حقیقت است، هرچند پیروان آن در اقلیت باشند.

منبع :شیعه شناسی و پاسخ به شبهات؛ علی اصغر رضوانی،

در مورد اینکه دو فرقه ادعای اسلام داریم بله درسته اما قطعا یک فرقه اشتباه میکند و چون اکثرشان میدانند اشتباه میکنند و لجاجت میورزند و دیگران را هم میفریبند در اتش خواهند بود البته افراد معمولی که حجت بر انان تمام نشده از این گروه جداهستند ما هم اگر مقایسه کردیم منظور این بود که یک گروه کثیر اشتباه میکردند و یک گروه قلیل در راه راست بودند .اما اینکه درباره شیعه فرمودید:(مستشرقین نیز ان را از خرافاتی می دانند و تمامی علما اهل سنت نسبت به این مذهب متفق هستند که مذهبی خرافاتی و بدور از حقیقت اسلام می باشد ) از مزخرف ترین استدلال ها و بی ربط ترین جوابهائی بود که در تمام عمر شنیده بودم .معیار دین درست وحقانیت مذهب را باید از سخن مستشرقینی که معلوم نیست دینی داشتند یا نه فهمید یا از سخنان خدا و روایات پیامبرصلی الله علیه و آله که فرستاده اوست.میگوئید تمام علما اهل سنت شیعه را بدور از حقیقت میدانند خوب شیعه هم همین نظر را درباره اهل سنت دارد پس طبق نظر شما باید شما دست ازمذهبتون بردارید چون گروهی اون را باطل میدانند!!! این استدلال شما مثل این می ماند که دو گروه دانشجوی پزشکی در مسئله ای اختلاف دارند و بجای اینکه برند از اساتید خوشون سوال کنند برند از عده ای چوپان که هیچ اطلاعی در مورد طب قدیم و پزشکی مدرن ندارند سوال کنند!!!

در اینجا اثبات میکنیم که شیعیان نه تنها کافر نیستند بلکه انان درست ترین اعتقاد را درتوحید دارند و همچنین اثبات میشود که کتب صحاح سته اهل سنت پر از دروغ و اشتباه است:


اهـل سـنـت عموما معتقد به رؤیت خداوند متعال هستند,واحادیثى در کتابهاى روائى خود نظیر ((بخارى )) و((مسلم )) در این رابطه مى آورند مانند:

1 -خـداونـد سـبـحـان در بـرابـر بندگانش نمایان مى شود واورامى بینند، چنانکه ماه را در شب چهاردهم مى بینند.


2 - داراى مـنـزلى است که در آن سکونت دارد, ومحمد براى دخول بر او در منزلش سه بار اجازه مى گیرد.


3 ـ پایش را نمایش مى دهد تا مؤمنین اورا بشناسند.( گرفتی مطلبو صورتش را نشون نمیده پاهاش را نشون میده!!!)


4 - خداوند پایش را در جهنم مى گذارد پس جهنم پر مى شود.( اونوقت پای خودش نمیسوزه؟؟؟)


5 -خـداونـد مى خندد وتعجب مى کند, دو دست ودو پا وپنج انگشت دارد که آسمانهارا بر انـگـشـت اول ، زمـیـنـهـارا بـر انـگـشـت دوم ,درخـتان را بر سوم، آب وخاک را بر چهارم وسایر آفریدگان رابرانگشت پنجم مى گذارد.{ در مورد مورد پنجم به این سوال جواب بدید که انگشت خدا کجای زمین قرار داره که این همه هواپیما و سفینه.و تلسکوپ و ماهواره و کشتی نتونستند پیداش کنند؟؟؟؟؟!!!!}.


6 - خداوند هر شب به آسمان دنیا فرود مى آید.

منبع بعضی از احادیث فوق:

البخاری، ‌محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دارالفکر، بیروت، 1401، ج 7، ص 205؛ و نیز: النیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، دار الفکر، بیروت، بی‌تا، ج 1، ص 112.

همچنین در همان منبع قبلی، ج 8، ص 186 ـ 187.

همچنین در همان،ص 182؛ و نیز النیشابوری، همان، ص 115.

و در البخاری، ‌همان چاپ، ج 6، ص 33.

اما شیعیان بر اساس آیات وروایات این مساله را ممنوع مى دانند:.

1- قران میگوید (لا تدرکه الا بصار).

