مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

مباهله شیعه با وهابیت و اهل سنت ، مولوی ها ماموستا ها اگر جرات دارید تشریف بیارید.دفع شر جن و همزاد باطل السحر قوی و مجرب

گذاشتن لینک های وب دیگران به معنی تائیدآنها نیست کپی و انتشار مطالب با ذکرمنبع مجاز است و الا شرعاً حرام است( بجزمطالبی که درمورد حقانیت شیعه و گمراهی وهابیت و اهل سنت است )

ماجرای پروفسور الجزایری که امام رضا علیه السلام حاجتش را داد+ چند حدیث زیبا از امام رضا صلوات الله علیه

ده سفارشِ گهر بار امام رضا(ع)
۱- در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال‌تان کند
۲- تا می‌توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می‌شود و راهنمای هر خیری است
۳- در خواندن ( همراه با تدبر) سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیر در امور دنیا و آخرت در آن گرد آمده
۴- به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد
۵- در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوعِ آن، خودداری از آزار خویشاوندان است
۶- به کسی که از خدا نمی‌ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد، نه نجابت و نه کرم
۷- بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت، یک نصفه خرما را مانند کوه اُحد بزرگ می‌کند
۸- حقُّ‌النّاس را رعایت کنید که دوستی محمد و آل محمد بدون آن پذیرفته نیست
۹- از بخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران می‌رسد، حذر کن
۱۰- بسیار مراقب کردار خود باشید تا مورد تهمت و اتهام قرار نگیرید، که در آن صورت، حقِّ ملامت نخواهید داشت
ولادت با سعادت حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) مبارک

+++

ابراهیم بن عباس مى‏گوید:

ما رَأَیْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضا علیه‏ السلام جَفا أَحَدا بِکَلِمَةٍ قَطُّ وَ لارَأَیْتُهُ قَطَعَ عَلى أَحَدٍ کَلامَهُ حَتّى یَفْرُغَ مِنْهُ وَ ما رَدَّ أَحَدا عَنْ حاجَةٍ یَقْدِرُ عَلَیْها.
هرگز ندیدم که امام رضا علیه‏ السلام با سخن خود کسى را برنجاند و سخن کسى را قطع کند، تا این که سخن خود را تمام بکند، و هرگز حاجت کسى را که توان اداى آنرا داشت ردّ نمى‏کرد.
عیون اخبار الرضا 2: 197 ح 7، بحارالانوار 49: 90 ح 4

+++

ماجرای پروفسور الجزایری که امام رضا علیه السلام حاجتش را داد
 به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )، این خاصیت زیارت امام رضا(علیه السلام) است که آدم را سر ذوق می آورد. پروفسور فرانسوی الجزایری تبار، آن قدر خود را در شهر امام رضا(علیه السلام) آشنا می بیند که در لابه لای صحبت، گاه به فارسی گریزی می زند و حرف دلش را دست و پا شکسته به زبان ما می گوید. دکترای فلسفه سیاسی از پاریس و درجات متعدد علمی دیگر مانند فوق لیسانس علوم سیاسی، فوق لیسانس تاریخ و … را در خانه گذاشته و ساده و بی آلایش به زیارت امام رضا(علیه السلام) آمده است. پای صحبتش می نشینم.

شنیدن کی بود مانند دیدن
«رشید بن عیسی» حرفهای خود را درباره برکات عینی زیارت امام رضا(علیه السلام) با ذکر خاطره زیبایی آغاز می کند: «من معجزه امام رضا(علیه السلام) را درباره خودم برای خیلی ها گفته ام. پیش از آن درباره امام رضا(علیه السلام) زیاد شنیده بودم، ولی «شنیدن کی بود مانند دیدن». آدم وقتی به این مکان مقدس پا می گذارد و چنین عشقی را نسبت به اهل بیت(علیه السلام) می بیند، احساس می کند که از نظر روحی کاملاً دچار تغییر و تحول شده است. من از یک کشور دیگر و اهل سنت هستم که بیشتر به نام، سنی است.
ما در الجزایر اهل بیت(علیه السلام) را دوست داریم، ولی آنها را نمی شناسیم. ما نام همه اهل بیت(علیه السلام) را می دانیم، ولی هیچ کس نمی داند که بر سر حسین(علیه السلام)، فاطمه(سلام الله علیها) و … چه آمده است. من برادرزاده ام را به مدت 12 سال گم کرده بودم و نمی دانستم زنده است یا مرده. برادرزاده ام خلبان بود و من هر وقت با هواپیما سفر می کردم، عکس او را به خلبان نشان می دادم و سراغ او را از او می گرفتم و می گفتم اگر او را دیدید بگویید عمویت دنبالت می گردد و … تا اینکه به مشهد آمدم و این قضیه را با یکی از دوستان در میان گذاشتم. او گفت: «چرا پیش امام رضا(علیه السلام) نمی روی و مشکلت را به ایشان نمی گویی؟
او «قاضی الحاجات» است.» به حرم آمدم و از آداب زیارت و این حرفها چیزی نمی دانستم، ولی با کمال سادگی و صمیمیت به محضر امام رضا(علیه السلام) رفتم و به ایشان گفتم، (می رود روی کانال فارسی): «ببخشید امام رضا! سلام ا… علیک. شفاعت شما می خواستم. کمک کن به مان. به ]حق [جد شما پیغمبر صلوات ا… علیه و آله. (برمی گردد به انگلیسی) کمک کن برادرزاده ام را پیدا کنم. نشانه ای برایم بفرست که بفهمم زنده است یا مرده.» هنوز دو ماه نگذشته بود که همسر برادرزاده ام از لندن به منزل من در پاریس تلفن زد و به فرزندانم گفته بود که ما در لندن زندگی می کنیم و … بنابراین من دوباره برای تشکر به حرم امام رضا(علیه السلام) آمدم. من در این قضیه، معجزه امام رضا(علیه السلام) را دیدم؛ چون چندین سال به دنبال برادرزاده ام می گشتم و به جایی نمی رسیدم و امام رضا(علیه السلام) در اوج نومیدی حاجتم را برآورده کرد.

تشکر از امام رضا(علیه السلام)
حالا «بن عیسی» در پی تشکر از امام رضا(علیه السلام) به خاطر لطف بزرگ ایشان است: «با خودم فکر می کردم که بهترین راه برای تشکر از امام رضا(علیه السلام) این است که سرویسهای بهداشتی حرم را تمیز کنم. سه دانشجوی ایرانی که برای تقویت زبان انگلیسی همراهم آمده بودند، وقتی از نیت من باخبر شدند، خندیدند و گفتند: «خبر نداری. باید چند سال در نوبت بمانی. خیلی از عاشقان امام رضا(علیه السلام) آرزو دارند که دستشویی های حرم را تمیز کنند.» گمان می کردم که قرار است کار بزرگی برای امام رضا(علیه السلام) انجام بدهم، ولی دیدم که در میان عاشقان ایشان ذره ای بیش نیستم.
دیگر کاری از دستم برنمی آمد، جز اینکه برای نماز صبح به حرم بروم و از امام رضا(علیه السلام) تشکر کنم. کنار من یکی از خادمان نشسته بود. می خواستم برای احترام دستش را ببوسم، ولی او اجازه نداد و من را بوسید. وقتی فهمید از فرانسه آمده ام، گفت چند دقیقه دیگر پیش من می آید. بعد از 10 دقیقه مردی پیش من آمد و گفت: «این آقایی را که دارد برای دیدار شما می آید، می شناسید؟» گفتم او خادم است. مرد گفت (فارسی): «بله، خادم هست. ولی این آقا، ژنرال صفوی، رئیس ارتش پاسدارها.» (انگلیسی) نمی توانم بگویم در آن لحظه چه احساسی داشتم.
خیلی خوشحال بودم که بالاترین فرمانده نظامی در میان خادمان این حرم است. وقتی او آمد، یک کلمه هم
نتوانستم حرف بزنم و فقط گریه می کردم تا خوشحالی خودم را برای این مرد ابراز کنم و برای جمهوری اسلامی که در آن بالاترین ژنرال ها، حرم امام رضا(علیه السلام) را تمیز می کنند. این بالاترین میزان عشق به امام رضا(علیه السلام) و بزرگترین تواضع از سوی خادمان حکومت است. اگر می خواهید خادم جمهوری اسلامی باشید، باید خود را بسازید. از شدت گریه، نمی توانستم حرفی با او بزنم و فقط او را بوسیدم.»
اینجاست طبیبی که ندارد نوبت


نکته مهم : برای خدمت به امام رضا صلوات الله علیه حتما نباید که در مشهد و اطراف حرم کاری بکنید میتونید کیلومتر ها دورتر تو شهر  و روستای خودتون هم هر کمک و خدمتی که میتونید به مومنین بکنید و بگید نذر امام رضاست. نذر (غیر مشروط کنید تو توضیح المسائل نوشته )کنید به مردم خدمت کنید . گرهی از کارشون باز کنید . تخفیفی در فروش اجناس بدید، اجاره خانه را کم کنید به مستاجر بگید مهمان امام رضا هستی، کمک مالی یا غیر مالی به فقرا بکنید بگید هدیه امام رضاست میخواید چندین سال تو نوبت باشید بلکه یه روزی خادم اقا بشید؟؟ خب چرا از همین الان دل امام رضا را با کارهای خیر و شاد کردن دوستانش شاد نکنید ؟؟؟ از کجا معلوم که تا چند سال دیگه زنده باشید و بتونید خدمت کنید  تو حرم اقا امام الرئوف. از همین الان شروع کنید از تخصص و قدرت بدنی و توانائی فکر و کلام یا مالی خودتون استفاده کنید و به هر شکل میتونید به دوستان حضرت کمک کنید و مشکلاتشون را حل کرده دلشون را شاد کنید و ذخیره بزرگی برای قیامت و تنهائی قبرخود فراهم کنید به امید وارث نشینید که باختید.

طلسم و دعای بسیارمجرب بخت گشائی در 14 روز،احضار معشوق، عاشق و مطیع کردن همسر یا دوست+زبان بند و انگشتر موکلدار

به نام خدا و باسلام 

نکات خیلی مهم در موردطلسم ودعای باز کردن بخت در 14 روز و طلسم  محبت و احضار معشوق:

تصور کنید یه نفر  یه طلسم محبت درست کنه یا به قول بعضی دعای محبت بنویسه(همچین دعائی از معصومین صلوات الله علیهم نرسیده و طلسمات شیطانی هست)  براتون و شما عاشقش بشید و بعد اون بگه خونه و ماشین تون را به نام من بزنید هر چه پول تو بانک دارید را بریزید به حساب من. آیا این ظلم به شما نیست؟ این گناه نیست؟خدا همچین کسی را چه رفتاری باهش میکنه ؟ داعش با زور اسلحه زنان را به جهاد نکاح وادار میکرد مثلا میگفت تو یه روز باید به ترتیب با 3 مرد ازدواج کنی !!! شما با زور طلسم و موکلین شیطانی  یکی را وادار میکنه باهات ازدواج کنه یا مانع طلاق گرفتنش میشی یا ... در حقیقت با این طلسمات  موکلین شیطانی ، گویا فرد را به غل و زنجیر میکشن تا به میل فردی که طلسم را خواسته عمل کنه و اراده او را سلب میکنند تا عقل و منطق فرد نتونه مانع خواسته فرد ظالمی بشه که سحر را گرفته .


یا فرض کنید یه کسی تو آمریکا برای شما طلسم احضار بزنه و شما را بکشه به امریکا شما مجبور بشید خانواده ، کسب وکار و تحصیل را رها کنید کلی هزینه کنید برید آمریکا چقدر ضرر بهتون میخوره ؟؟؟  ایا این موقعیت شغلی و تحصیلی  که الان دارید را دوباره میتونید بدست بیارید ؟ اگر رفتید اونجا و نتونستید هزینه برگشت را فراهم  کنید  چی؟در نبود شما چه ضررهایی به شغل ، درآمد ، آبرو و اعتبار شما میخوره؟؟؟

روشهای تاثیر طلسم احضار :

در این نوع طلسم ها فردی که قرار احضار بشه به شدت بیتاب و بی قرار میشه  دلشوره شدید میگیره و دائم وسوسه میشه تا خودش را به فردی که خواسته احضارش کنه برسونه گاهی اینقدر بی قرار و ناآرام میشه که دوست داره تمام لباسهاش را پاره کنه ،گاه آتشی را میبینه که به سوی اومیاد و برای فرار و نجات از آن اتش بسوی فرد مورد نظر ، موکلین او را راهنمائی میکنند !!!. ایا به نظر شما این کار با این تاثیر موقت، فایده مهمی هم  داره ؟ البته بعضی از این طلسمات خطرناک هستند و ساحر یا دعانویس میگه مثلا این نعل را که طلسم روش نوشتم را تاچند روز هر روز 5 دقیقه روی آتش قرار بده بعداز چند روز طرف به تو میرسه. امامیدونید چرامیگن فقط 5 دقیقه نه بیشتر؟؟؟ چون که اگر بیشتر بشه فرد از شدت دلشوره و بیقراری ممکنه خودکشی کنه یا دیوانه  بشه خصوص اگر مسحور (کسی که سحر شده  دراینجا منظور کسیکه طلسم احضار برای او نوشته شده) آدرس جدید فردیکه درخواست احضار را داده نداشته باشه در اینصورت موکلین طلسم فقط او را بی قرار  میکنند ،وسوسه میکن، او را مضطرب میکنند اما او که ادرسی از فرد ظالم احضار کنند نداره از شدت فشار روانی یا دیوانه میشه یا ممکنه دست به خودکشی بزنه!!! همچنین اگر در مکانی باشه که نتونه از اونجا خارج بشه مثلا در کشوری باشه و اجازه خروج بهش ندن یا زندانی باشه.

