بحار الانوار/ج۳۴/ص۲۶۸.
چرا دعایمان مستجاب نمیشود ،چگونه به حاجت برسیم؟
دو سخنرانی مهم درمورد روش توسل به امام زمان
تبریک میلاد امام حسن عسکری و 2 نماز مجرب برای افزایش و زیاد شدن ثروت،مال، رزق و روزی و غنی
این داستان را یکی از تجار برای یکی ازعلما تعریف کرده بود :
میگفت: من کارخانه داشتم وضع مالی خیلی خوبی داشتم تا اینکه یه دفعه اوضاع کاری بهم ریخت و ورشکست شدم و 80میلیون تومن بدهکارشدم اون زمان که میشید با یه میلیون یه خونه خرید .میگفت به حدی وضعم خراب شد که از ترس طلبکارها توخونه مخفی میشدم و جواب تلفن ها را نمیدادم هرکی هم زنگ خونه را میزد در را باز نمیکردم چون میدونستم طلبکارها هستند . میگفت هر چی هم طلا داشتند خانواده ازشون گرفتم فروختم خرج روزانه مون کردم . هیچ درامدی نداشتم دیگه . یه روزی به خانمم گفتم .اگر میتونی برو از اقوامت یه پولی بگیر تا برم زیارت امام رضا صلوات الله علیه به اقا التماس کنم مشکلم را حل کنه .میگفت او هم رفت و از خواهرش به اندازه بلیط اتوبوس رفت و برگشت از تهران به مشهدو بلعکس پول قرض کرد . من هم سوارشدم رفتم مشهد و مشرف شدم حرم زیارت کردم و گریه و التماس و عرض حاجت کردم اومد ازکفشداری کفشام را بگیرم دیدم پول بلیط برگشت به تهران که تو جیبم بود را دزدیدند و دیگه پول برگشت هم ندارم خیلی ناراحت شدم و به امام اعتراض کردم که اقا حاجتم که ندادید هیچ تازه هر چی هم پول داشتم توحرم شما ازم دزدید حالا چه خاکی به سرم بریزم میگفت همینطورناراحت و پا برهنه از حرم زدم بیرون .تو خیابونها میچرخیدم به فکرم رسید من که روم نمیشه از کسی چهره به چهره درخواست پول کنم زنگ میزنم به یه شماره ای تومشهد و میگم مشکلم را شاید یکی دلش به حالم سوخت پول بلیط را بهم داد. یه سکه تو جیبم مونده بود باهاش زنگ زدم یه شماره ای گوشی را یه اقایی برداشت منهم گفتم بهش چه مشکلی برام پیش اومده .اون هم گفت ادرس بده الان کجایی تا بیام سراغت. ادرس دادم چیزی نگذشت یه ماشین مدل بالا اومد به اون ادرس گفت تشریف بیارید بریم خونه .ما هم رفتیم همین که درب خونه باز شد دیدم یه اقای با ذوق و شوق اومد جلو ودست انداخت گردن من و خیلی بهم احترام کرد فهمیدم او صاحب خونه است که راننده اش را فرستاده بود دنبالم . بعد رفتیم یه غذایی خوردیم و بعد بهم گفت شما چقدر بدهکاری گفتم 80 میلیون گفت چقدر نیازداری تا بتونی کارخونه را دوباره راه بندازی گفتم 200میلیون میگفت سریع 2 تا چک به این مبالغ نوشت بهم داد وگفت اون 80 میلیون که مال خودت هست نذر امام رضاست!! اون 200 تومن هم قرض بهت میدم هرموقع داشتی خورد خورد بهم پس بده اگر هم من یا شما مُردیم حلالت باشه( دیگه لازم نیست اگر من مردم به وارثم چیزی بدی). من بُهت زده شده بودم ازاین همه بخشش و سخاوت و مهربانی .