یعنى : ((دیدگان توان ادراک اورا ندارند)).

2- همچنین (لیس کمثله شى ) ((23)).

یعنى : ((چیزى مانند او نیست )).

3 ـ امام على (ع ) مى فرماید:.

ـ (( لا یدرکه بعد الهمم ولا یناله غوص الفطن )).

یعنى : ((بلند همتان اورا ادرک نتوانند کرد وزیر کان به حقیقتش پى نمى برند)).

راز ایـن اخـتلاف در این است که روایات فوق ساخته ((کعب الاحبار)) یهودى است , که توسط ((ابو هـریـرة )) و((وهب بن منبه )) نقل شده است و((ابو هریره )) هم فرقى بین احادیث پیامبر و((کعب الاحـبـار))نـمـى گذارد, تا جائى که ((عمر بن خطاب )) اورا مى زند واز نقل برخى روایات منعش مى نماید.

این لینکها را هم ببینید:

شیعه رؤیت خدا را ناممکن می‌داند، در حالی که رؤیت خدا در آخرت از آیات و روایات استفاده می‌شود.

توسط انتشارات ملک فهد صورت می‌گیرد؛توزیع قرآن تحریف شده میان حجاج ایرانی!

نظرات بسیار عجیب درمورد چادر ایرانی

آیت الله جوادی آملی:حجاب مسأله‌ایست عفیفانه نه عنیفانه



معرفت الله+ توحید خداشناسی+اهل سنت+اهل تسنن+رویت+دیدن خدا+ اهل سنت


وهابیت و اهل سنت ایران بیائید مباهله کنید اگر یک جو غیرت دینی دارید+ چگونه مباهله کنیم؟


 به نام خدا و با سلام به همه شما عزیزان

تذکر: این مطلب ثابت است و مطالب جدید همیشه در زیر این پست خواهند آمد

اهل سنت،وهابی ها ایران اگر غیرت دارید بیائید مباهله کنید+چگونه مباهله کنیم؟

1- از اهلسنت و وهابیت میخواهیم که پس ازمطالعه یکی ازآن دو کتاب ( که در پست قبل قرار دادیم و با کیلیک روی اینجا  صفحه اش باز میشه) اگر نخواستند حقانیت مذهب شیعه راقبول کنند ،در نظرات همین پست و از طریق ایمیل و اگر سایت یا وبلاگی دارند اعلام آمادگی کنند برای مباهله در آنها که ما اهل سنت با نویسنده این وبلاگ(یعنی این حقیر) آماده مباهله هستیم (اگر هم وبلاگ و سایت ندارند بصورت رایگان میتونند یه وبلاگ بسازند و مطالبی در مورد حقانیت مذهب خودشون توش بگذارند و بعد بنویسند که ما فلان کتاب از آن دوکتاب معرفی شده را خوانده ایم و  با نویسنده وبلاگ زیر:

اقدام به مباهله میکنیم).  بعد ازاینکاربنده هم ایمیل میفرستم و در وبلاگم اعلام آمادگی میکنم و آدرس سایت یا وبلاگ اونها را قرار میدهیم. نکته مهم به هیچ وجه با افرادی که یکی از آن دوکتاب را نخوانده اند مباهله نمیکنیم باید بنویسند ما فلان کتاب را خواندیم وهنوز معتقدیم حق با مذهب ما هست آنگاه مباهله را شروع خواهد شد.

 

2- در مرحله بعد پس ازانجام اعمال فوق( البته همین که در سایت یا وبلاگ خودتون

بقیه مطالب را در ادامه مطلب بخوانید...

 

ادامه مطلب ...

اثبات حقانیت شیعه در کُتب وهابیت (داستان هدایت شده به شیعه)


اثبات حقانیت شیعه در کُتب وهابیت


حمید شیرانی جوانی وهابی که به مذهب تشیع گرویده است، گفت:
 با خواندن ۲ حدیث از پیامبر، به دنبال شیعه شدن رفتم؛ فهمیدم که
طبق این دو حدیث، به موضوع مهدویت مورد نظر شیعیان می‌رسیم.

حمید شیرانی، جوانی که مدتی پیش از فرقه وهابیت جدا شده و به مذهب تشیع مشرف شده است، در جشن میلاد امام زمان(عج) حضور یافت و

اظهار داشت: مطمئن باشید من اگر الآن شیعه نبودم، با توجه به تبلیغات روانی وهابیون، در قالب عضویت در یکی از گروه‌های وهابی، 7 شیعه

را کشته بودم تا به بهشت بروم.