دعای احضار فوری معشوق

طلسم عشق و محبت:

انواع زیادی داره با نام های مختلف که نمیخوام نام ببرم .فکر کنید یه اقایی همسری داره فاحشه و هرزه ،معتاد ،بدزبان ،ولخرج  و میخواد بخاطره این مسائل بره طلاقش بده چون آبروش را برده و ثروتش را نابود میکنه  زنش میره طلسم محبت میگیره و این مرد عاشق او میشه و یک عمر باید چه رنجها و سختی ها  و فقری را تحمل کنه چون زن اختیار همه چیز را ازش گرفته حتی مرد تمام درامدش را میاد به زن میده و بعد برای کوچکترین مخارج با او التماس میکنه که این پولی که خودش براش زحمت کشیده  بدست اورده را حالا به خودش بده .گدائی بکنه مال خودش را(این مورد تو فامیل خودمون بوده). این جنایت نیست به نظر شما ؟ این انصاف هست ؟ یه کسی با برای شما همچین طلسماتی(طلسم و دعای مطیع شدن شوهر یا زن،طلسم زبانبند) را بگیره  شما دوست داریدخدا چکارش بکنه ؟ دوستدارید چه بلائی سرش بیاره؟ مورد بوده شوهر رفته طلسم  محبت درست کرده برای زنش  بعد اکثر روزها این مرد کتک میزد و سیاه کبود میکرد زنش را و زنش اعتنا نمیکرد به این رفتارش و بازهم دوستش داشت و رو حرفش حرف نمی زد مطیع دستورات مرد بود بدون اینکه اعتراضی بکنه( این یه نوع طلسم و سحر زبان بند هست که طرف نمیتونه مخالفتی بکنه) و اطاعت میکرد دستورات شوهرش را . ایا خداوند عادل ومهربان راضی میشه ما اینطوری بندگانش را اسیر محبت خودمون بکنیم و بهش ظلم کنیم؟؟

طلسم و دعاهایی هست که ظرف14 روز بخت دختر را باز میکنه دعا نویس چندتا دعا میده میگه این را دفن کن این را بسوزان با این غسل کن  و بعد خواستگاری از راه میرسه و ازدواج صورت میگیره.اما چه عاقبتی داره این ازدواج؟؟

هشدار در مورد طلسمات و دعاهای بخت گشائی که دعا نویسا میدن : اکثر اینها موکلی داره که فقط به فکر همسر پیدا کردن برا شماست  و براش فرقی نمیکنه این همسر با شما همسطح و کفو باشه یا نه ، موکل کاری نداره از لحاظ دینی ،اخلاقی ،فرهنگی، اجتماعی و... شوهری  پیدا میکنه،مناسب  دختر هست  یا نه اون مامور شده  فقط یه شوهر پیدا کن حالا هر شوهری که باشه!!!

هر مردی دم دستش رسید را براتون جور میکنه و اینقدر روی ذهن اون و شما و خانواده هاتون کار میکنه تا عقد کنید و بعد رهاتون میکنه میره  بعد شما میمونید یه مردی که هیچ سنخیتی با شما نداره  و از روی اجبار مجبورید باهاش زندگی کنید .
برید از افرادی که از دعا نویس دعا گرفتن برای باز شدن بخت بپرسید: از شوهرت راضی هستی یا نه ببین  چی میگه؟ به زندگی و رفتارهاشون دقت کن ببین باهم خوشن یا ادای خوشبختها را درمیارن؟ در بعضی از این دعاها که من دراوردی هست و از معصومین صلوات الله علیهم  نرسیده  نوشته: ای جماعت مردان عقلهای شما را سلب کردم !!! ،کاری نداریم به اینکه ایا اینها واقعا میتونن عقل مردان را سلب کنه یا نه ؟ بحث سر این موضوع هست ایا مردی که عقلش را گرفتن و نمیتونه تشخیص بده  خوب و بد این ازدواج با شما را، ایا بعدا میتونه راحت و خوش با شما زندگی کنه یا بعدا که عقلش اومد سرجاش بنای ناسازگاری و دعوا را میگذاره؟ بعضی معتقدند موکل طلسم از 2 گروه افراد را برای انتخاب شوهر استفاده میکنه : 1- افرادی که اهل دینداری نیستند زیاد یا اصلا دین ندارند و شارلاتان و کلاهبردارن و بیوفا و بی مسئولیت هستند  2- افرادی که مبتلا به سحر و جادو  یا جن زده هستند و کلی مشکل دارن.اما چرا این 2 گروه را انتخاب میکنند: چون که گروه اول  اهل دین نیست و در نتیجه معمولا بی حفاظ معنوی هستند چون اهل تحصین کردن و دعا و قران نیستند و هوای نفس اونها غالب  و زیاد گناه میکنند  و نورانیتی ندارند راحت شیاطین و جن میتونند به فکر و ذهن اونها مسلط بشن و روشون تاثیر بگذارن. گروه دوم هم خب چون موکل سحر یا یه جنی تو بدنش هست

تحت فشار  اونهاست و شیاطین با هم همکاری میکنن تا به هدفشون برسند درنتیجه راحت تر میشه روش تاثیر بگذارند . اینجا تاثیر تحصین و با تقوا بودن و نورانیت اعمال معلوم میشه . نورانیت اعمال صالحه خودش یه سپر هست دربرابر سحر و جادو و جن  برای همین هست اولیا ی خدا از این مشکلات ندارند. مشکل ما اینه که اعمال صالحه ای هم اگر انجام میدم در کنارش هم کلی گناه میکنیم که نورانیت اون اعمال خوب را نابود میکنه  و به همین دلیل افراد اعل عبادت هم به سحرو جن مبتلا میشن.

یه خانمی که از دعانویس دعای بخت گشا گرفته بود  نوشته بود 6 ماه از شوهرم بیخبر بودم نگرانش بودم و براش گریه میکردم همش در حال جستجو بودم ببینم زنده است یامرده؟  تا بعداز 6 ماه فهمیدم توی یه شهری دیگه است .رفتم دنبالش متوجه شدم

با یه زن دیگه ازدواج کرده و زنش هم حامله شده بود !! اصلاً قید من را زده بود به فکر منهم نبود من هم مجبور شدم طلاق بگیرم. شما هم اگر خودتون یا نزدیکان تون از این تجربیات داشتید  تو بخش نظرات بنویسید

یک نکته مهم : بعضی دعاهای بخت گشائی در اصل ممکنه تعدادی از ایات قران باشه که در زمان خاص و با قسم هایی ممکنه نوشته بشه و تاثیر خوبی هم داشته باشه .گفتم ممکنه .اما دعانویسا میگن اگر  چسب یا منگنه دعای ما را باز کنید بی اثر میشه !!! و ممکنه از همین طلسمات که در بالا گفتم باشه و شما ندیده  اون طلسم را بگیرید و فعال کنید  . دیگه خود دانید  شما اگر خواستی به دعانویس مراجعه کنی فقط برای ابطال سحر و دفع جن یا طلسم کشتن جن ازش حرز و دعا بگیر اینها که برطرف بشه احتمال ازدواج تون زیادتر میشه .البته بعضی هم بخاطر مسائل طبیعی نمیتونند ازدواج کنند مثلا پدر دختر معتاده یا برادرش زندانی بوده،یا خونه شون تو محله بدی هست ،یادختر نقصی داره یا خیلی رفاه طلب و تشریفاتی هست یا ...

اما یه عمل مجرب برای بخت گشائی که خیلیها تجربه کردن اینه که خونه شون را بفروشن یا اجاره بدن و برن خونه جدید . این جابه جایی اثر خوبی داره و عجیب تاثیر میگذاره البته از یه محل به محل بهتر و خانه ای که بهتره از قبلی باشه . چرا چون خیلی ها عقلشون به چشمشون هست و رنگ و لعاب براشون مهم و ضمن اینکه همین جابه جایی امکان دیده شدن و ازدواج دختر را زیاد میکنه توصیه میکنم قبل از اینکه وارد خانه جدید بشید حتما تطهیر منزل را از این پست عمل کنید


نکته مهم دیگه هر طلسم یابه اصطلاح دعا یا انگشتر موکل دار یا هر چیزی که بهش افسون خونده بشه میخواد عرج ساحلی باشه یا ناموس کفتار یا مهره مار  که آسیب یا ضرری به فردی بزنه یا او را مجبور کنه خلاف میلش عمل کنه و از او سلب اراده کنه حرام است و اگر شما از اونها استفاده کردید ضایع کردن حق الناس است  و فردای قیامت شما باید او را راضی کنید.

 و در جریان این راضی کردن یه وقت مجبور میشید کلی از ثوابهاتون را بدید و خودتون جهنمی بشید!!! شمایی که دعانویسی میکنی مواظب باش با این طلسم ها و دعای بازکردن بخت و بخت گشائی و احضار معشوق و طلسم عشق و محبت چقدر به مردم ضرر میزنی و تو همین دنیا و در اخرت تقاص اینکارت را پس میدی  حتی طلسم برای زیاد شده عشق و محبت بین همسران هم حرام است .البته شاید این طلسم احضار  را در بعضی مواقع استثنائی مرجع تقلید اجازه بده استفاده کنید(مثلا یه کلاهبرداری که فرار کرده ومال مردم را برده گفتم شاید نه حتماً ، باید استفتاء کنید). در ضمن بعضی مراجع تقلید استفاده ازلوح یا  انگشتر موکل دار را هم حرام میدونن از مرجع خود سوال کنید  و این نکته را هم در نظر داشته باشید خیلی از اینها  که میگن انگشتر یا لوح موکلدار داریم حقه باز و شیاد هستند و اینها هیچ تاثیری ندارند.


در حدیثی که دارای سند معتبری است از قول امام صادق چنین می‌خوانیم:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و اله لِامْرَأَةٍ سَأَلَتْهُ أَنَّ لِی زَوْجاً وَ بِهِ عَلَیَّ غِلْظَةٌ وَ إِنِّی صَنَعْتُ شَیْئاً لِأُعَطِّفَهُ عَلَیَّ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص أُفٍّ لَکِ کَدَّرْتِ الْبِحَارَ وَ کَدَّرْتِ الطِّینَ وَ لَعَنَتْکِ الْمَلَائِکَةُ الْأَخْیَارُ وَ مَلَائِکَةُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قَالَ فَصَامَتِ الْمَرْأَةُ نَهَارَهَا وَ قَامَتْ لَیْلَهَا وَ حَلَقَتْ رَأْسَهَا وَ لَبِسَتِ الْمُسُوحَ فَبَلَغَ ذَلِکَ النَّبِیَّ ص فَقَالَ إِنَّ ذَلِکَ لَا یُقْبَلُ مِنْهَا.
 زنی نظر پیامبر را جویا شد که: من شوهری دارم که با من مهربان نیست! و من چاره‌ای کرده‌ام که با من مهربان شود! (و منظورش استفاده از سحر و جادو بود)
 پیامبر فرمود: اُف بر تو. تو با این کار آب دریاها و چشمه‌ها را کدر ساختی و ملائکه آسمان‌ها و زمین تو را لعنت کردند.

(اُف اصطلاحی برای ابراز انزجار است که این عمل نسبت به والدین در قرآن نهی شده و حرام شمرده شده)
پس آن زن روزها را روزه می‌گرفت و شب‌ها به نماز مشغول بود و سرش را هم تراشیده بود و لباس‌های خشن پوشیده بود.

 این خبر به گوش پیامبر رسید. فرمود: از او قبول نمی‌شود.
در حدیث دیگری همین حدیث با این تتمه آمده که پیامبر «رضایت شوهرش» را شرط قبول توبه وی دانسته.
به طورى که این همه اعمال آن را تلافى نمى‌کند و به واسطه گناه سحر، این‌قدر از رحمت خدا دور شده که این عبادات، او را نزدیک نمى‌کند.((پس سحر و جادو کردن حق الناس است))
البته انجام دعاهای محبت بین زن و شوهر که ار معصومین روایت شده است بلامانع هست
و رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله مى‌فرماید: «کسى که نزد ساحر یا کاهن یا دروغگوئى برود درحالى‌که آنچه را که مى‌گویند، تصدیق‌کننده باشد به تمام کتابهاى آسمانى که خدا فرستاده کافر شده است»

حد(مجازات) ساحر، اعدام  است
هر مسلمانى که به سحر عمل کند باید کشته شود، مگر اینکه توبه کند، و اگر کافرى به سحر عمل کند، او را نباید کشت بلکه به مقدارى که حاکم شرع صلاح بداند تأدیبش کند. حضرت صادق علیه السّلام مى‌فرماید: «ساحر را یک ضربت شمشیر بر سرش مى‌زنند (و او را مى‌کشند)»

 و از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از حکم سحر پرسیده شده فرمود: «هرگاه دو گواه عادل بر سحرش گواهى دهند خونش حلال است».


و نیز مى‌فرماید: «ساحر مسلمان باید کشته شود و ساحر کافر کشته نمى‌شود.
کسى عرض کرد چرا ساحر کافر نباید کشته شود؟ فرمود: براى اینکه کفر از سحر عظیم‌تر است و سحر و شرک باهمند»


خانم ، آقا میخوای همسرت دوستت داشته باشه عاشقت باشه. برو دو تا کتاب همسرداری بخر بخون ببین باید چطور رفتار کنی  برو با مشاور صحبت کن ، ایرادات را برطرف کن تا همسرت عاشقت بشه. ببین علت طلاقها چیه تو مواظب باش اونهارا انجام ندی.  برو با تقوا باش خدا تو قران گفته محبوبت میکنم بین مردم  .( ان الذین امنو و عملوالصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا). برو توسل کن نذر کن  دعا بکن (در کنار اقدامات عملی) تا مشکلات تو و همسرت برطرف بشه و بتونید عاشقانه زندگی کنید . برو عیبها و نقطه ضعفهات را برطرف کن سعی کن برای اون جذاب باشی. به جای اینکه ضعفهای شخصیتی و اخلاقی خود را با سحر و جادو پوشش بدی برو با مطالعه و مشاوره اونها را درمان کن . خانم  شما که اینقدر از خیانت شوهرت میترسی خودت  از لحاظ جنسی  ارضاش کن که دیگه انرزی براش نمونه بیرون از خونه بخاواد تخلیه کن  ،خودت  زیبائی ، نظافت و آراستگی  ظاهری را رعایت نمیکنی خب بیرون خونه بهترینها انتظار شوهرت را میکشن. بجای اینکه بری قفل شهوت بگیری برا همسرت تو خونه اینقدر شهوتش را ارضا کن که سیر بشه دیگه قدرتی برای شهوترانی با دیگران براش نمونه.  


چند نکته مهم : منظور از زبان بند و بستن زبان 2 چیز است : 1- بستن زبان دشمنان که بدگوئی نکنند تهمت نزنند  علیه شما که خوبه و دعا و حرزهایی در این زمینه هست تو مفاتیح حرز یا حجاب امام زین العابدین صلوات الله علیه هست اولش اینه(سددت افواه الجن و الانس...)