گفتم قضیه این نذر که چک 80 میلیونی دادید چیه ؟ گفت این پسرم مدتی پیش مریض شده هرجا تو ایران دکتربردیمش گفتن این زنده نمیمونه و کارش تمومه ما نمیتونیم جراحیش کنیم ببرش خارج شاید اونجاب تونن کاری کنند .من هم بچه را بردم لندن اونجا یه پرفسوری دیدش گفت باید جراحی بشه ولی امکان زنده موندش خیلی کمه امیدی بهش نیست. ما هم گفتیم دیگه جراحیش کنید . روز عمل، پرفسور بهم گفت برو به خدا یا بهر کسی که معتقدی میتونه کمک کنه بچه ات شفا پیدا کنه متوسل شو. من هم رفتم یه گوشه نشستم به امام رضا گفت اقا این بچه را شما شفا بده من هم مشکل یکی از زائرهات را برطرف میکنم در حد توانم هر چی که باشه و نامَردم اگر براش سنگ تموم نذارم .شما هم در عوض بچه ام را شفا بده . میگفت بچه را از اتاق عمل اوردن بیرون بردن توی بخش. بعدا که دکتر معاینه کرد بهم گفت عمل خیلی خوب بوده و بچه کاملا درمان شده انگارمعجزه شده.امدیم مشهدو گذشت مدتی تا دیشب که خواب امام رضا را دیدم .اقا تو خواب بهم گفتند یادته چه عهدی با ما بستی و چه نذری کردی؟ فردا کسی را میفرستم پیشت که به نذرت عمل کنی و مشکلش را برطرف کنی. من صبح خوشحال شدم که امام برام قرار کسی را حواله کنه رفتم دفتر کارم پرسیدم کسی مراجعه نکرده با من کار داشته باشه گفتند نه ؟ به کارخانه زنگ زدم اونجا هم خبری نبود تا اینکه ظهر اومدم خونه و تو بهم تلفن کردی و من ماشین برات فرستادم .
بعد بهم گفت ایا از من راضی هستی مشکلت را کامل برطرف کردم ؟ برات سنگ تموم گذاشتم ؟ گفتهم بله. گفت پس بیا رو کن به حرم امام رضا بگو که ازمن راضی هستی و مشکلت حل شده . من هم همین کار را کردم و بعد خداحافظی کردم و به لطف امام رضا همه مشکلاتم حل شد.
شهادت رسول اکرم و امام حسن مجتبی و امام رضا صلوات الله علیهم را به امام زمان صلوات الله علیه و همه شما تسلیت عرض میکنم
در کتاب گرانقدر "صلح امام حسن علیه السلام"
اثر عالم وارسته شیخ راضی آل یاسین، آمده که :
«مظلومیت
روز ساباط امام حسن علیه السلام (ساباط یکی از محلات شهر مدائن بود که در
آنجا امام مجتبی علیه السلام مجبور شد، صلح را بپذیرد) از مظلومیت روز
عاشورای امام حسین علیه السلام بیشتر است».
دلیل آن روشن است، چون
روز عاشورا، سراسر حماسه بود، چنانکه حضرت زینب علیهاالسلام در اوج آن
مصیبت عظیمی که فقط یک روز است و بعد از آن، به فوز عظیم نائل آمدند، می
فرماید: ما رأیت الا جمیلا، یعنی عاشورا سراسر زیبایی و حماسه بود، ولی
امام مجتبی علیه السلام بعد از روز ساباط 10 سال صبر کرد و شاهد آن همه
غربت و مظلومیت بود.