اثبات حقانیت شیعه با کتاب‌های وهابیت
 
وی ادامه داد: اما در شب ولادت امام زمان عج باید بگویم که از شناخت این آقا توانسته‌ام شیعه شوم. من فهمیدم ساحت مبارک ایشان وجود دارد.
 در منابع و
کتب معتبر وهابیت دیده بودم که در روایتی از پیامبر آمده بود کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت از
دنیا رفته است.
نقل قول مورد توجه دیگر، حدیث ثقلین بود. وقتی شروع کردم به خواندن این حدیث، از خودم سوال کردم که رسول‌الله می‌گوید
من بین امت خود
2 یادگار می‌گذارم، یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیت خود و هر کس به این 2 چنگ بزند، هیچ وقت گمراه نمی‌شود.

شیرانی گفت: سوالی که در این مقطع برای منِ وهابی ایجاد شد، این بود که تمام اهل بیت از دنیا رفته‌اند و دیگر وجود ندارند و از این دو یادگار
 فقط یکی باقی‌مانده است. این در حالی بود که طبق روایت این دو یادگار هیچ وقت از هم جدا نمی‌شوند تا هنگامی که در حوض کوثر بر رسول‌الله
وارد شوند. آن لحظه به ذهن من این خطور کرد که این دو روایت مصداق بحث مهدویتی است که شیعیان دارند. رفتم و تحقیق کردم و دیدم که در منابع
 وهابیون این دو روایت وجود دارد. از مفتی‌های وهابیت سوال می‌پرسیدم که طبق این دو روایت فقط به موضوع مهدویت موردنظر شیعیان می‌رسیم
 و شما نمی‌توانید برای تبیین دیدگاه خود به آنها استناد کنید.
 
وی ادامه داد: به تحقیقات خود ادامه دادم و این در حالی بود که وهابیت، ارتباط با شیعیان را جرم و شرک می‌دانست و خانواده من می‌گفتند شیعیان
 ناپاک هستند. کتاب شیعه به دلیل اینکه توسط یک مشرک نوشته شده است، اگر بخوانی تو هم مشرک می‌شوی. وقتی نماز می‌خواندم همیشه یه کلمه
که «شاید اشتباه می‌کنی» آنقدر مرا اذیت می‌کرد که به خودم جرأت دادم کتاب‌های شیعه را بخوانم و با شیعیان ارتباط بگیرم. دو سال کتاب خواندم و
 تحقیق کردم. از کتاب‌های علما و محققان مختلف شیعه استفاده کردم اما یک منبع دیگر که بسیار به من کمک کرد و نعمتی است که شاید شما قدر آن
 را ندانید و آن دعاهای پرفیضی است که از ائمه دارید. خدا شاهد است نخستین باری که دعای کمیل را خواندم گفتم عجب دعای قشنگی است. این
 دعاها در هیچ فرقه و مذهب دیگری، مانند ندارند.
 
مگر می‌شود عاشق باشی و از عشقت دم نزنی؟
 
شیرانی خاطرنشان کرد: به طور مفصل در این زمینه تحقیق کردم تا به این باور رسیدم که حقانیت با شیعه است و خودم هم شیعه شدم. از دانشگاه
به خانه برگشتم و تازه فهمیدم کار من شروع شده است. وارد خانه‌ای شده بودم که تمام اعضای آن کاملاً وهابی بودند. چه کار باید می‌کردم برای پدر و
 مادری که وهابی هستند؟ آن‌هایی که تمام این سال‌ها با آن‌ها زندگی کرده بودم و اکنون فهمیدم شامل مرگ با جهالت مدنظر پیامبر می‌شوند. من عاشق
اهل بیت شده بودم اما مگر می‌شود عاشق باشی و از عشقت دم نزنی. گفتم آقا جان! من چطور در جمعی باشم که نه‌تنها بویی از اهل‌بیت نبرده‌اند بلکه
 محب قاتل همسر امیرالمومنین هم هستند. تقیه من به خاطر این مسائل روز به روز بیش‌تر به هم می‌خورد تا این‌که آن‌ها فهمیدند من شیعه شده‌ام. مرا
 از خانه بیرون انداختند. یک بچه 3 ساله داشتم؛ در شهر به راه افتادم و دنبال خانه بودم اما کسی به من خانه نمی‌داد. همسرم می‌گفت در مجالس خانوادگی
 وقتی وارد می‌شوم تمام افراد به من زخم زبان می‌زنند، با وجود این‌که طبق سنت پیامبر ازدواج کرده بودیم اما به دلیل شیعه شدن، فرزند مرا حرام‌زاده می‌خواندند. 
 