2- بستن زبان دیگران که بدگوئی شمارا نکنند و هم باشما مخالفت نکنند و به شما جواب مثبت بدن  در این نوع طلسم موکل دائم شما را وسوسه میکنه تا بر خلاف میل تون به خواسته فرد جواب مثبت بدید و مخالفت نکنید  این هم از انواع سحر وجادوست و حرامه . خیلی ها سالها زندگیشون خراب شده بخاطر همین سحر نمیگم در چه مواردی استفاده میکنند  مبادا بعضی برن طرفش

نکته دیگه :طلسم و سحر و جادو فقط به اذن خدا اثر میده و احتمال تاثیرش50% هست شایدبشه شاید نشه،حالا میخواد قویترین طلسم محبت دنیا یا قویترین طلسم محبت یهودی،صُبّی،هندی یا طلسم احضار محبت از فاصله دور یا طلسم محبت سوزاندنی فوری یاطلسم محبت اتشی قوی یا هر کوفت و زهر مار دیگه ای باشه. پس گول این ساحران پست فطرت را نخورید و پول خودتون را حرام نکنید و با اینکارها نکبت دنیا و عذاب اخرت و ماندگاری در جهنم را برای خودتون نخرید و بدونید اعمالی هست که با اونها میشه ساحر و کسی که سفارش سحر داده را به دست ملائکه خداکشت!! تو جزوه ام یه نمونه ازاین اعمال عبادی راگذاشتم. کاری نکنید ملائکه شما را بکشن! یه سحری برای یه بدبختی میکنی  اما باید یه عمر بترسی که اون با این اعمال زمانی که در غفلت هستی بوسیله ملائکه که دیده نمیشن از تو انتقامی وحشتناک بگیره . ممکنه یه شب تو تاریکی یا خواب اینقدر کتک بخوری تا بمیری . تصورش را بکن همینکه کسی را نمیبینی ولی داری کتک میخوری چقدر ترسناکه.

نکته مهم  دیگه : گول دعا نویسان شارلاتان یا اساتید علوم غریبه را (حتی اگر کتابهایی نوشتن و چاپ شده را ) نخورید اینگونه طلسماتی که در بالا بهش اشاره شده حرام است باز تاکید میکنم حتی زنو شوهر برای هم دیگه نمیتونه طلسم محبت بگیرن . اون دعانویس بیشرفی که میگه من از مرجع تقلیدم پرسیدم .ایشون گفتن نه تنها حرام نیست بلکه گفتن ثواب داره !!!. خوب چرا اسم مرجع تقلیدش را نمیگه تا ماهم بریم بپرسیم ؟ اگر حلاله تا ما هم الساعه بریم اقدام کنیم یه سحری براش بگیریم  بعد هم دار و ندارش را بگیم به نام ما کنه ،خب  اگر حلال هست چرا ما همچین بلائی سرش نیاریم؟؟. بعضی این دعانویسا پست فطرتهایی حرامخور هستند که برای مشتی اسکناس حاضرن هر غلطی بکنن هر دروغی بگن .  بعضی میگن ما تو طلسمات مون فیلتر میذاریم که فقط برای امور حلال طلسم محبت تاثیر بذاره. خب سوال میکنیم حلال تر از زن و شوهر دیگه چی هست؟؟ حدیث بالا را بخونید یه بار دیگه  حتی زن و شوهرهم نمیتونن برای هم طلسم و سحر بگیرن که محبت زیاد بشه. شک داری جناب دعا نویس برو سایت مرجع تقلیدت بپرس. در مورد همه طلسماتی که مینویسی استفتاء کن که مطمئن بشی.   
mobahele.blogsky.com

کپی و انتشار این مطلب وهمه مطالب با موضوع سحر و جن و همزاد و ختم و ذکر بدون درج آدرس وبلاگ و عبارت (وبلاگ مباهله با وهابیت و اهلسنت) شرعا حرام  و ضایع کردن حق الناس است و بنده اصلاً رضایت ندارم .


لطفا قبل از نظر دادن قوانین وبلاگ را بخونید تو صفحه اصلی  وبلاگ تا نظرتون حذف نشه


علائم و نشانه های جن عاشق در زنان و مردان .جنی که بخت را میبندد و تجاوز جنسی میکند . درمان همزاد عاشق


تاثیرات عجیب دعا برای تعجیل فرج امام زمان و صدقه برای حضرت در بخت گشائی و حل مشکلات.


متن سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد – سیری در صحیفه سجادیه، شرح دعای هفدهم (شناخت شیطان)


اگر مشکل بیکاری، ازدواج و بیماریهای لاعلاج دارید و فکر میکنید علائم و نشانه سحر و جادو  و  جن زدگی را دارید


راه نجات از مهلکه آخر الزمان، معرفت حجت خداست/ ظهور امام زمان (عج) در گرو باز کردن گره‌های کوچک به دست منتظران است



بخت گشائی بازکردن بخت  در 14 روز،طلسم محبت اتشی قوی،طلسم احضار محبت از فاصله دور،بی قرار کردن طلسم و دعای بسیارمجرب، ،احضار و  بی قرارکردن معشوق،طلسم محبت سوزاندنی فوری،عشق شدید محبت و مطیع کردن معشوق.طلسم محبت شدید سوزاندنی زبان بند قویترین طلسم محبت دنیا

نمونه هایی از جود و کرم و سخاوت، کریم ال طه امام حسن مجتبی صلوات الله علیه

میلاد پر خیر و برکت کریم اهل مدینه امام حسن مجتبی علیه السلام را به امام زمان صلوات الله علیه و همه شما تبریک میگم .

نمونه هایی از کرم و سخاوت امام حسن مجتبی صلوات الله علیه


منابع مقاله:
زندگانی امام حسن مجتبی، رسولی محلاتی، سید هاشم؛

درباره سخاوت امام (ع) روایات زیاد و جالبی نقل شده که برخی از آنها را ذیلا خواهید خواند، و در حدیثی آمده که امام حسن (ع) هیچ گاه سائلی را رد نکرد و در برابر درخواست او «نه» نگفت، و چون به آن حضرت عرض شد: چگونه است که هیچ گاه سائلی را رد نمی کنید؟ پاسخ داد: «انی لله سائل و فیه راغب و انا استحیی ان اکون سائلا و ارد سائلا و ان الله تعالی عودنی عادة، عودنی ان یفیض نعمه علی، و عودته ان افیض نعمه علی الناس، فاخشی ان قطعت العادة ان یمنعنی المادة» !

(من سائل درگاه خدا و راغب در پیشگاه اویم، و من شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم، و خداوند مرا به عادتی معتاد کرده، معتادم کرده که نعمتهای خود را بر من فرو ریزد، و من نیز در برابر او معتاد شده ام که نعمتش را به مردم بدهم، و ترس آن را دارم که اگر عادتم را ترک کنم اصل آن نعمت را از من دریغ دارد).

امام (ع) به دنبال این گفتار این دو شعر را نیز انشا فرمود:
«اذا ما اتانی سائل قلت مرحبا
بمن فضله فرض علی معجل
و من فضله فضل علی کل فاضل
و افضل ایام الفتی حین یسئل» (۱)

(هنگامی که سائلی نزد من آید بدو گویم: خوش آمدی ای کسی که فضیلت او بر من فرضی است عاجل.و کسی که فضیلت او برتر است بر هر فاضل، و بهترین روزهای جوانمرد روزی است که مورد سؤال قرار گیرد، و از او چیزی درخواست شود).

این هم داستان جالبی است:
ابن کثیر از علمای اهل سنت در البدایة و النهایة روایت کرده که امام (ع) غلام سیاهی را دید که گرده نانی پیش خود نهاده و خودش لقمه ای از آن می خورد و لقمه دیگری را به سگی که آنجا بود می دهد.
امام (ع) که آن منظره را دید بدو فرمود: انگیزه تو در این کار چیست؟
پاسخ داد:
«انی استحیی منه ان آکل و لا اطعمه» (من از او شرم دارم که خود بخورم و به او نخورانم!)
  امام (ع) بدو فرمود: از جای خود برنخیز تا من بیایم! سپس به نزد مولای آن غلام رفت و او را با آن باغی که در آن زندگی می کرد از وی خریداری کرد، آنگاه آن غلام را آزاد کرده و آن باغ را نیز به او بخشید! (۲)


چه نامه پر برکتی
ابراهیم بیهقی، یکی از دانشمندان اهل سنت، در کتاب المحاسن و المساوی (۳) روایت کرده که مردی نزد امام حسن (ع) آمده و اظهار نیازی کرد، امام (ع) بدو فرمود:
«اذهب فاکتب حاجتک فی رقعة و ارفعها الینا نقضیها لک»
(برو و حاجت خود را در نامه ای بنویس و برای ما بفرست ما حاجتت را برمی آوریم!)
آن مرد رفت و حاجت خود را در نامه ای نوشته برای امام (ع) ارسال داشت، و آن حضرت دو برابر آنچه را خواسته بود به او عنایت فرمود.شخصی که در آنجا نشسته بود عرض کرد:
«ما کان اعظم برکة الرقعة علیه یابن رسول الله!» (براستی چه پر برکت بود این نامه برای این مرد ای پسر رسول خدا!)
امام (ع) فرمود: «برکتها علینا اعظم حین جعلنا للمعروف اهلا، اما علمت ان المعروف ما کان ابتداءا من غیر مسئلة، فاما من اعطیته بعد مسئلة فانما اعطیته بما بذل لک من وجهه» (برکت او زیادتر بود که ما را شایسته این کار خیر و بذل و بخشش قرار داد، مگر ندانسته ای که بخشش و خیر واقعی، آن است که بدون سؤال و درخواست باشد، و اما آنچه را پس از درخواست و مسئلت بدهی که آن را در برابر آبرویش پرداخته ای!)


و چه لقمه پر برکتی
قندوزی، از نویسندگان اهل سنت، در کتاب ینابیع المودة (۴) از حضرت رضا (ع) روایت کرده که امام حسن (ع) به خلاء (۵) رفت و لقمه نانی را در آنجا دید، پس آن را برداشت و با چوبی آن را پاک کرد و به برده اش داد، و چون بیرون آمد آن را از آن برده مطالبه کرد و برده گفت:
«اکلتها یا مولای» : (ای آقای من، من آن را خوردم!)
امام (ع) به او فرمود: «انت حر لوجه الله» ! (تو در راه خدا آزادی!)
آنگاه فرمود: از جدم رسول خدا (ص) شنیدم که می فرمود:
«من وجد لقمة فمسحها او غسلها ثم اکلها اعتقه الله تعالی من النار، فلا اکون ان استعبد رجلا اعتقه الله عز و جل من النار» .
(کسی که لقمه ای را افتاده ببیند و آن را پاک کرده یا بشوید و بخورد، خدای تعالی او را از آتش دوزخ آزاد کند، و من چنان نیستم که مردی را که خدای عز و جل از آتش دوزخ آزاد کرده به بردگی خود گیرم).
و چه شاخه گل پر برکتی
زمخشری در کتاب ربیع الابرار از انس بن مالک روایت کرده که گوید: من در خدمت حسن بن علی (ع) بودم که کنیزکی بیامد و شاخه گلی را به آن حضرت هدیه کرد.
حسن بن علی بدو گفت:
«انت حرة لوجه الله» (تو در راه خدا آزادی!)
من که آن ماجرا را دیدم به آن حضرت عرض کردم: کنیزکی شاخه گل بی ارزشی به شما هدیه کرد و تو او را آزاد کردی؟
در پاسخ فرمود:
«هکذا ادبنا الله تعالی «اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها» و کان احسن منها اعتاقها» (۶)
(اینگونه خدای تعالی ما را ادب کرده که فرمود: «وقتی تحیه ای به شما دادند، تحیتی بهتر دهید» و بهتر از آن آزادی اوست).
دفع دشمنی خطرناک از مردی به وسیله امام
از کتاب العدد روایت شده که گفته اند مردی در حضور امام حسن (ع) ایستاده، گفت:
«یابن امیر المؤمنین بالذی انعم علیک بهذه النعمة التی ما تلیها منه بشفیع منک الیه بل انعاما منه علیک، الا ما انصفتنی من خصمی فانه غشوم ظلوم، لا یوقر الشیخ الکبیر و لا یرحم الطفل الصغیر» !
(ای فرزندان امیر مؤمنان سوگند به آنکه این نعمت را به تو داده که واسطه ای برای آن قرار نداده، بلکه از روی انعامی که بر تو داشته آن را به تو مرحمت فرموده، که حق مرا از دشمن بیدادگر و ستمکارم بگیری که نه احترام پیران سالمند را نگهدارد و نه بر طفل خردسال رحم کند!)
امام (ع) که تکیه کرده بود، برخاست و سر پا نشست و به آن مرد فرمود: این دشمن تو کیست تا من شرش را از سر تو دور کنم؟
عرض کرد: فقر و نداری!
امام (ع) سر خود را به زیر انداخت و لختی فکر کرد و سپس سربرداشت و به خدمتکار خود فرمود :
«احضر ما عندک من موجود» ؟ (هر چه موجودی داری حاضر کن!)
خدمتکار رفت و پنجهزار درهم آورد.
امام (ع) فرمود: این پول را به این مرد بده، آنگاه به وی فرمود:
«بحق هذه الاقسام التی اقسمت بها علی متی اتاک خصمک جائرا الا ما اتیتنی منه متظلما» (۷)

(به حق همین سوگندهایی که مرا بدانها سوگند دادی که هرگاه این دشمنت برای زورگویی نزد تو آمد حتما برای گرفتن حق خود نزد من آیی!)
دو نمونه از بزرگواری های امام (ع)

محمد بن یوسف زرندی، از دانشمندان اهل سنت، در کتاب نظم درر السمطین روایت کرده که مردی نامه ای به دست امام حسن (ع) داد که در آن حاجت خود را نوشته بود.