و این مظلومیت امام مجتبی علیه السلام هنوز
هم در بین شیعیان ایشان جریان دارد و برخی فکر می کنند که امام حسین علیه
السلام مرد جنگ و جهاد و دلاوری بود ولی امام حسن علیه السلام مرد سازش و
محافظه کاری و گوشه نشینی. فلذا امام حسن علیه السلام مظهر مظلومیت و غربت
است حتی در بین شیعیان خودش. منبع: سایت تبیان
چند لینک جالب:
چند حدیث از رسول اکرم به مناسبت روز شهادت پیامبر و امام حسن مجتبی صلوات الله علیهما
مظلومیت پیامبر و همسر و اهل بیت شان و روایات جعلی در فضائل دشمنان شان + تنها دستی که پیامبر بوسه زد
بزرگترین عید مسلمانان را به امام زمان صلوات الله علیه و همه شما عزیزان تبریک میگم . برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان بگو:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم
مطلب اول : شکر نعمت ولایت معصومین علیهم السلام
سید شرف الدین عاملی رضوان الله علیه روایت کرده است:
امام صادق علیه السلام در مورد
فرموده خداوند در سوره ماعون: «آیا آن کسی را دین خداوند را تکذیب میکند
را دیدی؟» فرمودند: یعنی دین خداوند را به وسیله تکذیب ولایت ما آل محمد
علیهم السلام را تکذیب میکند. به درستی که #دین #همان_ولایت معصومین علیهم
السلام است، و و موید آنچه بیان کردم سخن خداوند متعال در قرآن کریم است
که میفرماید: «به درستی که دین در نزد خدا فقط اسلام است» و این دین به
شهادت آیه قران کریم بدون ولایت کامل نمیشود چون خداوند متعال ولایت را
[مانند نماز، روزه، زکات و حج] واجب کرده است چنانچه در سوره مائده
میفرماید: «امروز - در غدیر که ولایت امیر المومنین علیه السلام را به شما
واجب کردم - پس دین شما را کامل کردم و تمام نعمت خودم را برای شما تمام
کردم و از امروز از اسلام به عنوان دین برای شما راضی هستم». پس اگر ولایت
در قرآن نازل نمیشد دین کامل نمیشد، و نعمتهای الهی اتمام نمییافت، و
خداوند از اسلام به عنوان دین ما راضی نمیشد، از همین جهت است که دین به
معنی ولایت [معصومین] شد؛ پس به دین خدا تمسک بجو و در دایره شیعیان وارد
شو، و وقتی وارد دایره شیعیان شدی بسیار بگو:
الحمد لله رب العالمین.
منبع: تاویل الآیات الظاهرة، تالیف سید شرف الدین استرآبادی،
#تفسیر_قرآن
#آیه_اکمال
تاویل سوره ماعون
+++ مطلب دوم
عرضه ولایت بر تمام کائنات
#ولایت
#غدیر
#غدیری_ام
فِی
یَوْمِ الْغَدِیرِ عَرَضَ اللَّهُ الْوَلَایَةَ عَلَى أَهْلِ
السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ فَتَسْبِقُ إِلَیْهَا أَهْلُ السَّمَاءِ
السَّابِعَةِ فَزَیَّنَ بِهَا الْعَرْشَ ثُمَّ سَبَقَ إِلَیْهَا أَهْلُ
السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ فَزَیَّنَهَا بِالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ثُمَّ
سَبَقَ إِلَیْهَا أَهْلُ السَّمَاءِ الدُّنْیَا فَزَیَّنَهَا
بِالْکَوَاکِبِ ثُمَّ عَرَضَهَا عَلَى الْأَرَضِینَ فَسَبَقَتْ مَکَّةُ
فَزَیَّنَهَا بِالْکَعْبَةِ ثُمَّ سَبَقَتْ إِلَیْهَا الْمَدِینَةُ
فَزَیَّنَهَا بِالْمُصْطَفَى مُحَمَّدٍ ص ثُمَّ سَبَقَتْ إِلَیْهَا
الْکُوفَةُ فَزَیَّنَهَا بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ عَرَضَهَا عَلَى
الْجِبَالِ فَأَوَّلُ جَبَلٍ أَقَرَّ بِذَلِکَ ثَلَاثَةُ أَجْبُلٍ
[أَجْبَالٍ] الْعَقِیقُ وَ جَبَلُ الْفَیْرُوزَجِ وَ جَبَلُ الْیَاقُوتِ