وی گفت: این موضوع ادامه داشت و چند بار هم به جان ما سوءقصد کردن تا این‌که روزی پدرم به من گفت با وجود این‌که اعتقاد و علاقه‌ای به تشیع
ندارم اما نمی‌خواهم به فرزندم آسیبی وارد شود، پس هر چه زودتر از این شهر برو؛ من پرستاری بودم که تازه استخدام و مشغول به کار شده بودم.
 تصمیم خود را با همسرم در میان گذاشتم و قرار شد هر جا مستقر شدم، همسر و فرزندم را هم پیش خود بیاورم. درخواست انتقالی خود را به اداره
 گفتم اما آن‌ها با طعنه و تمسخر که امکان جابه‌جایی نیروی تازه‌کار وجود ندارد،‌ پاسخ منفی دادند.
 
شیعه شدم؛ حالا هم توسل را قبول داشتم هم شفاعت را
 
شیرانی ادامه داد: به ناچار به سمت تهران حرکت کردم تا شاید بتوانم مسئولان را متقاعد به موافقت برای انتقال کنم. نزدیک قم بودم که تابلویی
نظر مرا جلب کرد. روی تابلو نوشته بود «قم؛شهر کریمه اهل بیت». من دیگر شیعه شده بودم و هم توسل را قبول داشتم و هم شفاعت را. رفتم حرم
تا زیارت کنم. آداب زیارت را یاد گرفتم و داخل حرم رفتم. آنجا مردمی را دیدم که از «بی‌بی» برآورده شدن حاجات خود را می‌خواستند. با خود گفتم
 چرا من از بی‌بی نخواهم؟ به حضرت معصومه گفتم من یک درخواست دارم. فقط یک شغل دارم و کار دیگری از من بر نمی‌آید. از شما می‌خواهم
 انتقال من به شهر دیگر را فراهم کنید و هر جا که خودتان صلاح می‌دانید مشغول به کار می‌شوم. از حرم بیرون آمدم و مقابل یکی از درها ایستاده
بودم. جایی برای رفتن نداشتم و درماندگی عجیبی داشتم. هیچ‌جایی برای زندگی نداشتم. در همین حین، فردی دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت،
 پسرم تو بلوچ هستی؟ گفتم بله. گفت شیعه هستی؟ گفتم شیعه شده‌ام. ماجرا را برایش تعریف کردم. همان لحظه به من گفت الآن به شهرت برگرد
و اقدامات انتقال را انجام بده و بعد به قم برگرد و همین‌جا مشغول به کار شو. باورم نمی‌شد به این سرعت، حضرت معصومه جوابم را داده باشد.از
 ایشان تشکر کردم و برای به شهر خود برگشتم. برخلاف دفعه قبل، کارهای انتقال را به خوبی انجام دادم، به قم برگشتم و مشغول به کار شدم.
 
عنایت حضرت معصومه در برنامه زنده تلویزیونی
 
وی ادامه داد: 20 روز از آمدن من به قم گذشته بود ولی جایی برای زندگی نداشتم و شب‌ها در بیمارستان می‌خوابیدم. هنوز حقوقی دریافت نکرده بودم
 و نه‌تنها برای تهیه منزل بلکه برای کارهای جزئی هم پولی در اختیار نداشتم. همسرم ناراحت بود و هر روز از من می‌خواست او و فرزندم را هم به
 قم بیاورم اما جایی برای زندگی نداشتم. بازهم به حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها متوسل شدم. به ایشان گفتم بازهم درخواست دیگری دارم. یک
 سرپناه برای همسر و فرزند 3 ساله‌ام می‌خواهم. از حرم بیرون آمدم و به بیمارستان برگشتم. در بیمارستان مشغول صحبت بودم که یکی از عوامل
تلویزیون قم به سمت من آمد و بعد از کنجکاوی‌های فراوان که لهجه من برایش ایجاد کرد، وضعیتم را برایش شرح دادم. او مرا به یک برنامه
 تلویزیونی دعوت کرد و من هم قبول کردم. هنگام پخش برنامه، یکی از شهروندان با برنامه تماس گرفت و اصرار داشت با من صحبت کند. او با
 گریه به من گفت دیشب همسرش خواب عجیبی دیده است. در خواب در خانه آن‌ها را زده‌اند و فردی که پشت در بوده، به همسرش می‌گوید، میهمان شما
 در حرم منتظر است، سراغش بروید و او را به خانه بیاورید. در همان عالم خواب، وقتی همسرش به حرم می‌رود، مرا آن‌جا دیده است. آن مرد از من
خواست، بدون هیچ شرطی، برای زندگی به خانه آن‌ها بروم.
 