امام (ع) بدون آنکه نامه را بخواند بدو فرمود:
«حاجتک مقضیة» ! (حاجتت رواست!)
شخصی عرض کرد: ای فرزند رسول خدا خوب بود نامه اش را می خواندی و می دیدی حاجتش چیست و آنگاه بر طبق حاجتش پاسخ می دادی؟
امام (ع) پاسخی عجیب و خواندنی داد و فرمود:
«اخشی ان یسئلنی الله عن ذل مقامه حتی اقرء رقعته» (۸) بیم آن را دارم که خدای تعالی تا بدین مقدار که من نامه اش را می خوانم از خواری مقامش مرا مورد موآخذه قرار دهد).
علی بن عیسی اربلی در کشف الغمة و غزالی در کتاب احیاء العلوم و ابن شهر آشوب در مناقب و بستانی در دائرة المعارف خود با مختصر اختلافی از ابو الحسن مدائنی و دیگران روایت کرده اند (۹) که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و عبد الله بن جعفر (۱۰) شوهر حضرت زینب (ع) به قصد انجام زیارت حج خانه خدا از مدینه حرکت کردند و چون بار و بنه آنها را از پیش برده بودند، دچار گرسنگی و تشنگی شدیدی شدند و در این خلال به خیمه پیرزنی برخوردند و از او نوشیدنی خواستند!
پیرزن گفت: آب و نوشیدنی در خیمه نیست، ولی در کنار خیمه گوسفندی است که می توانید از شیر آن گوسفند استفاده کنید، آن را بدوشید و شیرش را بنوشید!
آنها رفتند و شیر گوسفند را دوشیده و خوردند، و سپس از او خوراکی خواستند.
زن گفت: جز همین گوسفند مالک چیزی نیستم و چیز دیگری نزد من یافت نمی شود، یکی از شما آن را ذبح کنید تا من برای شما غذایی تهیه کنم؟
در این وقت یکی از آنها برخاست و گوسفند را ذبح کرد و پوستش را کند و آماده طبح نموده و آن زن نیز برخاسته برای ایشان غذایی تهیه کرد و آنها خوردند و لختی بیاسودند تا وقتی که گرمای هوا شکسته شد، برخاسته و آماده رفتن شدند و به آن زن گفتند:
«یا امة الله نحن نفر من قریش نرید حج بیت الله الحرام فاذا رجعنا سالمین فهلمی الینا لنکافئک علی هذا الصنع الجمیل»
(ای زن! ما افرادی از قریش هستیم که اراده زیارت حج بیت الله را داریم و چون سالم بازگشتیم، نزد ما بیا تا پاداش این محبت تو را بدهیم!)
آنها رفتند، و چون شوهر آن زن آمد و جریان را شنید، خشمناک شده و او را سرزنش کرده، گفت:
«ویحک تذبحین شاتی لاقوام لا تعرفینهم ثم تقولین: نفر من قریش» ؟ !
(وای بر تو! گوسفند مرا برای مردمانی که نمی شناسی سر می بری، آنگاه به من می گویی: افرادی از قریش بودند؟ !)
این جریان گذشت و پس از مدتی، فقر و نیاز، آن پیرزن و شوهرش را، ناچار به شهر مدینه کشانید و چون سرمایه و کسب و کاری نداشتند به جمع آوری سرگین و پشگل مشغول شده و از این طریق امرار معاش کرده و زندگی خود را می گذراندند.
در یکی از روزها پیرزن عبورش بر در خانه امام حسن (ع) افتاد و در حالی که امام (ع) بر در خانه بود از آنجا گذشت و چون آن حضرت او را دید شناخت، ولی پیرزن امام را نشناخت .در این وقت امام حسن (ع) به غلامش دستور داد به دنبال آن پیرزن برود و او را به نزد وی بیاورد.
غلام برفت و او را بازگرداند و امام حسن (ع) بدو فرمود: آیا مرا می شناسی؟
گفت: نه!
فرمود: من همان مهمان تو در فلان روز هستم!
پیرزن گفت: پدر و مادرم بقربانت!
امام حسن (ع) دستور داد هزار گوسفند برای او خریداری کردند و با هزار دینار پول همه را به او داد، و به دنبال آن نیز وی را به نزد برادرش حسین (ع) فرستاد.
امام حسین (ع) از آن زن پرسید: برادرم حسن چه مقدار بتو داد؟
عرض کرد: هزار گوسفند و هزار دینار!
امام حسین (ع) نیز دستور داد همان مقدار گوسفند و همان مقدار پول به آن پیرزن دادند، و سپس او را به همراه غلام خود به نزد عبد الله بن جعفر فرستاد، و عبد الله از آن پیرزن پرسید:
حسن و حسین (ع) چقدر بتو دادند؟
پاسخ داد: دو هزار گوسفند و دو هزار دینار!
عبد الله دستور داد: دو هزار گوسفند و دو هزار دینار به او دادند! و به او گفت: اگر از آغاز به نزد من آمده بودی، من آن دو را به رنج و تعب می انداختم! (۱۱)

و در کشف الغمه اربلی آمده که گوید:
این قصه در کتابها و داستانهای ائمه اطهار (ع) مشهور است، و در روایت دیگری که از طریقی دیگر نقل شده اینگونه است که مرد دیگری نیز به همراه آنان بود و آن زن در آغاز نزد عبد الله بن جعفر رفت و عبد الله بدو گفت:
«ابدئی بسیدی الحسن و الحسین»
(به آقایان من حسن و حسین آغاز کن!)
و چون به نزد امام حسن (ع) رفت آن حضرت یکصد شتر به او داد و امام حسین (ع) نیز یکهزار گوسفند به او عنایت فرمود و چون به نزد عبد الله بن جعفر بازگشت و داستان خود را باز گفت، عبد الله بدو گفت: دو سرور من کار شتر و گوسفند را انجام دادند (و خیال مرا از این بابت آسوده کردند) و سپس دستور داد هزار دینار به او پرداخت کردند...! در اینجا پیرزن به نزد آن مردی که از مردم مدینه بود و در آن سفر همراه آن سه بزرگوار بود رفت، و چون ماجرا را برای آن مرد باز گفت، وی بدان زن گفت:
«انا لا اجاری اولئک الاجواد فی مدی، و لا ابلغ عشر عشیرهم فی الندی، و لکن اعطیک شیئا من دقیق و زبیب...»
(من هرگز به پای این سخاوتمندان بی بدل در جود نمی رسم و به یک دهم آنها نیز در بخشش نخواهم رسید، ولی مختصری آرد و کشمش به تو می دهم!)
و به دنبال این ماجرا آن پیرزن آنها را گرفت و به دیار خود بازگشت. (۱۲)
چه کسی همانند این جوانمردان است؟
از کتاب خصال شیخ صدوق (ره) روایت شده که مردی نزد عثمان بن عفان رفت و از او که بر درب مسجد نشسته بود درخواست بخششی کرد، عثمان دستور داد پنج درهم به او بدهند.
آن مرد گفت: این مقدار دردی را از من دوا نمی کند، پس مرا به شخصی راهنمایی کن که حاجتم را برآورده سازد!

عثمان به گوشه ای از مسجد که امام حسن و امام حسین (ع) و عبد الله بن جعفر در آنجا نشسته بودند، اشاره کرده گفت:

«دونک هؤلاء الفتیة» !

(به نزد این جوانمردان برو!)

آن مرد نیز متوجه آنها شده و حاجت خود را به ایشان معروض داشت!

حسنین (ع) به آن مرد رو کرده گفتند: «ان المسئلة لا تحل الا فی احدی ثلاث، دم مفجع، او دین مقرح، او فقر مدقع ففی ایها تسئل»

(سؤال جز در یکی از سه چیز جایز نیست: خونی فاجعه آمیز، یا بدهکاری دردآور و جانسوز، یا فقری که انسان را خاکستر نشین کند، اکنون بگو: تو در کدامیک از این سه مورد سؤال می کنی؟)

پاسخ داد: در یکی از همین سه مورد است!

در اینجا امام حسن (ع) دستور داده پنجاه دینار به او بدهند، و امام حسین (ع) چهل و نه دینار و عبد الله بن جعفر چهل و هشت دینار!
آن مرد پولها را گرفت و از نزد ایشان رفت و عبورش به عثمان افتاد، عثمان از او پرسید : چه کردی؟ و آن مرد داستان خود و کرم و بزرگواری حسنین (ع) و عبد الله بن جعفر را برای او بازگو کرد و عثمان که دچار شگفتی شده بود گفت:
«من لک بمثل هوءلاء الفتیة؟ ! اولئک فطموا العلم فطما، و حازوا الخیر و الحکمة» (۱۳)
(چه کسی همانند این جوانمردان است، اینان از پستان علم و دانش شیر خورده و خیر و حکمت را نزد خود گرد آورده اند).
نگارنده گوید: نظیر این روایت از عیون الاخبار ابن قتیبة نیز نقل شده، با چند تفاوت :
اول آنکه به جای عثمان، عبد الله بن عمر ذکر شده.
دوم آنکه امام حسن (ع) بدو فرمود:
«ان المسئلة لا تصلح الا فی دین فادح، او فقر مدقع، او حمالة مفظعة»
(سؤال شایسته نیست جز در بدهکاری سنگین، یا فقری که به خاک مذلت نشاند، یا خونبهایی و یا بدهکاری که انسان را درمانده سازد؟) و آن مرد در پاسخ گفت: یکی از همین سه چیز است.
سوم اینکه در نقل مزبور آمده که امام حسن (ع) یکصد دینار به او داد و امام حسین (ع) نود و نه دینار به او پرداخت کرد، چون خوش نداشت که در بخشش و عطا همانند برادرش حسن (ع) عمل کرده باشد.
و تفاوت چهارم آنکه در این روایت نامی از عبد الله بن جعفر ذکر نشده است. (۱۴)

پی نوشت ها:
۱.نقل از کنز المدفون سیوطی، (چاپ بولاق)، ص ۲۳۴ و نور الابصار شبلنجی، ص .۱۱۱
۲.البدایة و النهایة، (چاپ مصر)، ج ۸، ص .۳۸
۳.المحاسن و المساوی، (چاپ بیروت)، ص .۵۵
۴.ینابیع المودة (چاپ اسلامبول)، ص .۲۲۵
۵.ممکن است منظور «بیت الخلاء» باشد، و احتمال نیز دارد که منظور جایگاهی خلوت باشد .
۶.ملحقات احقاق الحق، ج ۱۱، ص .۱۴۹
۷.بحار الانوار، ج ۴۳، ص .۳۵۰
۸.ملحقات احقاق الحق، ج ۱۱، ص .۱۴۱
۹.بحار الانوار، ج ۴۳، صص ۳۴۸ ۳۴۱ و حیاة الامام الحسن (ع)، ج ۱، صص ۳۲۱ .۳۱۹
۱۰.عبد الله بن جعفر ابن ابیطالب یکی از سخاوتمندان معروف عرب و از اشراف قریش محسوب می شد.
۱۱.یعنی با پرداخت بیش از این مقدار آن دو بزرگوار را در محذور اخلاقی و مشکل دچار می کردم .
۱۲.بحار الانوار، ج ۴۳، ص .۳۴۹ ۱۳.خصال صدوق، «باب الثلاثة» .

منبع سایت :

www.porseman.com


این هم 2 تصویر برای پروفایل شبکه های اجتماعی:

 





کپی و انتشار این مطلب به هر شکلی آزاد است

مقام اُم المُومنین حضرت خدیجه کبری بخشی از سخنرانی حجت الاسلام فرحزاد در برنامه سمت خدا به مناسب سالروز وفات ان بانوی بزرگوار


با سلام و عرض ادب و آرزوی قبولی طاعات و عبادات  شما . به مناسبت وفات  اُم المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها بخشی از سخنرانی حجت الاسلام فرحزاد  در برنامه سمت خدا  را درمورد رحمت  و مهربانی خدا و مقام حضرت خدیجه برای شما  نقل میکنم توج داشته باشید بخشی از سخنرانی را گذاشتم درپایان لینک مطلب موجوده میتوند کاملش را بخونید خیلی مفید و،جذاب و جالبه :

