مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مظلومیت روز ساباط امام حسن علیه السلام بیشتر از روز عاشورا بود

شهادت رسول اکرم و امام حسن مجتبی و امام رضا صلوات الله علیهم را به امام زمان صلوات الله علیه و همه شما تسلیت عرض میکنم


در کتاب گرانقدر "صلح امام حسن علیه السلام" اثر عالم وارسته شیخ راضی آل یاسین، آمده  که :
 «مظلومیت روز ساباط امام حسن علیه السلام (ساباط یکی از محلات شهر مدائن بود که در آنجا امام مجتبی علیه السلام مجبور شد، صلح را بپذیرد) از مظلومیت روز عاشورای امام حسین علیه السلام بیشتر است».
 
دلیل آن روشن است، چون روز عاشورا، سراسر حماسه بود، چنانکه حضرت زینب علیهاالسلام در اوج آن مصیبت عظیمی که فقط یک روز است و بعد از آن، به فوز عظیم نائل آمدند، می فرماید: ما رأیت الا جمیلا، یعنی عاشورا سراسر زیبایی و حماسه بود، ولی امام مجتبی علیه السلام بعد از روز ساباط 10 سال صبر کرد و شاهد آن همه غربت و مظلومیت بود.
 
و این مظلومیت امام مجتبی علیه السلام هنوز هم در بین شیعیان ایشان جریان دارد و برخی فکر می کنند که امام حسین علیه السلام مرد جنگ و جهاد و دلاوری بود ولی امام حسن علیه السلام مرد سازش و محافظه کاری و گوشه نشینی. فلذا امام حسن علیه السلام مظهر مظلومیت و غربت است حتی در بین شیعیان خودش. منبع: سایت تبیان



چند لینک جالب:

مروری بر اسناد «شهادت» رسول خدا(ص)

اثبات شهادت پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم بدست ابوبکر ، عمر ، عایشه ، حفصه از قران و روایات

چند حدیث از رسول اکرم به مناسبت روز شهادت پیامبر و امام حسن مجتبی صلوات الله علیهما


در مورد عظمت روز غدیر و مقام ولایت امیرالمومنین و عرضه ولایت حضرت به کائنات +علت شیرینی آبها و ارزشمندی طلا و نقره و...


مظلومیت پیامبر و همسر و اهل بیت شان و روایات جعلی در فضائل دشمنان شان + تنها دستی که پیامبر بوسه زد

چشمان نابینای وصال شیرازی در حین سرودن این شعری در مصیبت امام حسن مجتبی علیه بینا شد+اشعاری در مورد شهادت

ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت.برای غدیر ...


روز عاشورایی، مرحوم شیخ مرتضی انصاری (رحمت الله علیه) جلوی در ورودی صحن مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاده بود و از دسته جات سینه زنی استقبال می کرد و در کنار او، أفندی که از طرف حکومت عثمانی حاکم عراق بود، ایستاده بود.

أفندی از شیخ انصاری پرسید ای شیخ، هم ما قبول داریم که حسین بن علی (علیه السلام) مظلوم شهید شده و یزید انسان پست و خونخواری بود و ما هم در عزای آن بزگوار غمگین هستیم، اما پرسش من این است که این مراسم یعنی چه؟
سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن و ...، اینها چه هدفی را دنبال می کنند؟!
مرحوم شیخ انصاری فرمودند سِرّ مطلب این است که ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت و با این مراسم تلاش می کنیم دوباره چنین نشود.

أفندی پرسید یعنی چه؟!

شیخ انصاری فرمود در جریان غدیر، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر صد هزار نفر، علی (علیه السلام) را با صراحت به وصایت خود برگزید و شما انکار کردید و گفتید غدیر نبوده یا اگر بوده چیز مهمی نبوده است، فقط سفارش به دوستی با علی (علیه السلام) بوده است.