شیرانی با بیان این‌که بعد از آن برنامه تلویزیون به همسرم زنگ زدم و گفتم هر چه زودتر جانم (فرزندم) را بردار و بیا، گفت: خانواده همسرم،
 متوجه این موضوع شده بود و می‌گفتند اجازه نمی‌دهیم دخترمان‌ نزد ‌شیعیان برود. هر کاری کردم اجازه ندادند. به بزرگان و ریش‌سفیدان متوسل شدم
 اما آن هم نتیجه‌ای نداشت.
 
همسرم هم مدام تماس می‌گرفت و می‌گفت مرا از دست این خانواده نجات بده. بازهم به حرم رفتم؛ روبه‌روی ضریح ایستادم و گفتم بی‌بی‌ جان ما گدایی
 هستیم که در خانه هر کس برویم و از صاحب‌خانه کرامت ببینیم،‌ دیگر آن خانه و صاحبش را از یاد نمی‌بریم. من گدای خانه خودت هستم. زن و
بچه‌ام را از خودت می‌خواهم. 7 ساعت بعد، ساعت 3 بامداد، همسرم تماس گرفت و گفت پدرش که تا آن روز اجازه نمی‌داد با من همراه شود، بلوچی
که اجازه نمی‌داد زن و دختر حتی در روز بدون مرد از خانه خارج شود، نیمه‌شب او و فرزندش را از خانه بیرون کرده است. به همسرم گفتم نگران
 نباش، خدا با شماست. به فرودگاه بیا.
 
حیف است شیعه باشید و نمازتان را به موقع نخوانید/چه افرادی که فقط به عشق نماز با ولایت خونشان ریخته نشد
 
وی خطاب به شیعیان گفت: شماهایی که از نطفه شیعه به دنیا آمده‌اید، قدر خود را بدانید. افرادی بودند که به عشق شیعه بودن و نماز با ولایت
 خواندن خونشان ریخته شده‌ است. حیف است شیعه باشید و نمازتان را به موقع نخوانید. حیف است شیعه باشید و فرایض دینی را کامل ادا نکنید.
خدا را شکر می‌کنم به من صبر داد تا بتوانم این شرایط سخت را تحمل کنم تا الآن هم خانه و هم شغلم را داشته باشم. خدایا برای این همه لطفی که
 به من کردی تو را شکر می‌کنم. اما تنها چیزی که قلب مرا می‌سوزاند و آزارم می‌دهد، پدر و مادرم هستند. آن‌ها طبق فرموده رسول‌الله مرگ
 جهالت نصیبشان می‌شود چون امامشان را نمی‌شناسند. مرگ با جهالت آن‌ها بدترین آزار برای من است. شما شیعیان را به حضرت صاحب‌الزمان
و آبروی حضرت فاطمه‌ قسم می‌دهم که هنگام نماز به یاد من عاجز هم باشند. برای پدر و مادر من و امثال آن‌ها دعا کنید. دعا کنید تا پدر و مادرم را
هم کنار خودم ببینم که به ولایت امیرالمومنین را ایمان آورده‌اند تا شیعه از دنیا بروند.
 
شیرانی در آخرین جمله خود گفت: خدایا، امام ما را برسان تا شاهد ندای اشهد ان علی‌ ولی‌الله از تمام ممالک باشیم.
 