حاج آقای فرحزاد: ...همانطور که قبل از ماه رمضان چند جلسه در مورد رحمت خدا صحبت کردیم، ماه رمضان «أقبل إلیکم شهر اللّه‏ بالبرکة و الرحمة و المغفرة» هم ماه برکت است، هم ماه رحمت و مغفرت است. مهربانی خدا خیلی درک بالایی نیاز دارد. در روایت داریم شخصی محضر پیغمبر خدا آمد، بقچه‌ای همراهش بود، مقابل حضرت باز کرد. درون بقچه پرنده‌ای بود همراه با جوجه‌هایش، عرض کرد: در مسیر، در بیابان دیدم چند جوجه پرنده کنار بوته‌ای هستند، گفتم: در بیابان از بین می‌روند، اینها را آوردم. دیدم در بیابان پرنده‌ای دور سرم می‌چرخد، فهمیدم مادر جوجه‌هاست. بقچه را پهن کردم، پرنده با این می‌فهمید ممکن است اسیر شود یا ذبح شود، ولی بخاطر بچه‌هایش کنارشان ماند. اینها را جمع کردم و خدمت شما آوردم. پیغمبر خدا این صحنه برایشان جذاب بود، فرمودند: این پرنده چقدر به بچه‌هایش مهربان است که حتی حاضر است بخاطر بچه‌هایش اسیر شود یا کشته شود ولی حاضر نیست از بچه‌ها جدا شود. فرمودند: خدای مهربان نسبت به بنده‌هایش هزار برابر از این جوجه مهربانتر است. اگر کسی بداند چنین خدایی دارد، راحت می‌شود. تمام مهربانی‌های پدر و مادرها، امام و پیامبر، شعبه‌ای از مهربانی خداست.
در دعای ابوحمزه هست که «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَحْلُمُ‏ عَنِّی‏ حَتَّى‏ کَأَنِّی لَا ذَنْبَ لِی» حمد می‌کنم خدایی که اینقدر حلیم و صبور است، طوری با من رفتار کرده که گویی هیچ گناهی ندارم. «فَرَبِّی أَحْمَدُ شَیْ‏ءٍ عِنْدِی وَ أَحَقُّ بِحَمْدِی» اگر میلیاردها جان داشت برای خدا می‌داد، کم بود. خدا بی نهایت به بنده‌هایش مهربان است. امام صادق فرمود: «وَ اللَّهِ لَأَنَا أَرْحَمُ بِکُمْ مِنْکُمْ‏ بِأَنْفُسِکُم‏» هرکس خودش را از همه بیشتر دوست دارد، ولی کسی هست ما را از خودمان بیشتر بخواهد و از خودمان به خودمان مهربانتر باشد. برای همین ولی و قیّم ما می‌شود. والله ما از خود شما به شما مهربانتر هستیم. در روایت داریم از یک مادر دلسوز مهربان، مادری که خدا به او فرزند می‌دهد، تمام فکر و همّ او، شغل و کارش این نوزاد است. یعنی خواب و بیداری و مهمانی او، همه حواسش به اوست. می‌گوید: خدا از این هم مهربانتر است. مهربانی که در مادر هست، ذره‌ای از مهربانی خداست.
بزرگی می‌فرمود: وقتی به امیرالمؤمنین و حضرت زهرا صدمه‌های زیادی بعد از شهادت پیغمبر خدا وارد شد، اهل‌بیت این صدمه‌ها را می‌خوردند بخاطر اینکه دوستان و شیعیانشان حفظ شوند. اینها حاضر شدند بلاگردان شوند تا سلمان‌ها و ابوذرها حفظ شوند تا روز قیامت. امام هفتم فرمود: «إنّ اللَّه- عزّ وجلّ- غضب على الشیعة، فخیّرنی نفسی أو هم، فوقیتهم‏ واللَّه‏ بنفسی‏» در زمان من شیعیان خطایی کردند مستحق عقوبت بودند، امام هفتم فرمود: به خدا قسم مخیّر شدم بلا به من برسد، من خودم را سپر و بلاگردان آنها قرار دادم، به من بخورد و به شیعیان نخورد.
این حدیث هم مدت‌ها دنبالش بودم، امام می‌فرماید: بخدا ما از خودتان به شما مهربانتر هستیم، در روایت امام صادق فرمود: «والله ارحم بکم منا» خدا بیش از ما به شما مهربانتر است. خدایی که امام حسین را رحمت واسعه آفرید، امام زمان را رحمت واسعه آفرید، خود آن کسی که اینها را آفریده چقدر مهربان است. چه کنیم رحمت الهی را دریافت کنیم؟ یکی از راه‌های رسیدن به رحمت الهی این است که حاج آقای حسینی قمی هم فرمودند، رحم کنید به شما رحم کنند. «اِرحَم من فی الارض یَرحَمُک من فی السماء» به زیرمجموعه‌ات رحم کن، بالا دستی‌ها به شما رحم می‌کنند. هرطور با دیگران رفتار کنی، همانطور با شما رفتار می‌کنند. به گل و گیاه، مورچه، منابع طبیعی، شاگرد، ارباب رجوع، به همه رحم کن. دین ما دین مهربانی و رحمت است. امیرالمؤمنین فرمود: «ارْحَمْ‏ مَنْ‏ دُونَکَ‏ یَرْحَمْکَ مَنْ فَوْقَک‏» به زیر مجموعه‌ات رحم کن، با دست و زبان و قلم و بیانت، با مالت، با خیرخواهی و مهربانی و دلسوزی. هرکسی در عالم خیر می‌کند، خدا یار و یاور اوست.
یک جمله جالبی است که یکی از چیزهایی که رحمت را فوق العاده جذب می‌کند. رحمت الهی هم درجه‌بندی دارد. چه وقت رحمت خدا در حد اعلی بر ما سرازیر می‌شود؟ بیان نورانی مولا علی(ع) در غررالحکم است، حضرت فرمودند: «أَبْلَغُ مَا تُسْتَدَرُّ بِهِ‏ الرَّحْمَةُ أَنْ تُضْمَرَ لِجَمِیعِ النَّاسِ الرَّحْمَةُ» (غررالحکم/ص450)چه وقت ریزش می‌کند و هرچه رحمت است می‌ریزد؟ فرمود: حد اعلای ریزش رحمت الهی چه وقت است؟ شما برای همه عالم و همه مردم خیر بخواهی. خدایا گمراهان را هدایت کن، زمین خورده‌ها را بلند کن. خدایا هرکسی گرفتار است، گرفتاری او را برطرف کن. در ماه رمضان دعایی که بعد از نماز می‌خوانیم، مقید هستم در طول سال این دعا را بخوانید. «اللهم ادخل علی اهل القبور السُرور» پیغمبر ما عبور می‌کردند، دیدند روح صاحب قبری معذب است. فرمودند: بروید دو تا چوب تازه بیاورید، حضرت چوب را روی قبر دفن کردند و فرمودند: تا مادامی که تازه است، خدا عذاب را کم می‌کند. حدیث داریم چوب تازه همراه میت دفن کنند تا وقتی تازه هست، خدا عذاب را کم می‌کند. بعد فرمودند: حتی بر کافر هم اثر دارد. در کتاب عروة الوثقی هم هست. «اللهم اغن کل فقیر» نمی‌گوید: فامیل و دوست، پیغمبر و امام، به یهودی، مسلمان و کافر نان و آب می‌دادند و دریغ نمی‌کردند. چون خدا شرط رزق و روزی را ایمان قرار نداده است. حتی دشمن را هم آب و غذا بدهیم. «اللهم اشبع کل جائع» هر گرسنه‌ای را سیر کن. هر برهنه‌ای را بپوشان. همه مریض‌ها را شفاء بده. «اللهم اقض دین کل مدین» بدهی هر بدهکار در عالم را ادا کن. فراگیری این دعا خیلی زیباست. آیت الله بهاءالدینی می‌فرمودند: تمام این دعاها برای ظهور امام زمان است. تحقق خارجی‌اش قطعاً در زمان ظهور امام زمان است. «اللهم فُک کلَّ اسیر» هر اسیری را آزاد کن. «اللهم فرج عن کل مَکروب» هر گرفتاری در عالم هست، خدا دوست دارد ما خیرخواه باشیم، دلسوز باشیم. حتی دشمن‌ها را هم خدا هدایت کند، این را بخواهیم. پیغمبر ما در تشریح آخرالزمان، حضرت شروع به گریه کردند به طوری که اصحاب هم گریه افتادند، گفتند: چرا گریه می‌کنید؟ فرمود: برای بدهای امتم گریه می‌کنم!
این ایام، ایم وفات حضرت خدیجه کبری(س) هست. سید بن طاووس(ره) عالم برجسته‌ای که در عالم بزرگ شیعه کم نظیر است. کسی است که علما بدون سند حرفش را قبول می‌کنند. حتی می‌گویند: با امام زمان رابطه داشت. سید بن طاووس می‌گوید: شب قدر وقتی خواستم دعا کنم، فکر کردم به چه کسانی دعا کنم که از همه مهمتر است؟ هرچه فکر کردم دیدم برای گمراهان و زمین خورده‌ها و گرفتارها از همه واجب‌تر است. معمولاً چهل مؤمن را دعا می‌کنیم، فقط برای خوب‌ها دعا می‌کنیم، این هنر نیست. خوب‌ها که خوب هستند. شما اگر پنج تا بچه داری، چهار تا خوب و سالم هستند و یکی مریض است و گرفتار است، شما حواست باید به او باشد. او محتاج دستگیری است. لذا سید بن طاووس می‌فرماید: من از ته قافله شروع کردم. برای کسانی که مشکل روحی و جسمی دارند، دعا کردم. پیغمبر ما در قافله‌ای که مسافرت می‌رفتند آخر قافله بودند، جلو نمی‌رفتند. چوپان مهربان از آخر قافله می‌آید و حواسش به همه هست. لذا اینکه انسان خیر و رحمت برای همه بخواهد را خدا خیلی دوست دارد. «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ‏ لَرَؤُفٌ‏ رَحِیم‏» (بقره/143) اگر مصداق این آیه شدیم که پرتویی از رئوف و رحمت خدا در ما تجلی پیدا کند، برای همه مردم خیر می‌خواهیم. خیرشان را بخواهیم بهتر است. استاد بزرگواری داشتیم برای همه دعا می‌کردند، می‌فرمودند: دشمن‌ها را هم اگر قابل هدایت هستند، هدایت و اگر قابل نیستند خودت هرکاری خواستی بکن!
باز تأکید می‌کنم که برای حضرت خدیجه که مادر امت است در این ایام وفات حتماً کاری کنیم. ولو یک فامیل یا همسایه‌ای را دعوت می‌کنیم به نیت حضرت خدیجه کبری باشد. حاج آقای رفیعی در قم فرمودند: من دوست دارم یک ماه در مورد حضرت خدیجه صحبت کنم. فرمودند: محضر چندین مرجع رسیدیم، گریه کردند نام خدیجه کبری آمد. فرمودند: ایشان مظلوم است و باید او را از مظلومیت دربیاوریم. مقام معظم رهبری چند بار تأکید کردند که برای ایشان باید کارهایی کنیم که نکردیم و حتماً باید همایش‌های مفصلی برای این خانم بزرگوار داشته باشیم.  

حاج آقای فرحزاد: همه ما دوست داریم با پیغمبر و اهل‌بیت محشور شویم. یکی از راه‌های سهل الوصول برای رسیدن به این کار، پیغمبر فرمود: «أَوْلَی‏ النَّاسِ‏ بِی‏ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَکْثَرُهُمْ عَلَیَّ صَلاةً (فِی دَارِ الدُّنْیَا)» (مکارم الاخلاق، ص 312) نزدیکترین افراد روز قیامت به من کسانی هستند که در دنیا زیاد بر محمد و آل محمد صلوات می‌فرستند. یکی از اعمال ویژه این ماه هم صلوات فرستادن است.
یکی از نکته‌هایی که یادآوری کنم این است که افضل ایام اعتکاف دهه آخر ماه رمضان است و بحمدلله در مسجد گوهرشاد، مسجد اعظم قم بعد از مراسم شب‌های احیاء برگزار می‌شود. عزیزانی که می‌خواهند ده روز برنامه اعتکاف، افطار و سحر مهمان امام زمان باشند، به سایت مسجد مقدس جمکران مراجعه کنند چون ظرفیت محدود است، ثبت‌نام کنند و مهمان حضرت باشند. دیگر عزیزان هم در مساجد جامع شهرها هم این برنامه را احیاء کنند. چون  اصل ایام اعتکاف ده روز آخر رمضان است.

موضوع دیگر اینکه وفات حضرت ام البنین حضرت خدیجه کبری هست که همه علما و بزرگان گفتند: مقداری در حق ایشان جفا شده است. ام المؤمنین است و پیامبر و اهل‌بیت به ایشان افتخار می‌کنند و خودشان را مدیون گذشت و فداکاری ایشان می‌دانند. اولاً مراسم را همه‌ی ظهرها و شب‌ها، حداقل دو سه روز بگیرند. ما مدیون این بانوی فداکار هستیم. اگر بتوانند یک سفره اطعامی برای حضرت داشته باشند. چون این خانم همه اموالش را در راه خدا تقدیم کرد «وَ وَجَدَکَ عائِلًا فَأَغْنى‏» (ضحی/8) عائل    یعنی دستت خالی بود و چیزی نداشتی. اغنی که به مال خدیجه است، خدا تو را به مال حضرت خدیجه بی‌نیاز کرد. یک سفره افطار بیاندازیم، چه در منزل، چه به فامیل، به همسایه، کمیته یا بهزیستی، معتقد هستم کسانی که برای حضرت خدیجه قدمی برمی‌دارند چون تجربه فراوان شده است. یک خیر و برکت فوق العاده‌ای برایشان می‌آید. برای حضرت خدیجه نیت کنند، یک خیر و اطعامی بکنند، کمک به فقرا، هر کار خیری به نیت این مادر، مزد و جزایش را هم می‌گیرند. بزرگواری که چندین کتاب درباره‌ی حضرت خدیجه(علیها السلام) نوشته، کتاب‌های «حامیة المصطفی، محبوبة المصطفی» را نوشتند، گفتند: به قدری مشکلات اقتصادی من شدید بود که هشت و نه من گرو هم بود. نیت کردم خدای متعال به من اگر دختری مرحمت کند، نامش را خدیجه می‌گذارم. خدای متعال به من دختری مرحمت کرد که دقیقاً روز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) این نوزاد به دنیا آمد و اسمش را خدیجه گذاشتم. از آن تاریخ به بعد زندگی من از این رو به آن رو شد. عزیزانی که می‌گویید: گرفتار هستیم، هفته آینده سی اردیبهشت روز تکثیر جمعیت است، مخصوصاً آنهایی که دختر ندارند، یکی از راه‌های رحمت و برکت دختر است و پسر نعمت است. نیت کنند اگر خدا به ما دختر داشت، نامش را خدیجه بگذاریم. عزیزانی که فرزندشان را خدیجه نام می‌نهند، از آخر ماه رمضان پارسال تا آخر ماه رمضان امسال، بیایند در سایت سمت خدا ثبت نام کنند، برایشان پلاک طلا ارسال خواهیم کرد.