اشکال از ما بود که ما عید غدیر خم را با سر و صدا و شعار، بزرگ نداشتیم و این چنین شد.
ترسیدیم که اگر عاشورا را هم بزرگ نشماریم و با شعار و تظاهر برگزار نکنیم، شما انکار کنید و بگویید اصلا حسین (علیه السلام) شهید نشد یا حسین (علیه السلام) را راهزنان میان راه کشتند و یزید (لعنت الله علیه) انسان با تقوایی است.
-----

منبع: صد نکته از هزاران، آیت الله حاج شیخ علی رضائی تهران




نظر ایت الله وحید خراسانی در مورد کاروانهای غدیر:

آداب محرم به نقل از مرحوم ملکی تبریزی و عزاداری وحالات عجیب فرزند او در دهه اول

آداب محرم به نقل از مرحوم ملکی تبریزی و عزاداری وحالات عجیب فرزند او در دهه اول ماه محرم

 ازمهمات محرم آنکه: بر هر یک از دوستان آل محمد صلی الله علیه وآله بحکم «ولایت و وفاداری و ایمان به خدای علی عظیم و رسول کریم صلی الله علیه و آله می سزد که در دهۀ اول محرم تغییر حال دهد در«دل و صورت و هیئت او»

اثار اندوه از آن مصائب بزرگ و نوائب سترگ که برآن خاندان جلیل رو داده ظاهر گردد و لا محاله پارهای از لذات خویش را از خوردن و نوشیدن بلکه خواب و سخن واگذارد و بمنزلۀ کسی باشد که به پدر یا فرزند او مصیبتی  وارد آمده است و حرمت ناموس خدای جل جلاله و حرمت رسول گرامی او و حرمت امام علیه السلام را از حرمت جان و خاندان خویش پست تر نشمارد و دوستی نسبت به جان و فرزندان و اهل و عیال خود را از دوستی پروردگار و پیغمبر و امامش صلوات الله علیهم بیشتر نداند و گفتار خدایتعالی را که فرماید:

«قل ا ن کان آباوکم و ابناوکم…سوره توبه آیه 24»(یعنی بگو ای محمد اگر پدران شما و برادرانتان وزنان و قوم وقبیلۀ شما و اموالیکه کسب میکنید و تجارتی که از کساد آن میترسید و منزلهائی که مورد پسند شماست در پیش شما محبوبتر باشد از «خدا و رسول او و جهاد در راه او»پس منتظر باشید تا فرمان خدا برسد و خداوند مردم نافرمانِِبدکار را هدایت نمیکند.

 

یکی از فرزندان کوچک خود را دیدم که در دهۀاول این ماه نان خالی میخورد و از خوردن خورش دیگر باآن خودداری میکردو حال آنکه هیچ کس از آنان که میشناختم باو چنین دستوری نداده بودندو دانستم که حبِ باطنی او را بر این کار واداشته است.وهرگاه کسی نتواند که در تمام این دهه چنین کند لامحاله در روز نهم و دهم و شب یازدهم ترک لذات را شیمۀخود سازد و لامحاله در هر روز دهۀاول به زیارت معروفۀعاشورا بپردازد و در روز دهم تا عصر از خوردن و نوشیدن خودداری کند بلکه جز در مقام ضرورت از سخن گفتن و دیدار برادران بپرهیزد و انروز را روز اندوه و گریه و زاری خود قرار دهد و اگر بتواند در خانۀخویشتن خالصانه عزای حسین علیه السلام را بر پا دارد و اگر نتواند در مساجد یا خانه ها ی دوستان به این کار همت گمارد و این کار را از دیدۀمردمان پوشیده دارد تا از ریا دور و به اخلاص نزدیکتر باشد و قسمتی از روز خود را در مجامع عزا بگذراند و بقیه را در خلوت بعزاداری مشغول گردد و در گریه و اندوه نظرش مواسات با اهل بیت صلوات الله علیهم وآنچه را که از طرف دشمنان از صدمات ظاهر بر آنها وارد شده است بوده باشد.