فَصَارَتْ هَذِهِ الْجِبَالُ جِبَالَهُنَّ وَ أَفْضَلَ الْجَوَاهِرِ ثُمَّ
سَبَقَتْ إِلَیْهَا جِبَالٌ أُخَرُ فَصَارَتْ مَعَادِنَ الذَّهَبِ وَ
الْفِضَّةِ وَ مَا لَمْ یُقِرَّ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَقْبَلْ صَارَتْ لَا
تُنْبِتُ شَیْئاً وَ عَرَضَتْ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ عَلَى الْمِیَاهِ فَمَا
قَبِلَ مِنْهَا صَارَ عَذْباً وَ مَا أَنْکَرَ صَارَ مِلْحاً أُجَاجاً وَ
عَرَضَهَا فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ عَلَى النَّبَاتِ فَمَا قَبِلَهُ صَارَ
حُلْواً طَیِّباً وَ مَا لَمْ یَقْبَلْ صَارَ مُرّاً ثُمَّ عَرَضَهَا فِی
ذَلِکَ الْیَوْمِ عَلَى الطَّیْرِ فَمَا قَبِلَهَا صَارَ فَصِیحاً
مُصَوِّتاً وَ مَا أَنْکَرَهَا صَارَ أَخْرَسَ مِثْلَ اللَّکَن
حضرت آقا امام رضا سلام الله علیه:
و
حق سبحانه و تعالى در روز غدیر ولایت را بر اهل هفت آسمان عرضه کرد پس اهل
آسمان هفتم سبقت نمودند به قبول آن ایشان را مزیّن گردانید به عرش، پس اهل
آسمان چهارم قبول کردند مزین ساخت آن را به بیت المعمور
پس اهل آسمان دنیا قبول کردند مزین ساخت آن را به کواکب(ستارگان)که از آنجا دیده مىشود
سپس ولایت را عرض فرمود بر زمینها سبقت نمود مکه معظمه به آن مزین گردانید مکه را به کعبه معظمه
سپس مدینه قبول کرد و مزین گردانید آن را به حضرت محمد صلی الله علیه و آله
بعد از آن کوفه قبول نمود و مزیّن گردانید آن را به حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه
و
عرض فرمود ولایت را بر کوهها پس اول کوهى که اقرار نمود سه کوه بود کوه
عقیق و کوه فیروزه و کوه یاقوت بود، مزین گردانید این کوهها را به این
جواهر، و این جواهر را افضل گردانید
دیگر کوهها قبول کردند و معدن طلا و
نقره و سایر جواهر شدند، تا آن که محل زراعت و گل و لاله شدند و هر کوهى
که قبول نکرد از آن چیزى نمىروید.
و در این روز ولایت را عرض فرمود بر آبها هر آبى که قبول کرد شیرین شد، و هر چه قبول نکرد تلخ شد
سپس ولایت را عرضه کرد بر گیاهان هر چه قبول کرد شیرین و خوشبو شد و هر چه قبول نکرد تلخ شد.
و در همین روز ولایت را عرض فرمود بر مرغان هر مرغى که قبول کرد خوش صدا شد و هر چه قبول نکرد لال شد.
منابع:
اقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج1، ص: 465
زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص: 204
مسند الإمام الرضا (عطاردی)، ج2 ، ص: 19
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج27، ص: 262
عوالم العلوم، حدیثالغدیر، ص: 224
لوامع صاحبقرانى، ج6، ص: 253
+++ مطلب سوم
یک فضیلت از امیرالمومنین علیه السلام در بقیع
ساکت شدن زلزله
در
زمان خلافت منحوس عمر بن الخطاب (قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها) قبرهای بقیع به لرزه درآمدند و کم کم لرزش در خانه
های مدینه هم احساس شد و همه نگران شدند. عمر دست به دامن امیر المؤمنین
علیه السلام شد. آن حضرت صد نفر از اصحاب بدر را فراخواند و از بین آنان ده
نفر را انتخاب فرمود. آن ده نفر را پشت سر خود قرار داد و نود نفر باقی
مانده را بدنبال آنان روانه ساخت. اهل مدینه همه از خانه های خود خارج شده
بودند. سپس ابوذر و سلمان و مقداد و عمار را طلبید و آنان را پیشاپیش خود
فرستاد تا به میانه بقیع رسیدند.