شریعتی: از طریق پیامک مشخصات را ارسال کنید، به 20000303 نام و نام خانوادگی و کد ملی را ارسال کنید، همراه با آدرس، انشاءالله دوستان ما بررسی خواهند کرد و پلاک طلا هدیه خواهیم کرد.
حاج آقای فرحزاد: یک شب جلوتر در مسجد مقدس جمکران با حضور حاج آقای رفیعی برگزار خواهد شد و اجتماع بزرگ یاوران ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری برگزار خواهد شد. عصر چهارشنبه اجتماع باشکوهی از مسجد امام حسن عسکری نزدیک حرم پیاده روی به حالت عزاداری با خدام حرم به طرف صحن حضرت معصومه داریم و مجلس باشکوهی است، هرکس برای حضرت خدیجه قدمی بردارد، آیت الله صافی گلپایگانی فرمودند: قطعاً دل پیغمبر را شاد می‌کند. در حق حضرت خدیجه خیلی جفا کردند. یکی از کم لطفی‌ها این بود که گفتند: حضرت خدیجه عاشق پیغمبر بود. یعنی محبت یک طرفی بود. پیغمبر خدا بارها اظهار می‌کردند: «کنت لها عاشقا و کنت لها محبّا» من هم شیفته حضرت خدیجه بود. «رزقتُ حُبَّها و أحبُّ حبیبها» این شعار ما در این ایام باشد. یعنی من رسول الله، فخر اولین و آخرین، تمام انبیاء و امامان زیر مجموعه پیغمبر هستند. پیغمبر می‌فرماید: خدا محبت حضرت خدیجه را رزق و روزی من کرده است. پیغمبر فرمود: من خدا را شاکر هستم که محبت حضرت خدیجه را در دل من قرار داد. هرکس حضرت خدیجه را دوست دارد، من هم او را دوست دارم. هرکس به این مادر عشق بورزد و خدمت کند، پیغمبر نیز او را دوست دارد. پیغمبر ما چهل روز ریاضت کشید و چهل روز روزه و عبادت کرد تا نور را دریافت کند و بعد نزد حضرت خدیجه رفت. چهل روز در اعتکاف بود، به حضرت خدیجه پیغام داد، جدایی من برای امر مهمی است، یکوقت ناراحت نباشی. بعد فرمودند: «فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیُبَاهِی‏ بِکِ‏ کِرَامَ مَلَائِکَتِه‏» خدیجه جان تو شخصیتی هستی که خدای بزرگ بر ملائکه روزی چندین بار بر شما مباهات و افتخار می‌کنند. عجب کنیزی دارم! ما چهار زن در روایت داریم که جزء کاملترین و برترین زنان عالم هستند، حضرت فاطمه زهرا، حضرت مریم، حضرت آسیه و حضرت خدیجه کبری. حضرت خدیجه 25 سال در کنار پیغمبر خدا بود و با جان و مال و آبرو، ملالت‌ها و سرزنش‌ها و سرکوفت‌ها را تحمل کرد.
تمام مکه دشمن پیغمبر بودند. از هر نوع اذیت و آزاری کم نمی‌گذاشتند ولی همسر او کنار او بود، مولا امیرالمؤمنین اولین نفری بود که ایمان آورد و حضرت خدیجه اولین بانویی بود که به پیامبر ایمان آورد. دو ستون محکم کنار پیغمبر خدا بودند، لذا پیغمبر واقعاً خودش را مدیون این خانم می‌دانست. بارها پیغمبر می‌نشست و از مدح و ثناء و ستایش این بانو خسته نمی‌شدند، از بس تعریف این بانو را می‌کردند. حتی بعد از وفات این بانو، آنقدر پیغمبر گریه می‌کردند و یاد ایشان می‌کردند، اگر قربانی می‌کردند و هدایایی می‌دادند، می‌فرستادند بعضی خانه‌ها و می‌گفتند: این خانم چه نسبتی با شما دارد؟ می‌فرمودند: اینها دوستان حضرت خدیجه بودند. خواهش می‌کنم یک افطاری، یک هدیه به نیت حضرت خدیجه بدهیم. این کار را بکنید و اثرش را در زندگی مشاهده کنید. پیغمبر اینقدر حضرت خدیجه را یاد می‌کرد و مثل ابر بهار گریه می‌کرد، بعضی همسران پیغمبر ناراحت می‌شدند. تا زمانی که حضرت خدیجه زنده بودند، پیغمبر خانمی را اختیار نکردند. 25 سال با حضرت خدیجه زندگی کردند، حضرت فرمودند: همانند خدیجه دیگر پیدا نمی‌شود! بعد می‌فرمودند: مردم مکه مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق کرد. از من دوری جستند، او مرا یاری کرد. همه چیز من او بود. لذا بعد از وفات این بانو و بعد از وفات ابوطالب جبرئیل نازل شد و گفت: دیگر مکه جایی برای شما نیست. دیگر در مکه یاور و ناصر نداری. آن سال را حضرت سال حزن و اندوه اعلام کردند. کسی که ثروتمندترین زن‌های منطقه بود، بیاید در شعب ابی طالب، در خاک‌ها بدون امکانات، با پیغمبر سه سال زندگی کند. یک نگاه حضرت خدیجه به ما باشد تمام است.
شریعتی: ماه رمضان بهار قرآن کریم است و ما هرروز تفسیر یک جزء از قرآن کریم را توسط یکی از کارشناسان محترم برنامه خواهیم داشت و در فضای مجازی منتشر خواهیم کرد. نکته‌ای باقی مانده است بفرمایید.
حاج آقای فرحزاد: حضرت خدیجه(س) ایثار و فداکاری کردند و خدا بهترین شخصیت عالم را همسر ایشان قرار داد. ایشان خواستگارهای زیادی داشت و همه را رد کرد. حاضر شد با پیغمبری که مال و ثروت نداشت، ازدواج کند. شبی که با پیغمبر ازدواج کردند، پیغمبر حتی یک خانه نداشتند، حضرت خدیجه کبری یکجا با خدا معامله کرد. محضر پیغمبر خدا زانو زد و گفت: غصه هیچ چیز را نخور. «المالُ مالُک، والبیت بیتُک و أنا اَمَتُک» تمام پیغمبران می‌گویند: زکات بدهید، خمس بدهید، چیزی سر سال اضافه آوردید، یک پنجم مالتان را بدهید. حضرت خدیجه شب عروسی همه هستی خود را داد. عرض کرد خانه، خانه شماست. مال من مال شماست و من کنیز شما هستم. بهترین دختر، دختر ایشان است. بهترین داماد امیرالمؤمنین و یازده امام فرزندان ایشان هستند. در زیارتنامه می‌گوییم: السلام علیک یابن خدیجة الکبری، کبری یعنی بزرگ.

 از این لینک میتونید متن کامل سخنرانی را بخونید


چند عکس پروفایل به مناسبت وفات حضرت خدیجه ام المومنین





احادیث مهم در مورد بی نمازی ، سبک شمردن نماز و فضیلت نماز اول وقت .چطور نماز خون بشیم


روایات مهم در مورد  ، سبک شمردن نماز،بی نمازی و فضیلت نماز اول وقت


الف) احادیث درباره سبک شمردن نماز:
1- عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ‏ دَخَلَ رَجُلٌ مَسْجِداً فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ ص فَخَفَّفَ‏ سُجُودَهُ‏ دُونَ مَا یَنْبَغِی وَ دُونَ مَا یَکُونُ مِنَ السُّجُودِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نَقَرَ کَنَقْرِ الْغُرَابِ لَوْ مَاتَ مَاتَ عَلَى غَیْرِ دِینِ مُحَمَّدٍ ‏(1)
ترجمه: زراره مى‏گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم که مى‏فرمودند: مردى وارد مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شد و سجده خود را آن گونه که شایسته است انجام نداد، سجده‏اى سبک بجاى آورد. پیامبر اکرم فرمودند: این، مانند نوک به زمین زدن کلاغ است، اگر با این حالت بمیرد به دین محمّد از دنیا نرفته است.
2- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ‏ إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِی الصَّلَاةِ فَخَفَّفَ‏ صَلَاتَهُ‏ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِکَتِهِ أَ مَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِی کَأَنَّهُ یَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِ غَیْرِی أَ مَا یَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِی‏(2)
ترجمه: از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هر گاه بنده به نماز برخیزد و نماز خود را سبک بجاى آورد خداوند به فرشتگانش مى‏گوید: آیا بنده مرا نمى‏بینید؟ گویا فکر مى‏کند برآوردن نیازهایش به دست غیر من است! مگر نمى‏داند که روا ساختن حاجاتش در اختیار من است؟!

3- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم لِأَصْحَابِهِ لَا تُضَیِّعُوا صَلَاتَکُمْ فَإِنَّ مَنْ‏ ضَیَّعَ‏ صَلَاتَهُ‏ حُشِرَ مَعَ قَارُونَ وَ هَامَانَ وَ فِرْعَوْنَ وَ کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ النَّارَ مَعَ الْمُنَافِقِینَ وَ الْوَیْلُ لِمَنْ لَمْ یُحَافِظْ عَلَى صَلَاتِهِ وَ أَدَاءِ سُنَّةِ نَبِیِّه‏(3)
ترجمه: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: نماز خود را تباه نکنید، زیرا کسى که نمازش را تباه سازد با قارون و هامان محشور مى‏گردد و بر خدا ثابت است که او را با منافقان وارد دوزخ کند. واى بر کسى که بر نماز و اداى سنّت پیامبر خود مواظبت نکند.

4- عن الصادق علیه السلام عن آبائه علیهم السلام قال: قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله: لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ هَائِباً لِابْنِ آدَمَ ذَعِراً مِنْهُ مَا صَلَّى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ لِوَقْتِهِنَّ فَإِذَا ضَیَّعَهُنَّ اجْتَرَأَ عَلَیْهِ فَأَدْخَلَهُ‏ فِی‏ الْعَظَائِم‏(4)
ترجمه: از امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: پیوسته شیطان از پسر آدم تا هنگامى که نمازهاى پنجگانه را در وقت خود انجام دهد ترس و وحشت دارد، ولى آنگاه که نمازها را تباه ساخت بر او جرأت پیدا مى‏کند و او را در گناهان بزرگ وارد مى‏سازد. (به همین علت ِ که خیلی بی نمازها و کاهل نمازها جن زده میشه)
5- فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم قَالَ عِنْدَ مَوْتِهِ لَیْسَ‏ مِنِّی‏ مَنِ اسْتَخَفَ‏ بِصَلَاتِهِ لَا یَرِدُ عَلَیَّ الْحَوْضَ لَا وَ اللَّه‏.(5)
ترجمه: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هنگام رحلت فرمودند: کسى که نماز خود را سبک بشمارد از من نیست و به خدا سوگند در کنار حوض بر من وارد نخواهد شد.

6- قال علىّ علیه السلام: تکاسل المرء فی الصّلاة من ضعف الإیمان.(6)
ترجمه: حضرت على علیه السلام فرمودند: تنبلى آدمى در نماز نشانه سستى ایمان است.

7- قَالَ صلی الله علیه و آله و سلم‏ لَا إِیمَانَ‏ لِمَنْ‏ لَا أَمَانَةَ لَهُ وَ لَا دِینَ لِمَنْ لَا عَهْدَ لَهُ وَ لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَا یُتِمُّ رُکُوعَهَا وَ سُجُودَهَا.(7)
ترجمه: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسى که رعایت امانت نکند ایمان ندارد و کسى که در بند پیمان نباشد دین ندارد و کسى که رکوع و سجده نمازش را کامل انجام ندهد نماز نخوانده است.
8- قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله:وَ قَالَ ع‏ إِنَّ أَخْبَثَ‏ النَّاسِ‏ سَرِقَةً مَنْ یَسْرِقُ مِنْ صَلَاتِه‏ (8)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اى على! پلیدترین دزدان کسى است که از نمازهاى خود بدزدد.

9- حضرت فاطمه علیها السلام از پدرش حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: پدرم! سزاى مردان و زنانى که نماز خود را سبک بشمارند چیست؟ فرمود: فاطمه! هر مرد و زنى نماز خود را سبک بشمارد خداوند او را به پانزده خصلت دچار می‏کند: شش خصلت در دنیا و سه خصلت هنگام مرگ و سه خصلت در قبر و سه خصلت در قیامت هنگامى که از قبر خارج می‏شود.
امّا خصلت‏هائى که در دنیا به او می‏رسد، نخست اینکه خداوند عمرش را بى‏ برکت می‏کند، و برکت از روزیش بر مى‏دارد، و سیماى شایستگان را از چهره ‏اش محو مى‏کند، و در برابر کارهایش پاداشى به او نمى‏دهد، و دعایش را به آسمان بالا نمی‏ برد، و ششم اینکه از دعاى شایستگان بهره ‏اى ندارد.
امّا خصلتهائى که هنگام مرگ به او می‏رسد: نخست اینکه با خوارى می‏میرد، دیگر آنکه گرسنه جان می‏سپارد، و سوّم آنکه با حال تشنگى از دنیا می‏رود بگونه ‏اى که اگر تمام نهرهاى دنیا را به او بخورانند سیراب نمی‏شود.
امّا خصلتهائى که در قبر به او می‏رسد: اوّل آنکه خداوند فرشته‏اى بر او میگمارد که پیوسته او را در قبر حرکت مى‏دهد، دیگر آنکه قبر را بر او تنگ مى‏گرداند، و سوّم آنکه قبرش تاریک می‏گردد.
امّا خصلتهائى که روز قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر به او می‏رسد: نخست آنکه خداوند فرشته ‏اى بر او می‏گمارد که او را در برابر چشم مردم به صورت روى زمین مى‏کشد. دوّم آنکه حساب او را سخت می‏گیرند، و سوّم آنکه خداوند به او نظر نمی‏کند و او را پاک نمی‏سازد و عذابى دردناک خواهد داشت. (9)

ب) احادیثی درباره عقاب و آثار منفی ترک نماز :
1- قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله: وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ الصَّلَاةُ عِمَادُ الدِّینِ‏ فَمَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِینَهُ وَ مَنْ تَرَکَ أَوْقَاتَهَا یَدْخُلُ الْوَیْلَ وَ الْوَیْلُ وَادٍ فِی جَهَنَّمَ کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِی سُورَةِ أَ رَأَیْتَ‏ فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون‏(10)
ترجمه: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: نماز ستون دین است، هر کس از روى عمد نماز خود را ترک کند دینش را ویران نموده است و هر کس اوقات آن را ترک نماید داخل «ویل» خواهد شد، و «ویل» وادى اى است در دوزخ چنان که خداوند فرموده است: «نمازگزارانى که از نماز خویش غافلند ویل براى آنان خواهد بود».

2- عن عبد العظیم بن عبد اللَّه الحسنى قال: حدثنی ابو جعفر صلوات اللَّه علیه قال: سمعت ابی یقول: سمعت ابی موسى بن جعفر علیهم السّلام (فی عدّ الکبائر إلى ان قال) و ترک الصّلاة متعمّدا أو شیئا ممّا فرض اللَّه لأنّ رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله قال: من ترک الصّلاة متعمّدا فقد برى‏ء من ذمّة اللَّه و ذمّة رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله ...(11)
ترجمه: از عبد العظیم بن عبد اللَّه حسنى نقل شده که گفت: امام جواد علیه السلام به من فرمود: از پدرم شنیدم که مى‏فرمود: از پدرم موسى بن جعفر علیه السلام درباره تعداد گناهان کبیره شنیدم که فرمود: ترک نماز از روى عمد یا ترک چیزهائى که خداوند آنها را واجب شمرده از کبائر(گناهان کبیره)است ، زیرا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هر که از روى عمد نماز را ترک کند از پیمان خدا و پیمان رسول او بیزارى جسته است ...

3-قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله: تارک الصّلاة ملعون فی‏التّوراة ملعون فی الإنجیل ملعون فی الزّبور ملعون فی القرآن ملعون فی لسان جبرئیل ملعون فی لسان میکائیل ملعون فی لسان اسرافیل ملعون فی لسان محمّد (12)
ترجمه: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: ترک‏ کننده نماز، در تورات و انجیل و زبور و قرآن مورد لعنت قرار گرفته و به زبان جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و محمّد صلی الله علیه و آله و سلم ملعون است.( ملعون به کسی گفته میشه که خدا اورا از رحمت خودش دور کرده و به او رحم نمیکند !!!)