و لکن غافل از این نباشد که بحسین علیه صلوة والسلام هر چند در ظاهر امر صدماتی رسید که مانند ان بهیچیک از انبیا و اوصیا بلکه به هیچ فردی  از مردم نرسیده و نشنیده ایم که رسیده باشد ویژه تشنگی که به آن حضرت علیه السلام وارد شد و از الفاظ و احادیث قدسیه و غیرآن مستفاد میشود عقول تحمل آنرا ندارد و مصیبت او بابت شهدائی که از خاندان  او بدرجه رفیعه شهادت رسیدند و صدماتی که بحرم محترم او وارد آمد- و گوئی با حبیب خود پیمان بسته بود که در راه رضای او به هرگونه  قتلی که سایر مقتولی به ان کشته شده اند از سربریدن و نحر شدن و قتل وتشنگی و احزان و غیر آنها تن در دهد و با همۀاینها آنچه به روح شریف او از بلیات و تجلیات انوار و کشف سبحات جلال و شوق دیدار و وصال میرسید تمام این شدائد و سختی ها را آسان مینمود بلکه شدائد آنها را بلذات مبدل میساخت چنانکه برخی از یارانش خبر داده و گوید :

هرانگاه که امر برآن حضرت سخت میگشت رنگش سرخ تر و خرسندی حالتش بیشتر میگشت ولی مصیبات و سختی های وارده بر بدن مبارک و دلهای اهل بیت محترمش و هتک حرمتهائی که در «طف»ازآن بزرگوار نمودند ارواح را می زداید و احزان را بجنبش و هیجان می آورد پس باید هرآنکس گه خود را از دوستان او میداند نیز اظهار اندوه نماید و ناله اش در مقام مواسات با سید السادات صلی الله علیه وآله بحدی برسد که با این مصیبت عظمی متناسب باشد

و چنین باشد که گوئی آن مصیبات بر شخص خودش و عزیزانش و فرزندانش و اهل و عیالش وارد آمده است چرا که بنصِّ جدش صلوات الله علیه و آله انحضرت اولی بهر کسی است از خود او  و اوست که قبول این مصیبات فرموده و جان گرامی خود را برای رهبری شیعیان خود فدا ساخت تا انان را از عذاب دردناک رهائی بخشد و اولاد وعزیزان خود را یتیم ساخت و به اسیر شدن زنان و زینب و سکینه خود و ذبح اصغر و اکبر و برادران و عترت خویش راضی شد تا مردم را از گمراهی و پیروی گمراه کنندگان مستخلص کند تا بشکنجۀآتش گرفتار نشوند و از گناهان بزرگ نجات یابند و این تشنگی عظیم را تحمل فرمود تا شیعیان خود را از رحیق مختوم سیراب نماید پس به حکم  صفات کریمه و اخلاق حمیده (در مقام وفا و مواساة)بر شیعیان او واجب است که آنان نیز انچه که ان بزرگوار برای آنها بذل کرده آنها نیز بذل کنند وانچه را که او به جان خویش فدا داده انان نیز فدا دهند و اگر چنین کنند حق مواسات را هنوز به جا نیاورده اند چرا که نفس شریف او را با دیگران مقایسه نتوان کرد...


سپس با زبان حال و صدق مقال بگوید :یا سَیّدی ؟! ای کاش من در تمام این بلایا و کلیۀاین رزایا فدای تو میشدم و ای کاش اهل و اولاد من بجای اهل و اولاد تو کشته و اسیر میگشتند و ای کاش تیر حرمله به گلوی  شیر خوار من میرسید و ای کاش پسر من، به جای علی علیه السلام پسر تو قطعه قطعه میشد و ای کاش تشنگی بین من و آسمان مانند« دود » مینمود  و ای کاش از الم این جراحات جان من در عوض جان تو قربان میگشت و ای کاش آن تیر محل نحر مرا می درید و ای کاش آن تیر دل مرا میشکافت و ای کاش حرم من و خواهران و دختران من بذلت اسیری گرفتار میشدند و در شهرها و بازار برده فروشان آنها را میگردانیدند و این خواری و دربدری برای اهل و عیال تو نبود و ای کاش ما داخل آتش میشدیم و گرفتار عذاب میگشتیم و این مصائب ازتو دور میگشت اگر خداوند جل جلاله که از قلب تو اگاه است بداند که این گفتارهای تو از روی راستی و درستی است این صدق مواسات را نسبت به سید السادات از تو خواهد پذیرفت و تو را در جوار آنها در نشیمن صدق خواهد نشانید و از اهل و یاران آنها قرار خواهد داد ولی الحذر الحذر (پرهیز) از دروغ در دعوی و غرور در گفتاراز اینکه این اظهار رضا به بلا ها از روی راستی نباشد و حال و دل تو بعشری از اعشار مصدق گفتار تو نباشد که خود به خود درجۀ صدیقین را به جایگاه کذب و اسفل السافلین و محل منافقین مبدل ساخته ای.