منبع:تسنیم

آماده مباهله با وهابیت و اهل سنت که انصاف در پذیرش حق را ندارند هستیم + دانلود دو کتاب


با سلام و عرض ادب 

بعد از انتشار پست قبلی و آشنا شدن اهل سنت با سایتwww.sonnat.net و دیدن استدلالات عقلی و نقلی و تاریخی در اثبات حقانیت شیعه و کفر و نقاق عمر و ابابکر و عثمان و... در این  نظرات عجیب و  مزخرفی که حاکی از سوختن و استیصال اهل سنت و وهابیت بی انصاف که نمیخواهند حق را قبول کنند و البته جوابی هم در  رد ادعاهای شیعه ندارند دریافت کردیم که بعضی از اونها را که قابل انتشار بود تائید کردیم در وبلاگ http://tahazratedoost.blogfa.com/post-268.aspx

و اینگونه اعلام کردیم که:

 (این حقیر رو سیاه، شرمسار در مقابل خدا آماده مباهله با شما حضرات و علماتان هستم از طریق وبلاگ یا تلگرام یا ایمیل  بشرطی که حداقل یکی از دو کتاب شبهای پیشاور یا ترجمه المراجعات را خوانده باشید قبلش من از جان مایه میگذارم برای مذهبم چون مطمئن هستم به حقانیت مذهبم شما چطور؟؟؟)

حال برای اینکه دسترسی راحتتری به این کتابها داشته باشند لینک دانلود آنها را برای وهابیون و اهل سنت قرار میدهیم:

لینک غیر مستقیم دانلود کتاب “ شبهای پیشاور” (صوتی +PDF+موبایل)

المراجعات یا رهبری امام علی در قرآن و سنت یکی از کتب شیعه‌است که توسط عبدالحسین شرف الدین موسوی نوشته شده‌است. در سال ۱۳۳۱ هجری قمری، علامه شرف الدین نویسنده کتاب به مصر رفته و با شیخ سلیم بشری، رییس دانشگاه الازهر دیدار می‌کند. این دیدار باعث مباحثه آن دو در حول اعتقادات شیعه و سنی می‌شود که به صورت 112 نامه ادامه پیدا می‌کند.
آنچه زیبایی این کتاب را دوچندان کرده رعایت ادب و احترام طرفین است. این کتاب، بر خلاف بسیاری از مباحثات - که پر است از اهانت ها و هتک حرمت‌ها- بدون کوچکترین شائبه ای از توهین و با انصاف متقابل تالیف گشته است و این امر اهمیت خواندن این کتاب را برای هر انسان حقیقت جو، دوچندان می کند.
به همین علت تصمیم گرفتیم که متن کامل این کتاب را به سه زبان ارائه دهیم تا بتوانیم امکان استفاده‌ی افراد بیشتری از این کتاب را فراهم کنیم. شما می‌توانید برای دوستان غیرفارسی زبانتان از دو نسخه‌ی عربی یا انگلیسی کتاب استفاده کنید.

 

منبع مطلبی که در مورد کتاب المراجات نقل شد:
http://www.tathira.com/Detail-article.aspx?code=78

 وهابیون و  عزیزان اهل سنت  این مطلب را به علماتان  نشان بدید و بخواهید که مباهله کنند تا گمراه با عذاب خداوند  رسوا شود

چرا امیرمؤمنان (علیه السلام) از همسرش دفاع نکرد؟

چرا با وجود حضرت علی(ع)، فاطمه زهرا (س) پشت در رفت؟

چرا، بنی هاشم و انصار، از حضرت زهرا (س) دفاع نکردند؟

اثبات حقانیت شیعه در کُتب وهابیت (داستان هدایت شده به شیعه)

عالم اهل سنتی که شیعه شد.وکیل مشهور مصری, دمرداش عقالی

اثبات حقانیت شیعه در یک دقیقه با سه آیه قرآن توسط حجت الاسلام محسن قرائتی

وهابیت و اهل سنت این سایت و پیج و کانال را نخوانند به هیچ عنوان چون شیعه میشوند اگر ذره ای انصاف داشته باشند!!! وهابی


وهابیت و اهل سنت اینجا را نخوانند به هیچ عنوان چون شیعه میشوند اگر ذره ای انصاف داشته باشند!!! وهابی

با سلام

وهابیت و اهل سنت اینجا را نخوانند به هیچ عنوان چون شیعه میشوند اگر ذره ای  انصاف داشته باشند!!!

www.sonnat.net


پیچ اینستاگرام:
http://instagram.com/sonnat.net110


پیج لاین:
http://line.me/ti/p/~@LSP3191O


کانال تلگرام به همراه لینک join :
https://telegram.me/joinchat/BRxGPDvQSXPGge17L85irg