4- عن النبیّ صلّى اللَّه علیه و آله قال:عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم قَالَ‏: مَنْ‏ تَرَکَ‏ الصَّلَاةَ لَا یَرْجُو ثَوَابَهَا وَ لَا یَخَافُ عِقَابَهَا فَلَا أُبَالِی أَنْ یَمُوتَ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً أَوْ مَجُوسِیّا.(13)
ترجمه: از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: هر که نماز را ترک کند و امیدى به پاداش آن نداشته باشد و از کیفر آن نترسد، باکى ندارم که یهودى یا نصرانى یا مجوسى بمیرد.
5- عن أبی جعفر علیه السّلام قال: قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَا بَیْنَ‏ الْمُسْلِمِ‏ وَ بَیْنَ أَنْ یَکْفُرَ إِلَّا تَرْکُ صَلَاةٍ فَرِیضَةٍ مُتَعَمِّداً أَوْ یَتَهَاوَنُ بِهَا فَلَا یُصَلِّیهَا(14)
ترجمه: از امام باقر علیه السلام نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: میان مسلمان و کفر او چیزى جز ترک نماز واجب از روى عمد یا از روى سهل انگارى فاصله نیست.
6- عن رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله : بَیْنَ‏ الْعَبْدِ وَ بَیْنَ‏ الْکُفْرِ تَرْکُ الصَّلَاة.(15)

ترجمه: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: میان بنده و کفر وى ترک نماز فاصله است.


7-عن رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله: لیس بین العبد و الشّرک إلّا ترک الصّلاة فإذا ترکها فقد أشرک.(16)

از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: میان بنده و شرک، چیزى جز ترک نماز فاصله نیست. هر گاه نماز را ترک کرد مُشرک شده است.


ج) احادیث درباره اهمیت نماز اول وقت :
1-عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ‏ سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص أَیُ‏ الْأَعْمَالِ‏ أَحَبُ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ- قَالَ الصَّلَاةُ لِوَقْتِهَا- قُلْتُ ثُمَّ أَیُّ شَیْ‏ءٍ قَالَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ- قُلْتُ ثُمَّ أَیُّ شَیْ‏ءٍ قَالَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلّ.(17)

ترجمه: عبد اللّه مسعود گوید: از پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلم پرسیدم: چه کارى نزد خدا محبوب‏تر است؟ فرمود: نماز اول وقت، گفتم: بعد از آن؟ فرمود: نیکى به پدر و مادر، گفتم: سپس؟ فرمود: جهاد در راه خدا.


2-قال صادق علیه السلام:‏ فَضْلُ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْأَخِیرِ خَیْرٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مَالِه (18)

ترجمه: امام صادق علیه السلام :ارزش و فضیلت نماز اوّل‏ وقت‏ براى مؤمن از همه مال و فرزندش بیشتر است.


3- پیامبر(ص): برتری #نماز اول وقت با غیر اول وقت،‌ مثل برتری من است بر امت.(کافی، ج‏۳، ص۲۷۴ )

احادیثی که بیان گردید نمونه ای از مجموعه احادیثی است که در کتب حدیثی از سوی معصومان علیهم السلام نقل شده است. برای مطالعه احادیث بیشتر می توانید به آدرس هایی که بیان شده است مراجعه کنید.

 ایت الله بهجت از قول استادشان مرحوم قاضی که رضوان خدا بر آنها و همه مومنین باد کلامی به این مضمون میفرمودند کسی که نماز را مقید باشه اول وقت بخونه و به مقامات عالیه معنوی نرسه بیاد اب دهان به ریش من بندازه!!!

شخصی به مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی رضوان الله تعالی علیه گفت 3 تا مشکل دارم بیکارم زن ندارم و میخوام در جوانی به سفر حج برم پول ندارم چه کنم  فرمود نمازت را همیشه اول وقت بخون . اون فرد میگفت یکسال مداومت کردم بعدش کار خوب گیرم اومد . یکسال دیگه نماز اول وقت خوندم با دخترخوبی  ازدواج کردم  و بعداز سال سوم موفق شدم به سفر حج برم!  بدون ختم  سنگین برداشتن به حاجت رسید!!   مرحوم نخودکی  میگفت من به هر مقامی رسیدم از احترام به سادات ، رزق حلال  و نماز اول وقت بود!!! او ختم های عجیبی انجام میداد  مثلا یک اربعین هر روز قران را ختم میکرد چون قدرت طی لسان داشت(در زمان کم کلمات زیادی را میتونست تلفظ کنه خیلی سریعتر از افراد معمولی)  یک اربعین روزی 14 صلوات میفرستاد  و اکثراً روزه بود و شبها خیلی کم میخابید. اما میگفت از همه این ختم ها، اثر نماز اول وقت بیشتر است !!!. خلاصه شاه کلید عجیبی هست نماز اول وقت  برای رزق ،حاجت ،رفع مشکل ،بشرطی که قبل نماز اماده باشید با وضو باشید همینکه اذان را گفتن شما هم اذان بگید  و اقامه و شروع کنید نماز  را  اگر فرادا میخونید و اگر به جماعت قرار بخونید و دیر خونده میشه شما اول وقت را بخونید و بعد که جماعت به پا شد به نیت یکی از نمازهای قضا شده یا اشتباه خونده شده در گذشته با جماعت بخونید. یا برای پدرو مادر تون که فوت شده بخونید.


نکته بسیار مهم : بعضی اولیاء الله  مثل شیخ حسنعلی نخودکی رضوان الله تعالی علیه معتقدند اگر ختمی یا ذکری را شروع کردی و یک اربعین(چهله) باید آن را انجام میدادی و 39 روز آن را انجام دادی و  روز چهلم نماز صبح شما ( یا هر نماز دیگه ای)قضا شد. دیگه اون ختم و ذکری  که انجام میدادی بی اثر شده و فایده نداره دوباره باید اون را شروع کنی اگر حاجت میخوای!!! البته در بعضی ریاضتها و اعمال خاص مثل تسخیر جن  و ارتباط با موکلین سور قران(به سوالاتی که درباره این  2 موردبپرسید جواب نمیدم) از شرایط ختم ،قضا نشدن نماز هاست و صراحتاً میگن اگر همه شروط سخت را بجابیاری ولی یک دونه نمازت قضابشه تمام اعمال باطل شده.



حضرت آیت الله مجتهدی رحمة الله علیه: کسانی که نماز را در اول وقت نمی خوانند,نماز آنها را نفرین می کند و می گوید:
((ضَیَّعَکَ الله کَما ضَیَّعتَنی!))
خدا تو را ضایع و خراب کند، همانطور که تو مرا ضایع و خراب کردی!
به همین خاطر هم هست که اینگونه افراد همیشه گرفتارند.می گویند:
آقا، من هر کار می کنم نمی شود، این کار، آن کار؛ این برای این است که نماز اول وقت نمی خوانی و پدر و مادر از دست تو ناراضی هستند.


تاثیر دعای تعجیل فرج در نماز برای  بخت گشائی  رادر این لینک بخونید


پی نوشت ها:
1.البحار،جلد 84، ص 234؛ امالی الصدوق، ص 391.
2.الوسائل، جلد 3، ص 24؛ الکافی، جلد 3، ص 269؛ فلاح السائل، ص 147؛ المحجة البیضاء، جلد1، ص 341.
3.عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 31؛ جامع الاخبار، ص 87؛ جامع احادیث الشیعة، جلد 4، ص 67؛ الوسائل، جلد 3، ص 19.
4.امالى الصدوق، جلد 1، ص 39؛ عقاب الاعمال، ص274؛ البحار، جلد 83، ص11.
5.فلاح السائل، ص 119؛ جامع احادیث الشیعة، جلد 4، ص69؛ الوسائل، جلد3، ص 16؛ البحار، جلد 82، ص 224؛ الشهاب، ص 40.
6.الاثنا عشریة،ص 20؛ انوار الهدایة، ص 199.
7.جامع الاخبار، ص 87؛ انوار الهدایة، ص 199.
8.جامع الاخبار،ص 87؛ انوار الهدایة، ص 197.
9.فلاح السائل، ص 99؛ البحار، جلد83، ص 21.
10.جامع الاخبار، ص 86؛ مستدرک الوسائل، جلد1، ص 184؛ جامع احادیث الشیعة،جلد 2، ص 6؛ بحارجلد، ص 82، ص 202.
11.الکافی، جلد 2، ص 285.
12.جامع احادیث الشیعة، جلد 4، ص75؛ جامع الاخبار، ص 87؛ البحار، جلد 82، ص 202.
13.المحاسن، جلد 1، ص 80؛ البحار، جلد 82، ص 216.
14.البحار، جلد 82، ص 202؛ جامع احادیث الشیعة، جلد 4، ص75.
15.نهج الفصاحة، جلد 2،ص506.
16.تحریر المواعظ العددیة، ص 264.
17.مکارم الأخلاق، ص 301.
18.همان.
+++

چند حدیث از امام زمان صلوات الله علیه در مورد اهمیت نماز:

ما أُرْغَمَ أنْفَ الشَّیْطانِ بِشَیْىء مِثُلِ الصَّلاهِ.
فرمود: هیچ چیزى و عملى همانند نماز، بینى شیطان را به خاک ذلّت نمى مالد و او را ذلیل نمى کند.(با نماز خواند جن ضعیف میشه و با ترک نماز تسلط بیشتر بر شما پیدا میکنه)
قالَ (علیه السلام) : سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ ألْزَمِ السُّنَنِ وَ أوْجَبِها.
فرمود: سجده شکر پس از هر نماز از بهترین و ضرورى ترین سنّتها است.

قالَ (علیه السلام) : أفْضَلُ أوْقاتِها صَدْرُا النَّهارِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ.
فرمود: (براى انجام نماز جعفر طیّار) بهترین و با فضیلت ترین اوقات پیش از ظهر روز جمعه خواهد بود.
منبع: http://www.ahadise-shia.blogfa.com/post/38
+++
علاوه بر اصل نماز، در اول وقت اقامه شدن آن نیز مورد تأکید فراوان امام زمان (عج) است. حضرت در خطاب به فردی می‌فرماید: «مَلْعُونٌ، مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْعِشَاءَ اِلَی اَنْ تَشْتَبِکَ النُّجُومُ و مَلْعُونٌ، مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَداةَ اِلی اَنْ تَنْقَضِیَ النُّجُومُ؛ لعنت شده و ملعون است کسی که نماز مغرب را به قدری تأخیر اندازد که همه ستارگان آسمان دیده شوند؛ و ملعون است کسی که نماز صبح را به قدری به تأخیر اندازد که ستارگان دیده نشوند.» ببینید طرف نماز میخونه ولی چون دیر میخونه ملعون است یعنی خدابهش رحم نمیکنه و او را از لطف و محبت خودش دورش کرده ولی همین دیر خوندن هم خیلی خیلی بهتر از نخوندن نماز است
https://article.tebyan.net

+++

روایت داریم هرکسی که رکوع و سجود نمازش را طولانی کند خدا هم  عمر او را طولانی میکند.

+++

استخوان آدم بی نماز

شخصی آمد نزد حضرت رسول (ص) شکایت از فقر و نداری کرد حضرت فرمود مگر نماز نمی خوانی عرض کرد من پنج وقت نماز را به شما اقتدا می کنم حضرت فرمود مگر روزه نمی گیری عرض کرد سه ماه روزه می گیرم آن حضرت فرمود امر خدا را نهی و نهی خدا را امر می کنی یا به کدام معصیت گرفتاری ،عرض کرد یارسول لله حاشا و کلا که من خلاف فرموده خدا را بکنم حضرت متفکرانه سر به جیب (زیر)فرو برد ناگاه جبرئیل نازل شد عرض کرد یارسول الله حق تعالی سلام تو را می رساند و می فرماید در همسایگی این شخص باغی هست و در آن باغ گنجشکی آشیانه دارد و در آشیانه او استخوان بی نمازی می باشد به شومی آن استخوان از خانه این شخص برکت برداشته شده است و او را فقر گرفته است حضرت به او فرمود برو آن استخوان را از آنجا بردار بینداز دور آن مرد به فرموده آن حضرت عمل کرد بعد از آن ثروتمند شد. تحفه الواعظین ج 1 صفحه 119   منبع :   http://kbfarhangnamaz.blogfa.com


نکته مهم اجازه داده شده نماز ، زمانی که  فرد خواب الود هست یا نیاز به توالت داره یا جان کسی در خطر هست و چندمورد دیگه  برای این امور به تاخیر انداخته شود


17 رکعت نماز خوندن 17 دقیقه وقت میگیره. با خدا حرف بزنید با امام زمان درد دل و مناجات کنید بخواهید کمک تون کنند تا نمازخون بشید . به پدر ومادر بگید دعاتون بکنه برای این منظور . نذر کنید تا موفق بشید و البته در کنار اینها اراده کنید ازهمین الان بلندشید نماز بخونید اگر وقت گذشته قضای اخرین نماز را بخونید هر اتفاقی پیش اومد و هر فشاری بهتون اوردن مقاومت کنیدبعد از چندبار نمازخوندن  مطمئن باشید راحت میتونید بخونید.


شیطان که رانده گشت بجز  یک خطا نکرد        خود رابرای سجد به آدم رضا نکرد

شیطان هزارمرتبه بهتر ز بی نماز                  آن سجده برآدم و این بر خدا نکرد


لینک ادعیه  برای افراد بی نماز وکاهل نماز تا عاقبت به خیر بشن و دیندار بمونند

https://b2n.ir/binamazi


تا میتونید این مطلب را منتشر کنید و خودرادر ثواب هر کسی که بهش عمل میکنه شریک کنید لینک کوتاه این مطلب برای انتشار در فضای مجازی https://b2n.ir/TasireNamaze


برای مطالعه بیشتر این لینک را نگاه کنید : سبک شمردن نماز

 

این مطلب را تا 7 روز هر روز بخونید تا اکثر مطالبش تو ذهن بمونه چون نکات زیادی داره خیلی هاش فراموش میشه بهتره ماهی یکبار هم مرور بشه

مهدی جان ای صاحب و مولای ما راستش‌ را به‌ ما نگفتند.یاحداقل همه راست‌ را به‌ ما نگفتند در مورد روزگار ظهورت!

️...راستش‌ را به‌ ما نگفتند
یا لااقل‌ همه راست‌ را به‌ ما نگفتند!

گفتند: تو که‌ بیایى خون‌ به‌ پا می‌کنى‌، جوى خون‌ به‌ راه‌ مى ‌اندازى‌ و از کُشته‌ پُشته‌ مى ‌سازى و ما را از ظهور تو  ترساندند! درست‌ مثل‌ اینکه‌ حادثه‌اى‌ به‌ شیرینى‌ تولد را کتمان‌ کنند و تنها از درد زادن‌ بگویند.
ما از همان‌ کودکى‌، تو را دوست‌ داشتیم‌. با همه ى فطرتمان‌ به‌ تو عشق‌ مى ‌ورزیدیم‌ و با همه ى وجودمان‌ بى ‌تاب‌ آمدنت‌ بودیم‌.