در این لحظه پای مبارک خود را به زمین زدند و سه مرتبه فرمودند تو را چه شده؟
زمین
لرزه ساکت شد. سپس فرمودند خدا و رسول راست گفتند. پیامبر به من خبر داده
بودند این روز و این ساعت را. اگر این زلزله زلزله روز قیامت می بود پاسخ
مرا میداد و به من میگفت که چه شده است و گنجینه های خود را خارج
میساخت.
پس از آن جمعیت متفرق شدند و لرزشی احساس نشد.
منبع:(تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة ص807)
+++مطلب چهارم
عایشه
میگوید روزی با رسول خدا در خانه نشسته بودیم دیدم صدای دق الباب آمد
!رسول خدا به من اشاره کردند که در خانه را باز کنم رفتم دیدم پدرم بر ما
وارد شد پیامبر اشاره کردند بنشین
دو مرتبه صدای دق الباب آمد !در را باز کردم یکی دیگر از صحابی وارد شد پیامبر اشاره کردند بنشین
مرتبه سوم که صدای دق الباب آمد پیغمبر فرمود خودم در را بازمیکنم
در را باز کردند حضرت علی وارد شدند پیغمبر سر و روی علی را بوسیدند و جای خود را به او دادند
از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدم چرا ایندفعه به من اجازه ندادید در را باز کنم
پیغمبر فرمود اولین باری که در زده شد جبرئیل نازل شد و فرمود بنشین
دومین دفعه هم جبرئیل از جانب خدا دستور آورد بنشین
سومین دفعه برادرم جبرئیل نازل شد
و
فرمود برخیز که صد و بیست و دو هزار ملک پشت در دعوا میکنند که چه کسی در
را به روی علی باز کند یا رسول الله خودت برو و آن ها راآرام کن و در را
باز کن .
«جانم علی»
صحیح بخاری ج ۲ صفحه۶۲۱
صحیح مسلم جلد ۳ صفحه ۴۵۲
ابن حجر عسقلانی ج ۱ ص ۱۹۸
(( هرسه منبع از معتبر ترین کتب اهل سنت)))
نثار وجود نازنین حضرت علی علیه السلام صلوات
میلاد مسعود امام هادی صلوات الله علیه را به امام زمان علیه السلام و همه شما تبریک میگم
متوکل و هتک حرمتِ حجت خدا علیه السلام در روز عید #فطر و عقوبتی سنگین
از قضا امام علیه السلام حال مساعدی نداشتند و بر شانه یکی از موالیانشان تکیه زده و به سختی حرکت میفرمودند؛هاشمیان از دیدن این حالت امام علیه السلام طاقت از دست دادند و به محضر امام عرضه داشتند: ای مولای ما در این عالم کسی جز شما نیست که مستجاب الدعوه باشد آیا دعا نمیفرمایید تا خداوند شر او را از شما کم کند؟
امام علیه السلام فرمودند:
در این عالم کسی هست که ریزه های ناخن او نزد خدا محترم تر از ناقه قوم
ثمود است، وقتی ناقه کشته شد صیحهای به سمت خدا زد ؛و خداوند فرمود:
#سه_روز مهلت داده میشوید و این وعدهای است که دروغ در آن نیست!!!
بعد
از این واقعه، فرمایش امام هادی علیه السلام به وقوع پیوست و متوکل پس از
این هتک حرمت عظیم که به امام هادی علیه السلام نمود، #سه_روز بیشتر زنده
نماند و بعد از سه روز به قتل رسید و به خالدینِ در جهنم پیوست.
بحارالانوار، ج۵۰، ص۲۰۹
به قصد تعجیل در فرج امام زمان 3 صلوات هدیه کنید به محضر مقدس امام هادی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم