منبع: صد نکته از هزاران، آیت الله حاج شیخ علی رضائی تهران
نظر ایت الله وحید خراسانی در مورد کاروانهای غدیر:
به سند صحیح در اصول اولیه از روایات چهارصد گانه شیعی در کتاب جابر نقل شده است:
با سلام هرکسی یه ذره امام زمانش را دوست داره این کلیپها را ببینه و منتشر کنه تا جایی که میشه به هر شکل میتونید تا خدمتی به امام بکنید و نام خود را جزءخدمتگذارن حضرت قرار بدید
قسمت دوم کلیپ حسرت:
قسمت سوم به :
لطف و کرامت عجیب امیرالمومنین به خادمان مجلس غدیر مشهد_معاونیان
نذر مجرب غدیر،اینطوری خیلی سریع حاجت بگیرید،اگر از اصل مال تون نمیدید از سهم امام خرج غدیر کنید
شما هم این کلیپ ها رابه هر شکل میتونید منتشر کنید
بقیه کلیپها در این ادرس هست حتما ببینید: https://www.namasha.com/channel6638540240
سری دوم : تبلیغ غدیر با تغییر عکس پروفایل ( کلی عکس نوشته و تصویر جالب )
شما به عشق علی حاضرید چه کار کنید در آستانه عید غدیر؟
بیایید غدیر را به روش امیرالمؤمنین(ع) جشن بگیریم
منبع : کتاب الأختصاص
کپی این متن به هر شکل ثواب داره و باعث خوشحالی امام زمان و بنده میشه
با سلام و عرض ادب میلاد امام مجتبی را به امام زمان صلوات اللهعلیه و همه شیعیان و محبین تبریک میگم.
دلیل آتش بس امام حسن علیه السلام همان دلیل جدش رسول خداست که صحابه قصد
داشتند پیمبر صلی الله علیه و آله را در مکه بکشند پس حضرت به غار گریخت:
علت
آتش بس امام مجتبی علیه السلام همان علت صبر امیرالمومنین علیه السلام در
برابر عمر بود که میخواست اهل بیت علیهم السلام به بهانه علی علیه السلام
بکشد:
استدلال قرآنی و عقلی و روائی امام حسن علیه السلام برای آتش بس با معاویه:
اگر حضرت صاحب عج قبل از موعد مقرر بین مردم ظاهر شود مردم او رها + و طواغیت او را میکشند:
اگر مردم گرد اهل بیت علیهم السلام جمع شوند زندگی دنیا و آخرت آنها
تامین خواهد شد و در زمین دیگر هیچ فقیر و یا کافری نخواهد بود:
وضع اقتصاد و فرهنگ و سیاست کشورهای اسلامی اسف بار است چون عالم حقیقی خانه نشین و نادانها امیر و حاکم و وزیر و وکیل هستند:
امثال معاویه بخاطر خریت مردم در حکومت طمع میکنند.
حکومت های فاسد سبب کفر و بی دینی مردم میشوند.
امام حسن علیه السلام اگر با معاویه آتش بس نمیکرد مردم حضرت را میکشتند:
حسین بن قیس میگوید:
امام حسن علیه السلام بعد از آتش بس وقتی مردم بسوی معاویه رفتند به منبر رفت و فرمود: ایها الناس،
معاویه خیال میکند من او مستحق خلافت رسول خدا میدانم امام خودم را مستحق ندانستم، اما او به خدا قسم دروغ میگوید
خداوند در قرآنش و رسول خدا صی الله علیه و آله در سنتش فرمودند ما خلافت متعلق به ما اهل بیت علیهم السلام است!
ای مردم،
اگر بسوی من می آمدید و بیعت نمی شکستید و مرا اطاعت و نصرت میکردید از
آسمان برای شما باران و از زمین گنجهای آنرا بیرون می آوردم، و معاویه نیز
در حکومت خداوند طمع نمیکرد
رسول الله صلى الله علیه وآله فرمودند:
هرگز شخصی حکومت را به عهده نمیگرد و شخصی عالم تر از او در امت باشد الا
اینکه اوضاع اقتصادی و دینی مردم بدتر میشود تا آنجا که مردم دین خدا را
نیز رها خواهند کرد و گوساله پرست میشوند
سپس حضرت فرمودند:
فقد
ترک بنو إسرائیل هارون وعکفوا على العجل وهم یعلمون أن هارون خلیفة موسی،
وقد ترکت الأمة علیا وقد سمعوا رسول الله یقول لعلی: أنت منی بمنزلة هارون
من موسى غیر النبوة فلا نبی بعدی. ترجمه:
بنی اسرائیل هارون خلیفه موسی را بخاطر گوساله پرستی ترک کردند در صورتیکه یقین داشتند هارون خلیفه موسی است
امت محمد صلی الله علیه و آله نیز خلیفه او را مانند بنی اسرائیل ترک
کردند با اینکه میدانستند محمد صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام
فرموده بود:
نسبت تو به من مانند نسبت هارون به موسی است الا اینکه بعد از من پیمبری نمی آید!
پس
شما امت محمد صلی الله علیه و آله نیز ما اهل بیت علیهم السلام را مانند
بنی اسرائیل رهاکردید، و دنبال گوساله پرستی یعنی ابوبکر و عمر و معاویه
رفتید
سپس حضرت فرمودند:
وقد هرب رسول الله من قومه وهو یدعوهم
إلى الله حتى فر إلى الغار، ولو وجد علیهم أعوانا ما هرب، ولو وجدت أعوانا
ما بایعتک یا معاویة:
ترجمه:
بدرستیکه پیمبر بخاطر بسب خوف از قتل
از دست قوم خودش به غار فرار کرد، و اگر یار و یاور داشت فرار نمیکرد و من
نیز اگر یاور داشتم با تو ای معاویه آتش بس نمیکردم
برای همین قرآن
داستان هارون را بیان میکند که بنی اسرائیل او را رها کردند و او نیز
بدونه یاور مستضعف شد تا جاییکه حتی نقشه قتل هارون را کشیدند
قریش
نیز میخواست پیمبر صلی الله علیه و اله را بکشد پس وقتی حضرت بی یاور شد
از مکه فرار کرد، و شما نیز مرا مانند او بی یاور رها کردید، و قصد کشتن
مرا داشتید و با معاویه بیعت کردید
ایها الناس، غیر از من و برادرم حسین علیهم السلام کسی در زمین جدش محمد و پدرش علی وصی محمد علیهم السلام نیست،
پس از خدا بترسید و بعد از این همه استدلال عقلی و قرآنی و روایی ما را رها نکنید که فتنه های سیاه معاویه شما را هلاک خواهد کرد
الأمالی - الشیخ الطوسی - الصفحة ٥٦٧
کتاب سلیم بن قیس - تحقیق محمد باقر الأنصاری - الصفحة ٤٥٩.
الاحتجاج - الشیخ الطبرسی - ج ٢ - الصفحة ٨
العدد القویة - علی بن یوسف الحلی - الصفحة ٥٢.
الدر النظیم - إبن حاتم العاملی - الصفحة ٥٠١.
قادتنا کیف نعرفهم - المرجعیة الشیعیة السید محمد هادی الحسینی المیلانی - ج ٣ - الصفحة ٥٢١.
+++
عکس پروفایل میلاد امام حسن مجتبی:
قطره ای از معجزات و علامت امامت الهی امام جواد علیه السلام
عمار بن زید میگوید: به حضرت جواد علیه السلام گفتم: علامت امام چیست
فرمودند: اینگونه معجزه کند:
پس دست بر صخره ای گذاشت و انگشتانش مانند آب در آن فرو رفت.
و آهن مانند موم در دستش نرم بود، و با انگشترش سنگ را مُهر میکرد
و وقتی صحبت میکرد از دهانش نوری ساطع بود، و از سر مبارکش نوری به آسمان میرفت، و میفرمود:
خداوند مانند سلیمان به ما زبان پرندگان را آموخته، و علم هر چیزی را عطا فرموده!
و با دست به سر حیوانی زد و فرمود: بگو لا إله إلا الله وحده لا شریک له
پس آن نیز گفت: لا إله إلا الله وحده لا شریک له
و دست روی منبر گذاشت پس منبر برگ داد، و میوه های مختلف از آن روید،
و به حیوانات دستور میداد، و آنها اطاعت میکردند و به زبان فصیح پاسخ میدادند
و فرمودند: قدرت و علامت امامت این است!
منبع. نوادر المعجزات ۱۸۱و ١٨٢.
+++
قطره ای از معجرات دست الهی مولانا امام جواد علیه السلام:
عجب کشید دست جواد به زنجیر جان مرا،…. إبراهیم بن سعید میگوید:
امام جواد علیهم السلام را دیدم که پرنده ای سیاه رنگ در نزدش بود
پس بر آن پرنده دستی کشیدند و رنگش تبدیل به زرد شد،
سپس دوباره بر آن دستی کشیدند و قرمز شد،
و باز حضرت باز بر آن پرنده دستی کشیدند و رنگش سیاه شد،
سپس فرمودند: ای پسر سعید، این - یکی - از آیات امام زمان شماست
پس گفتم: من دیدم که پدر شما نیز همین کار را انجام داد، (و خداوند شما آل محمد را از سلاله همدیگر قرار داده است)
پس حضرت دست خود را به زمین زدند، و از خاک سکهای طلا بیرون ریخت!
سپس فرمودند: عجب از شما که در سرزمینتان مردم فکر میکنند که امام آل محمد علیهم السلام محتاج مال مردم است؟
پس به آنها بگو:
تمام گنجهای زمین در دست امام است.
منبع نوادر المعجزات ١٨٠.
+++
.عجب کشید دست جواد به زنجیر جان مرا،
.رسید نفس به شماره و به لب رساند جان مرا!
.جواد همان زاده و پور رضاست و حرمش،
.طلب کند مرا هر دم و افسار ربوده مرا!
وحشی کربلایی