عشق‌ تو با سرشت‌ ما عجین‌ شده‌ بود و آمدنت‌، طبیعى ‌ترین‌ و شیرین‌ترین‌ نیازمان‌ بود.

اما... اما کسى‌ به‌ ما نگفت‌ که‌ چه‌ گلستانى‌ مى ‌شود جهان‌، وقتى‌ که‌ تو بیایى‌.


همه‌، پیش‌ از آنکه‌ نگاه‌ مهرگستر و دست‌هاى عاطفه‌ تو را توصیف‌ کنند، شمشیر تو را نشانمان‌ دادند.

آرى‌، برای‌ اینکه‌ گل‌ها و نهال‌ها رشد کنند، باید علف‌هاى هرز را وجین‌ کرد و این‌ جز با داسى برنده‌ و سهمگین‌، ممکن‌ نیست‌!
آرى‌، براى اینکه‌ مظلومان‌ تاریخ‌، نفسى‌ به‌ راحتى‌ بکشند، باید پشت‌ و پوزه ى‌ ظالمان‌ و ستمگران‌ را به‌ خاک‌ مالید و نسلشان‌ را از روى زمین‌ برچید.
آرى‌، براى اینکه‌ عدالت‌ بر کرسى بنشیند، هر چه‌ سریر ستم ‌آلوده ى سلطنت‌ را باید واژگون‌ کرد و به‌ دست‌ نابودى‌ سپرد.
و اینها همه‌، همان‌ معجزه‌اى‌ است‌ که‌ تنها از دست‌ تو برمى ‌آید و تنها با دست‌ تو محقق‌ مى ‌شود.

اما مگر نه‌ اینکه‌ اینها همه‌ مقدمه‌ است‌ براى‌ رسیدن‌ به‌ بهشتى که‌ تو بانى‌ آنى‌؟!
آن‌ بهشت‌ را کسى‌ براى‌ ما ترسیم‌ نکرد.
کسى‌ به‌ ما نگفت‌ که‌ آن‌ ساحل‌ امید که‌ در پس‌ این‌ دریاى‌ خون‌ نشسته‌ است‌، چگونه‌ ساحلى است‌؟!

کسى‌ به‌ ما نگفت‌ که‌ وقتى‌ تو بیایى‌:
پرندگان‌ در آشیانه‌هاى‌ خود جشن‌ مى ‌گیرند و ماهیان‌ دریاها شادمان‌ مى ‌شوند و چشمه‌ساران‌ مى ‌جوشند و زمین‌ چندین‌ برابر محصول‌ خویش‌ را عرضه‌ مى ‌کند.

به‌ ما نگفتند که‌ وقتى‌ تو بیایى:
دل‌هاى‌ بندگان‌ را آکنده‌ از عبادت‌ و اطاعت‌ مى ‌کنى‌ و عدالت‌ بر همه‌ جا دامن‌ مى ‌گسترد و خدا به‌ واسطه ى تو دروغ‌ را ریشه ‌کن‌ مى ‌کند و خوى‌ ستمگرى‌ و درندگى‌ را محو مى ‌سازد و طوق‌ ذلت‌ و بردگى را از گردن‌ خلایق‌ برمى ‌دارد!

به‌ ما نگفتند که‌ وقتى‌ تو بیایى:
ساکنان‌ زمین‌ و آسمان‌ به‌ تو عشق‌ مى ‌ورزند، آسمان‌ بارانش‌ را فرو مى ‌فرستد، زمین‌، گیاهان‌ خود را مى ‌رویاند...
و زندگان‌ آرزو مى ‌کنند که‌ کاش‌ مردگانشان‌ زنده‌ بودند و عدل‌ و آرامش‌ حقیقى‌ را مى دیدند و مى دیدند که‌ خداوند چگونه‌ برکاتش‌ را بر اهل‌ زمین‌ فرو مى ‌فرستد.

به‌ ما نگفتند که‌ وقتى‌ تو بیایى‌:
همه ى‌ امت‌ به‌ آغوش‌ تو پناه‌ مى ‌آورند همانند زنبوران‌ عسل‌ به‌ ملکه‌ خویش‌!
و تو عدالت‌ را آنچنان‌ که‌ باید و شاید در پهنه جهان‌ مى ‌گسترى‌
 و خفته‌اى‌ را بیدار نمى ‌کنى‌ و خونى را نمى ‌ریزى‌.

نگفته‌ بودند که‌ وقتى‌ تو بیایى‌:
رفاه‌ و آسایشى‌ مى ‌آید که‌ نظیر آن‌ پیش‌ از این‌، نیامده‌ است‌. مال‌ و ثروت‌ آنچنان‌ وفور مى ‌یابد که‌ هر که‌ نزد تو بیاید فوق‌ تصورش‌، دریافت‌ مى ‌کند.

به‌ ما نگفتند که‌ وقتى‌ تو بیایى‌:
اموال‌ را چون‌ سیل‌، جارى مى کنى‌، و بخشش‌هاى‌ کلان‌ خویش‌ را هرگز شماره‌ نمى کنى‌.

به‌ ما نگفتند که‌ وقتى‌ تو بیایى:
هیچ‌کس‌ فقیر نمى ‌ماند و مردم‌ براى صدقه‌ دادن‌ به‌ دنبال‌ نیازمند مى گردند و پیدا نمى ‌کنند. مال‌ را به‌ هر که‌ عرضه‌ مى ‌کنند، مى ‌گوید: بى ‌نیازم‌.

اى‌ محبوب‌ ازلى‌ و اى معشوق‌ آسمانى‌!
ما بى ‌آنکه‌ مختصات‌ آن‌ بهشت‌ موعود را بدانیم‌ و مدینه‌ فاضله حضور تو را بشناسیم‌ تو را دوست‌ مى ‌داشتیم‌ و به‌ تو عشق‌ مى ‌ورزیدیم‌.

که‌ عشق‌ تو با سرشت‌ها عجین‌ شده‌ بود و آمدنت‌ طبیعى ‌ترین‌ و شیرین ‌ترین‌ نیازمان‌ بود.

ظهور تو بى ‌تردید بزرگترین‌ جشن‌ عالم‌ خواهد بود و عاقبت‌ جهان‌ را ختم‌ به‌ خیر خواهد کرد.

کِلک‌ مَشاطه‌ صٌنعش‌ نکشد نقش‌ مراد

هرکه‌ اقرار بدین‌ حسن‌ خداداد نکرد


مطالب فوق چکید و عصاره روایات است در مورد روزگار ظهور امام زمان صلوات الله علیه. بیائید از امروز عهد کنید برای امام زمان روزی 5  دقیقه  وقت بذارید  و 110 بار بگید اللهم صل علی محمدوآل محمد و عجل الفرجهم  و به حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم کنید تا برای ظهور فرزندشون دعا کنند  . علامه امینی رضوان الله تعالی علیه فرمود بودند که هر که بعدازذکرصلوات عبارت(و عجل الفرجهم ) را بگوید من او را درثواب نوشتن کتاب الغدیر شریک میکنم (حدود 40 سال یابیشتر طول کشید تا هزارن جلد !!! ازکتب شیعه وسنی را مطالعه کرد و انبوهی از اعترافات اهل سنت و استدلالهای عقلی و نقلی شیعه را برای اثبات جانشینی بلافصل امیرالمومنین صلوات الله علیه  و حقانیت شیعه  در کتاب الغدیر جمع کرد!! علامه صاحب مقاماتی بود و اعتقاد شدید به لطف و کرامات امیرالمومنین داشت  گاهی با توسل گاهی با نوشتن نام حضرت  شفای مریض را سریعاً میگرفت !!)
                     


قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام إِنَّ لَنَا دَوْلَةٌ یَجِیءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ: مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَلْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَمَحَاسِنَ الْأَخْلَاقِ وَهُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَقَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَانْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ.

️ امام صادق علیه السلام فرمودند: ما را دولتی است که خداوند ان را خواهد رساند آنگاه که بخواهد. سپس فرمود: هرکس دوست دارد از اصحاب قائم باشد پس صبورانه منتظر باشد و با ورع [دوری از محرمات  وانجام واجبات] و محاسن اخلاق عمل نماید. هرگاه مرگ او رسید و حضرت قائم بعد از او قیام نمود او را پاداشی همچون پاداش کسی است که او را درک نماید. پس سختکوش باشید و منتظر . گوارای شما باد ای گروه رحمت شده.
منبع :الغیبه نعمانی، ص207

+++
اوضاعِ آخر الزمان
نزال بن سمره می‌گوید:
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام برایِ ما خطبه ای خواند و خداوند را حمد گفته و ستایش کرد، سپس فرمود:
قبل از آن که من از میان شما بروم از من سؤال کنید (این جمله را سه مرتبه تکرار کرد)
در این موقع صعصعة بن صوحان از جای خود بلند شد و گفت:
یا امیرالمؤمنین! دجّال در چه زمانی خروج می‌کند؟
.... حضرت فرمود:

آنچه را می‌گویم به خاطر بسپار! دجّال وقتی ظهور خواهد کرد که مردم نماز را ترک کنند و امانت را ضایع سازند و دروغ گفتن را مباح شمارند و رباخواری کنند و رشوه بگیرند و ساختمان‌ها را محکم سازند و دین را به دنیا بفروشند و سفیهان را به کار بگمارند و با زنان مشورت نمایند (در آن مواردی که خارج از عهده آنهاست) و صله ارحام را قطع کنند و از هوی و هوس‌ها پیروی کنند و خون یکدیگر را ناچیز بشمارند. حلم و بردباری را نشانه و علامت ضعف و ناتوانی بدانند و ستم را افتخار به حساب آورند... ». [1]
منبع:
[1]: ۸۴۸. کنزالعمّال ۱۱: ۱۹۲.
[هزار و یک نکته پیرامون امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )]



لطفا این مطلب را تا میتونید منتشر کنید در فضای مجازی یا بهش لینک بدید و نام خود را جزء خادمان امام زمان صلوات الله علیه ثبت کنید.انتشار حتی بدون ذکر منبع هم مجاز است  ولی بهتره آدرس  وبلاگ را بگذارید تادیگر مطالب ما را هم بخونند  
mobahele.blogsky.com



چند حدیث از امام حسین علیه السلام

باسلام و عرض ادب خدمت همه بزرگوارن. میلاد پرخیر و برکت امام حسین، حضرت ابالفضل و امام سجاد صلوات الله علیهم  را  به امام زمان صلوات الله علیه وهمه محبان آنها تبریک میگم .چند حدیث از امام حسین علیه السلام:


قال الإمام حسین علیه السلام:

مِن دَلائِلِ عَلاماتِ القَبولِ : الجُلوسُ إلى أهلِ العُقولِ؛
از نشانه هاى خوش نامى و نیک بختى ، همنشینى با خردمندان است.

منبع: تحف العقول


قال الإمام حسین علیه السلام:
مِن عَلاماتِ أسبابِ الجَهلِ المُماراةُ لِغَیرِ أهلِ الفِکرِ؛
از نشانه هاى اسباب نادانى ، مجادله با غیر اهل اندیشه است.
تحف العقول


قال الإمام حسین علیه السلام:
إیّاکَ وما یُعتَذَرُ مِنهُ ؛ فَإنَّ المُؤمِنَ لایُسییءُ ولایَعتَذِرُ والمُنافِقُ کُلَّ یوَمٍ یُسییءُ ویَعتَذِرُ؛
امام حسین علیه السلام می فرمایند:
از آنچه موجب پوزش خواهى شود ، بپرهیز ؛ زیرا مؤمن ، نه بد کند و نه پوزش خواهد ، و منافق ، هر روز بد کند و [هر دَم] پوزش خواهد.
تحف العقول

قال الإمام حسین علیه السلام:
أیُّهَا الأَمیرُ، إنّا أهلُ بَیتِ النُّبُوَّةِ ، ومَعدِنُ الرِّسالَةِ ، ومُختَلَفُ المَلائِکَةِ ، ومَهبَطُ الرَّحمَةِ ، بِنا فَتَحَ اللّه ُ وبِنا خَتَم
امام حسین علیه السلام می فرمایند:
ـ به ولید والى مدینه ـ : اى امیر! ما خاندان نبوّت و کان رسالت و جایگاه آمد و شد فرشتگان و فرودگاه رحمتیم که خداوند کارها را با ما مى آغازد و با ما به پایان مى بَرد.
مقتل الحسین للخوارزمیّ : 1 / 184 ، الملهوف : 98 .قال الإمام حسین علیه السلام:


امام حسین علیه السلام می فرمایند:

إنّا أهلُ بَیتِ رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله ، والحَقُّ فینا ، وبِالحَقِّ تَنطِقُ ألسِنَتُنا
ما خاندان رسول خداییم، حقّ در میان ماست و زبان ما به حقّ گویاست.
الفتوح : 5 / 17 ، مقتل الحسین للخوارزمیّ : 1 / 185 .


امام حسین علیه السلام می فرمایند:

نَحنُ الَّذینَ عِندَنا عِلمُ الکِتابِ وبَیانُ ما فیهِ ، ولَیسَ لِأَحَدٍ مِن خَلقِهِ ما عِندَنا ، لِأَنّا أهلُ سِرِّ اللّه ِ
ما همانهایى هستیم که علم کتاب و بیان آن چه در آن است نزد ما مى باشد و آن چه نزد ماست نزد هیچ یک از خلایق نیست، زیرا ما اهل سرّ الهى هستیم.
المناقب لابن شهرآشوب : 4 / 52 عن الأصبغ بن نباتة .


امام حسین علیه السلام می فرمایند:

ما نَدری ما تَنقِمُ الناسُ مِنّا ! إنّا لَبَیتُ الرَّحمَةِ ، وشَجَرَةُ النُّبُوَّةِ، ومَعدِنُ العِلم
ما نمى دانیم چرا مردم کینه ما را مى جویند! در حالى که ما خانه رحمت و درخت نبوّت و کان علم و معرفتیم.
نزهة الناظر : 85 / 21 .


الإمامُ الحسینُ علیه السلام

إنَّ أعفَى النّاسِ مَن عَفا عِندَ قُدرَتِهِ .;
با گذشت ترین مردم، کسى است که در زمان قدرت داشتن گذشت کند.;
الدرّة الباهرة : 24.