 

نقل از کتاب مراقبات عارف بزرگوار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رضوان الله تعالی علیه البته با کمی تغییر در متن

با بصیـــــرت به پیشـــــواز محرم الحرام ۱۴۳۹میرویم


با بصیـــــرت به پیشـــــواز محرم الحرام ۱۴۳۹میرویم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

بی مقدمه میگویم چه تعریفی از بصیرت دینی دارید؟

 واقعه ی عظیم عاشـــــــورا ، به خدا قسم نتیجه ی بی اعتنایی به غدیــــــر است .
و این ظلم با بی بصیرتی تاکنون ادامه دارد ...
فکر می کنید چرا مهدی فاطمه تا به حال نیامده ...
آیا او دوست نداشته که بیاید ؟!!
به خدا هر لحظه ، لحظه شماری میکند تا فرمان الهی را انجام دهد .
 ما باید از عاشورا عبرت بگیریم ، پندهایی که مسیر زندگی ما و جامعه ما را به سوی حق میبرد ...همگی با بصیرت جاودانه خواهند شد ....

خب ابتدا سراغ تاریخ میرویم

به "زبیر بن عوام" میگفتند «سِیفُ الاسلام»! فقط زبیر در روز ضربه خوردن حضرت زهرا "سلام الله علیها"، دست بر قبضه شمشیرش برد. آیا میدانید چه گره هایی را در راه اسلام باز کرد؟ اما…

به "عبدالرحمن بن ملجم مرادی" می گفتند شیعه امیرالمومنین، خودش به امیرالمومنین گفت حب و عشق تو، در خون و رگ من وجود دارد؟؟؟!!! اما…

"شمر بن ذی الجوشن" جانباز جنگ صفین بود و در این جنگ تا شهادت هم پیش رفت!!! اما…
هیچ می دانستید وقتی در کربلا وارد گودال قتلگاه شد؛ زانوهایش را بسته بود؟
بدلیل اینکه آنقدر نماز شب خوانده بود، زانوانش پینه شتری بسته بودند.

آیا میدانستید "عمربن سعد" روز عاشورا نماز صبح را که تمام کرد، گفت: "قربة الی الله" و اولین تیر را به سوی خیام "سیدالشهدا" علیه السلام نشانه رفت؟

می دانستید همه آنهایی که به کربلا آمدند، مسلمان بودند، نماز می خواندند و روزه می گرفتند و سایر واجبات دینی را نیز انجام می دادند؟؟؟!!!
همگی با نیت "قربة الی الله" آمدند برای کشتن " سیدالشهدا"...

"زهیر بن  قین"عثمانی مسلک بود؛ اما… آمد برای یاری ابا عبداله الحسین! و حسینی شد.
وهب مسیحی بود ولی در واپسین لحظات حسینی شد
حر بن یزید ریاحی فرمانده لشگر یزید بود که راه بر حسین بست ولی به کجا رسید
یادش بخیر امام (ره)میگفت ملاک حال فعلی افراد است ولو قبلا امامزاده بود

"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد هم شیخ و سابقون جانباز امت بود اما… شد قاتل
 ابا عبدالله...

همه ی اینها بی بصــــــــیرت بودند....اما ،مانباید باشیم ما اهل کوفه نــــیســـتیم

چون میدانیم بصیرت که نداشته باشیم،
می شویم:

 «خَسِرَ الدُّنیا والآخرة»

اللهم اجعل عواقب امورنا خیر

باتشکر

"ســــیـــد تـــابـــان شــــریــــعتــــ مـــــدارے"

منبع:
وبلاگ خانواده برتر  http://khbartar.blog.ir/